خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی ایگو + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی ایگو را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی ایگو (به مرد نمیشه اعتماد کرد) با نام کامل Erkeğe Güven Olmaz و مخفف EGO به کارگردانی دوعا جان آنافارتا (Doğa Can Anafarta) و شنول سونمز (Şenol Sönmez) ساخته شد. نویسندگی این مجموعه ترکیه ای نیز برعهده جمعی از نویسندگان بود و در واقع اقتباسی از سریال کره ای وسوسه (Temptation) که خالق آن هان جی-هون (Han Ji-hoon) بود، محسوب می‌شود. این اثر از اوایل سال ۲۰۲۳ از شبکه فاکس ترکیه پخش و پس از چند ماه به پایان رسید.

قسمت ۳۱ سریال ترکی ایگو
قسمت ۳۱ سریال ترکی ایگو

قسمت ۳۱ سریال ترکی ایگو

تونجای با برکای در حال بازی کردنه که بگوم میره پیشش و میخواد بهش طعنه بزنه که تونجای با درماندگی باهاش درد و دل میکنه و درحالیکه که چشماش پر از اشکه از عشقش به الیف میگه که چقدر درمانده شده بگوم جا میخوره وقتی اون حالشو میبینه و بهش میگه انقدر عاشقشی؟ تونجای میگه آره این حسو تا حالا تجربه نکردم تورو هم دوست دارم بالاخره مادر بچه هامی ولی حسم به الیف فرق داره بگوم بهم میریزه و از اتاق بیرون میره. شوکران با دیدنش میگه بیا دخترم تو فقط تو این خونه واسم موندی وقتی میبینه بگوم در حال گریه کردنه میگه چیشده؟ بگوم میگه من دیگه نمیتونم فکر کردم میتونم ولی نمیتونم شوکران ازش میخواد یکم دیگه تحمل کنه اون دختر از زندگی تونجای رفته بگوم میگه رفته ولی الان داره تو اتاق به خاطر همون دختر گریه میکنه! من تصمیممو گرفتم میخوام جدا بشم دیگه شوکران آرومش میکنه. بگوم پیش طاهر خان میره که. آره واسه بچه ها کتاب پینوکیو میخونه و ازش میخواد باهم حرف بزنن سپس از تصمیمش بهش میگه. صنم با ظفر تو رستورانه که عصین به اونجا میاد و صنم میگه این اینجا چیکار میکنه؟ ظفر میگه اومده یخورده خوش بگذرونیم.

صنم میگه نمیخوام سر میزمون باشه که عصین میگه یه گپ ساده ست بزرگش نکن عزیزم ظفر میره تا اونا تنها باشن که صنم انقدر به عصین بد و بیاره میگه که اون میزاره میره. ظفر تو پارکینگه که آردا سراغش میره و با چاقو میزنتش ظفر با دیدنش میگه ایندفعه گور خودتو با دستای خودت کندی کاری میکنم حبس ابد بخوری! صنم به اونجا میاد که بادیدن اونا تو اون وضعیت جا میخوره و از آردا میخواد از اونجا بره سپس به اورژانس زنگ میزنه. سیبل تو خونه اش با تیمور هست و بهش میگه میخوام به پیشنهادت کمی فکر کنم ولی باید قبلش با ارهان حرف بزنم تیمور به ارهان زنگ میزنه و میگه الان من خونه سیبل هستم و داریم برای شرکت یه تصمیم بزرگ میگیریم گفتم بگم بیای تو هم در جریان باشی ارهان میگه باشه الان میام و سریعا خودشو به اونجا میرسونه. ظفر اتفاق خاصی واسش نیوفتاده و گزارش میده به پلیسها و میگه کار آردا بوده. ارهان به خونه سیبل میره که او بهش میگه من تصمیم گرفتن ۶ماه با تیمور برم آلمان ارهان میگه چی؟ تیمور میگه من برم شما باهم حرف زیاد دارین و میره. داری فرار میکنی؟ سیبل میگه نه من برم واسه همه بهتره او هم واسه الیف میزارم واسه آینده شرکتم بهتره ارهان میگه همه تصمیماتی گرفتی من چی بگم؟ فقط کارهای طلاق. اول انجام بدیم سیبل میگه امضاء میکنم میرم بقیه کارهارو هم وکیلم میکنه فقط تو این مدت مدیریت شرکت اینجا با توعه.

فردای آن روز وقتی تونجای میخواد پیش بچه هاش بره میبینه دخترهاش نیستن و بگوم هم نیست و میفهمن اینسری واقعا رفته. ارهان و الیف رفتن بیرون تا صبحانه بخورن و اونجا به الیف میگه که سیبل واسه همیشه داره میره الیف خوشحال میشه سپس ارهان میگه پاشو بریم از دکتر وقت گرفتم الیف ناچارا قبول میکنه و میرن اما حسابی ترسیده که چی قراره بشه. پلیس ها به خانه برهان میرن و آردا را دستگیر میکنن تو کلانتری صنم میاد و میگه من دیدم کسیو که چاقو خورده بود ایشون نبود و اظهارشو ثبت میکنه و به آردا میگه این آخرین باری بود که میتونستم واست کاری کنم دیگه حماقت نکن و میره. ارهان و الیف رفت به مطب ملیس که الیف با دیدن او بهونه ای دستش میگیره و میگه دکتر قحط بود اومدیم پیش دوست صمیمی سیبل؟ و میره که ارهان عذرخواهی میکنه و دنبالش میره. تو شرکت سیبل به همه گفته داره میره حداقل واسه ۶ ماه که در آخر میگه یه نفر دیگه هم باهات کار میکنه تو این مدت و بگوم وارد میشه که تونجای بهم میریزه و میگه این چه کاریه دیگه؟ بگوم لبخند میزنه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی ایگو EGO + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا