خلاصه داستان قسمت ۲۷۳ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۷۳ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۷۳ سریال ترکی خواهران و برادران
تولگا متوجه فیلم تو لپ تاپ نمیشه همان موقع اوگولجان به اونجا میاد و میگه بچه ها بیاین پایین که عمو آکیف یه سورپرایز غول آسا داره بچه ها خوشحال میشن و سریع پایین میرن و تولگا هم پشت سرش میره اوگولجان داره اسباب بازیارو جمع میکنه که فیلمو میبینه و با دیدنش اشک میریزه و حالش بد میشه و بهم میریزه. آکیف و نباهت برای بهار و امل عروسک های بزرگ گرفتن آنها خیلی خوشحال میشن. اوگولجان پایین میاد و با دیدن عمر و سوسن که در حال حرف زدن و خندیدن هستن سرجاش میمونه و به سوسن نگاه میکنه. عمر میپرسه چیشد پسرعمو؟ حالت خوبه؟ او میگه آره و به بهانه شستن صورتش به سرویس میره و گریه میکنه و میگه چجوری انقد ریلکس داره فیلم بازی میکنه! الیف با آیلا به خانه میره و آیلا شروع میکنه به نشون دادن خونه بهش و در آخر اتاقشو بهش نشون میده. برک با آیبیکه حرف میزنه و ازش میپرسه چرا انقدر با الیف احساس خوب و مثبت داره و باهاش صمیمی رفتار میکنه! آیبیکه میگه هیچی همینجوری گناه داره. عمر و آسیه با اوگولجان تو حیاط نشستن که آسیه متوجه رفتار اوگولجان میشه و ازش میپرسه چیشده او میگه هیچی و میره تا بخوابه.
موقع خواب اورهان میبینه که اوگلوجان نشسته و میره پیشش و میگه چیشده؟ تو هم خوابت نمیبره؟ او میگه نه خوابم نمیبره اورهان میفهمه یه چیزیش شده و میگه چیشده؟ بگو تا نگی نمیرم! اوگولجان ماجرارو برایش تعریف میکنه که اورهان هم بهم میریزه و شنگول از پشت پنجره میشنوه و به خودش میگه این بچه از کجا فهمید دیگه؟ اورهان به اتاق میره و شنگول بهش میگه که من شنیدم من میدونستم این موضوعو اورهان میگه تو از کجا؟ او واسش تعریف میگنه که موضوع درگیریشون این بوده که لیلا از ماجرای کشته شدن قدیر باخبر شده بوده اورهان بهم میریزه و باهاش دعوا میکنه که چرا اون فیلمو پاک نکرده بوده که دست به دست نشه؟ شنگول با عصبانیت میگه چون بی عقلم! فردای آن روز تو مدرسه اوگولجان از سوسن دوری میکنه و هم متوجه رفتارهاش شدن که یجوری شده. اوگلوجان پشت سر سوسن میره و بهش میگه باید باهمدیگه حرف بزنیم او بهش میگه که فیلمو دیدم و ازش میخواد حقیقتو بگه سوسن با گریه میگه که من پرتش نکردم جر و بحث کردیم خودش تعادلشو از دست داد افتاد! اوگولجان میگه درباره چی بحث میکردین؟ او میگه عمر اوگلوجان میگه نگو که به خاطر حسادت بود!
سوسن که نمیتونه حقیقتو درباره مرگ قدیر بگه تایید میکنه و ازش میخواد به کسی نگه چون خیلی پشیمونه اوگلوجان میگه بیشتر از این حرف نزن که بیشتر متنفر نشم ازت و میره سوسن گریه میکنه. آکیف پیش دوست دختر قبلیاش میره و ازشون میخواد تا بدی هاشونو بگه تا ضبط کنه صداشونو همشون از این خواسته او تعجب میکنن و کلافه میشن و شروع میکنن به بدگویی کردن ازش. آکیف خوشحال میشه و صداهاشونو ضبط میکنه. تولگا اوگولجان را میبینه که با حالی بد تو تریا نشسته او پیشش میره و ازش میپرسه چیشده؟ تو داداشمی هرچی شده بگو بهم تا باهم حلش کنیم اوگلوجان به این فکر میکنه که اگه ماجرارو بفهمه همون بلایی که سر لیلا اومده سر سوسن میاره واسه همین چیزی نمیگه تولگا میگه ماجرا افراست؟ او تایید میکنه و ازش میخواد بره سر کلاس تولگا میگه برو و با ناراحتی نگاهش میکنه و به خودش میگه بالاخره میگذره….
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس