خلاصه داستان قسمت ۲۷۲ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۷۲ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۲۷۲ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۲۷۲ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۲۷۲ سریال ترکی خواهران و برادران

دوروک و سوسن پیش عمر و آسیه هستن که انها پاکت امل را میبینن و متوجه میشن که یه نمایش داره و چیزی بهشون نگفته وقتی امل پیششون میره عمر بهش میگه چرا درباره نمایشت چیزی بهمون نگفتی پرنسسم؟ امل میگه آخه معلممون بهمون گفت که باید لباس بخریم ما هم که پول نداشتیم قرار شد شرکت نکنم و کنار بقیه بشینم آسیه میگه واسه همینه که از صبح حالت گرفته ست؟ سپس میگه درباره اش فکر میکنیم و مشکلو حل میکنیم نگران نباش. اورهان به اونجا میاد که میپرسه امل چش بود؟ آنها ماجرارو تعریف میکنن که اورهان ناراحت میشه و میگه من میخواستم برم کفش بخرم من فعلا با همین سر میکنم لباس بچه واجبتره عمر میگه نه عمو جان ما خودمون یه فکری میکنیم. وقتی آیبیکه به خونه میرسه سریعا با شنگول حرف میزنه و میگه ماجرا چیه؟ یعنی چی الیف خواهر برکه! او که جا خورده آیبیکه میدونه واسش تعریف میکنه. فردای آن روز تو مدرسه بچه ها نشستن که آنها به امل میگن ما واست یه سناریو جذاب آماده کردیم که از لباس های تئاتر مدرسه استفاده میکنیم امل میگه اما اندازه من نمیشه که سوسن همان موقع میاد و بهش یه جعبه میده و میگه اینم هدیه عمو آکیفه که بهت داده او با باز کردنش میبینه که لباس پرنسسی که امل حسابی خوشحال میشه. از تو تریا برک الیف را میبینه که واقعا با مادرش به مدرسه اومدن برای بورسیه حرص میخوره.

برک ماجرارو برای آسیه و دوروک هم تعریف میکنه که آنها هم جا میخورن از این رفتار آیلا خانم. آیبیکه به آسیه میگه باید سریع حرف بزنیم وگرنه میترکم! آنها وقتی باهم تنها میشن آیبیکه واسش تعریف میکنه که همان موقع الیف میاد و بعد از کمی حرف زدن میگه امیدوارم اول کاری آیلا خانم نگه اتو کنم چون از این کار بدم میاد. بعد از رفتنش با آیلا آسیه به آیبیکه میگه داره میره به عنوان نظافتچی تو خونه ای که برادرش اونجا داره زندگی میکنه آیبیکه با کلافگی تایید میکنه. تو کلوب سوزان با دیدن نباهت میره پیشش و میگه که اگه میخواستی بیای چرا آکیف انداختی به جون ما! انها باهم کمی بحث میکنن و در آخر بحث کشیده میشه سمت خودشون که نباهت میگه با این مسئله کنار بیا که آکیف تورو ول کرده اومده پیش من اون موقع ها هم میگفت که مثل یخچالی! و میخنده سوزان چند تا از ویس هایی که آکیف واسش فرستاده بود علیه نباهت را بهش میده گوش کنه که نباهت با عصبانیت از اونجا میره.

آکیف وقتی به خونه میره نباهت باهاش دعوا میکنه و میگه گم شو از خونه برو بیرون که همانموقع بهار میاد و میگه دارین دعوا میکنین؟ و از آکیف میخواد جایی نره آنها قبولمیکنن که هیچ جا کسی نره. بچه ها بعد از تمرین به مدرسه امل رفتن و اونجا نمایش را اجرا میکنن سپس بعد از تمام شدن اجرا امل با خوشحالی از همشون تشکر میکنه و میگه که خیلی دوستشون داره. آنها به طرف خانه نباهت و آکیف میرن تا جشن بهار را شروع کنن. بعد از چند دقیقه امل و بهار میرن تا کارتون ببینن همونجوری که آکیف به بهار یاد داده بود با لپ تاپ سی دی کارتون بزاره اما اشتباهی سی دی پرت شدن لیلارو میزاره. تولگا پیششون میره تا هدیه شونو بده که چشمش به لپ تاپ میوفته و جا میخوره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا