خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی ایگو + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی ایگو را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی ایگو (به مرد نمیشه اعتماد کرد) با نام کامل Erkeğe Güven Olmaz و مخفف EGO به کارگردانی دوعا جان آنافارتا (Doğa Can Anafarta) و شنول سونمز (Şenol Sönmez) ساخته شد. نویسندگی این مجموعه ترکیه ای نیز برعهده جمعی از نویسندگان بود و در واقع اقتباسی از سریال کره ای وسوسه (Temptation) که خالق آن هان جی-هون (Han Ji-hoon) بود، محسوب می‌شود. این اثر از اوایل سال ۲۰۲۳ از شبکه فاکس ترکیه پخش و پس از چند ماه به پایان رسید.

قسمت ۳۴ سریال ترکی ایگو
قسمت ۳۴ سریال ترکی ایگو

قسمت ۳۴ سریال ترکی ایگو

سیبل به ارهان میگه الان الیف هم دوران سختیو داره میگذرونه اگه بخوای کنارش باشی بهت حق میدم اما ارهان میگه اگه بهم اونقدر دروغ نگفته بود شاید این کارو میکردم به عنوان یه دوست ولی الان نه دیگه سپس بعد از کمی حرف زدن به سیبل میگه دیگه نمیزارم هیچی بین ما فاصله بندازه تو هم نزار سپس ازش میپرسه میتونم بهت عزیزم بگم؟ سیبل میگه نه من میخوام اول میخوام بشناسمت ارهان قبول میکنه و میگه فردا کار تعطیله. برهان با الیف حرف میزنه و میگه چرا بهم زودتر نگفته بودی؟ سپس ازش میخواد ارهانو ول کنه بره پی کارش و یه زندگی جدید بسازه اون ارهان اذیتت میکنه سپس با کلافگی میره تو حیاط. الیف پیش برهان و آردا میره و ازشون معذرت خواهی میکنه واسه پنهون کاری کردنش سپس بهشون قول میده که دیگه نه پنهون کاری کنه نه اونارو ناراحت. تونجای به الیف پیام داده که اومده نزدیک خونه شون بره اونجا باهاش حرف بزنه. الیف پیشش میره و تونجای بهش میگه اومدم فقط بگم معذرت میخوام من هرکاری کردم واسه صلاح خودت بوده!

الیف میگه نه من باید ازت معذرت بخوام، تو و ارهان و خانواده مو اذیت و ناراحت کردم دیگه نمیخوام دروغ بگم و و پنهون کاری کنم. تونجای. به الیف میگه فردا صبح زود آماده باش میام دنبالت الیف میگه کجا؟ او میگه سورپرایزه. فردای آن روز ارهان سیبل را با بوی قهوه از خواب بیدار میکنه و میگه بدو امروز روز متفاوتی داریم. تو شرکت همه در حال کار هستن که تیمو به اونجا میاد و صنم با دیدن او جا میخوره و میگه شما نرفتین؟ تیمو میگه برنامه ام تغییر کرد خواستم بمونم همینجا فعلا صنم میگه پس خواهرمم نرفته دیگه درسته؟ پس کجاست؟ سپس به سیبل زنگ میزنه که سیبل میگه تو ایستگاه اتوبوسم پیش ارهان صنم میگه داری استانبولم باهاش فتح میکنی؟ و میخنده سپس سیبل تلفنو قطع میکنه و میگه بعدا حرف میزنیم. طاهر برای شوکران صبحانه آماده کرده و باهم صبحانه میخورن که بعد از چند دقیقه پیام برداشت از حساب واسش میاد که طاهر یادش میاد کارتش دست عصین مونده داره خرج میکنه شوکران میگه اون باشه با من حلش میکنم. بگوم با صنم تو اتاق جلسه نشستن که آردا به عنوان راننده بگوم اونجا میاد و صنم جا میخوره بگوم میگه راننده جدیدمه اگه کار داشتی میتونی بهش بگی. همان موقع ظفر میاد میاد و میگه اینجا چخبره؟ این اینجا چیکار داره؟ بگوم با عصبانیت میگه من استخدامش کردم صنم هم تازه فهمیده مشکل داری؟ به کارهای منم کار داری؟ سپس ظفر با عصبانیت میره.

ارهان سیبل را با خودش به محله قدیمیش برده و اونجارو بهش نشون میده سپس به مغازه یه آشنا میرن و اونجا لامعجون میخورن. تونجای هم الیف را به جای سرسبزی برده که عمارتی اونجاست الیف میگه چقدر قشنگه اینجا مال کیه؟ تونجای میگه گرفته بودم به عنوان هدیه عروسیمون که بهار بیایم اینجا ولی بهم خورد و کنسل شد. سپس به داخل میرن و الیف با دیدن اونجا یاد خونه ای میوفته که قرار بود ارهان بخره. شوکران با عصین تو شرکت قرار گذاشته و بهش میگه چیزهای گرونی که از خودت آویزون کردی مال منه حتی اتاقی که تو هتل میمونی هم مال منه! همشو ازت پس میگیرم کارت پیش خودت بمونه چون بلوکه کردم سپس ازش میخواد اتاق هتلو تخلیه کنه اما او میگه نه نمیکنم شوکران میگه ۲ ساعت فقط وقت داری وگرنه میگم تمام روزهایی که موندیو هم باهات حساب کنن میتونی؟ و با لبخند میره که عصین حرص میخوره…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی ایگو EGO + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا