خلاصه داستان قسمت ۲۶۴ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۶۴ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۶۴ سریال ترکی خواهران و برادران
برک مدام زنگ در خانه را میزنه آیلا به شنگول میگه حالا باید چیکار کنیم؟ سرپیل همون موقع تکون میخوره که آیلا به شنگول میگه توروخدا برک را با خودت ببر از اینجا من میبرمش بیمارستان. برک میره تو ساک ورزشی که تو صندوق ماشین هست ببینه کلید خونه هست یا نه. او کلید را میبینه اما وقتی میخواد بره خونه شنگول بیرون میاد و میگه تا الان داشتیم با مامانت اینجارو تمیز میکردیم ماشین ظرف شویی خراب شده بود همه جارو آب برداشته بود برک میگه پس چرا جواب منو نمیدی اینهمه وقت در میزدم شنگول میگه مامانت رفته دوش بگیره واسه همین صداتو نشنیده سپس ازش میخواد برسونتش برک قبول میکنه و میرن. بعد از رفتنشون آیلا سرپیل را به طرف بیمارستان میبره. زهرا ماجرارو برای آسیه تعریف میکنه که آسیه میگه تو چرا همچین کاری کردی و ازش میخواد تا پولو به پلیس تحویل بده اما زهرا میگه نه و وقتی آسیه میره تا لباس بپوشه بیاد او با بهار از اونجا میره. صرب به دریا نگاه میکنه و به تمام حرف های سوزی درباره عمر فکر میکنه به تمام طرفداری کردناش و بعد از چند دقیقه با چندتا پسر دعواش میشه. زهرا به سرعت به خانه میره و از تولگا میخواد تا وسایلشو جمع کنه از اونجا برن.
تولگا جا میخوره و میگه چی میگی؟ رفتی با یه ساک پر از پول اومدی میگی بریم؟ اونا مال کیه؟ سپس سعی میکنه باهاش حرف بزنه و آرومش کنه که از خر شیطون بیاد پایین اما موفق نمیشه و زهرا از اتاق بیرون میره و در را به رویش میبنده و قفل میکنه سپس با بهار فرار میکنه. بعد از چند دقیقه دوروک و آسیه به خونه تولگا میرن و میبینن که تولگا اونجا زندانی شده و در را باز میکنن. آسیه میپرسه زهرا کجاست؟ او میگه رفت ساک پول را برداشت و فرار کرد! آنها با کلافگی بهم نگاه میکنن که همان موقعآدم های اردم به اونجا میان و سراغ زهرا را میگیرن اونا میگن که اینجا نیست و رفته که دوروک و تولگا باهاشون درگیر میشن اما در آخر اونا آسیه و دوروک را با خودشون میبرن و به تولگا میگن که دو ساعت وقت داری که اون دخترو بیاری واسمون وگرنه این دختر و پسرو میکشم و میرن. تو راه بیمارستان آیلا با سرپیل حرف میزنه و حالشو میپرسه او ازش میخواد تا ماشینو نگه داره پیاده میشه و میره که آیلا میپرسه کجا میری؟ بیا بریم بیمارستان اما سرپیل میگه من به تو اعتماد ندارم میخواستی منو بکشی!
آیلا سعی میکنه آرومش کنه و جلوشو میگیره تا ببرش بیمارستان اما سرپیل میخواد از دستش فرار کنه که میخوره زمین و سرش میخوره به سنگ و از دهنش و سرش خون میاد او شوکه شده. بعد از چند دقیقه زن و مردی به اونجا میان و میگن چیشده که آیلا میگه داشتم میرفتم سمت ماشینم که دیدم افتاده رو زمین اونا به پلیس و آمبولانس زنگ میزنن و آیلا از اونجا میره. آیلا که داغونه حالش به خانه اش میره که شنگول بهش زنگ میزنه و میپرسه چیشد؟ حال زنه چطوره؟ آیلا به دروغ میگه خوبه بردمش بیمارستان دکتر داشت معاینه اش میکرد که من اومدم خونه دیگه. تولگا با عجله به خونه پیش عمر میاد و بهش میگه که آسیه و دوروکو دزدیدن عمر و شنگول که اونجا اومده بود تعجب میکنن و میپرسن چی؟ و عمر وقتی ماجرارو میشنوه ازش میخواد بره دنبال زهرا پیداش کنه! زهرا و بهار تو اتوبوس هستن که بهار گلگی میکنه و به زهرا میگه من نمیخوام داداش تولگارو تنها بزارم اون خیلی بهم خوبی کرده و بعد از کمی حرف زدن روشو برمیگردونه زهرا با ناراحتی تو فکر میره…..
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس