خلاصه داستان قسمت ۴۷ سریال ترکی حسرت زندگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۴۷ سریال ترکی حسرت زندگی هستید همراه ما باشید. سریال حسرت زندگی با تمرکز بر زندگی شخصیت‌های مختلف، روایتگر قصه‌هایی از عشق، خیانت، دسیسه و روابط پیچیده انسانی است. شخصیت‌های اصلی سریال هرکدام با مشکلات و چالش‌های زندگی خود دست و پنجه نرم می‌کنند و در این میان، روابط خانوادگی و عاشقانه آن‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

قسمت ۴۷ سریال ترکی حسرت زندگی
قسمت ۴۷ سریال ترکی حسرت زندگی

قسمت ۴۷ سریال ترکی حسرت زندگی

اردال بعد از رسوندن غمزه میگه اون چیه دستت؟ او میگه جرن عاشق بورک های نورانه هروقت درست میکنه منم براش میبرم اردال میگه میگه سلام برسون و میره. غمزه با دیدن جرن بهش میگه که با عمر ازدواج کرده مخفیانه او جا میخوره و میگه دیوونه شدی؟ تعریف کن ببینم! غمزه میگه بعدا الان باید برم پیش عمر و میره و سوار تاکسی میشه. ثریا به اردال زنگ میزنه و میگه باید همو ببینیم درباره یه موضوعی باید باهاتون حرف بزنم او قبول میکنه. غمزه میره پیش عمر و بعد از کمی حرف زدن عمر وقتی میفهمه که قبل از اومدن پیشش با اردال قرار گذاشته بوده و ازش خواسته تا با مدیر مدرسه حرف بزنه که عمر را به سرکارش برگردونن عصبی میشه و با غمره دعوا میکنه که چرا به اردال نگفته هنوز که میخواد جٔا بشه غمزه میگه که به این راحتی من نمیتونم بگم! و باهم بحث میکنن و غمزه از اونجا میره. موقع خواب طاهر به شوکران میگه که تصمیم گرفتم به بابا بگم بیان اینجا باهم زندگی کنیم و خونه شونو بدیم اجازه شوکران جا میخوره و مخالفت میکنه اما طاهر گوشش بدهکار نیست.

فردای آن روز عمر به گفته مدیر مدرسه میره مدرسه جا میبینه اردال هم هست و به گفته اون میخواد به کارش برگرده اما عمر قبول نمیکنه و میره سپس با اردال دعوا میکنه که دیگه واسش پارتی بازی نکنه و میره. هاکان از نساء پول میخواد که او بهش نمیده هاکان عصبی میشه و میره به طرف خانه پدر نساء تا ماجرای غمزه و عمر را بگه. نساء با بچه هاش به طرف خانه پدرش راهی میشه وقتی میرسه میبینه که زرین اونجاست و جا میخوره. زرین ژاکت حاجی را آورده که تو مسجد جا گذاشته بود. غمزه با اردال قرار گذاشته تا باهاش درباره بهم زدن رابطه حرف بزنه عمر به اونجا رفته و میگه منم اینجا میشینم و کنار من میگی بهش او جا میخوره و راضیش میکنه تا بره. تو مسیر ثریا به اردال زنگ زده و میگه که عمر به خاطر غمزه با من بهم زد اونا باهم رابطه دارن و قطع میکنه که اردال شوکه میشه. اردال وقتی میرسه اونجا عمر و غمزه را باهم میبینه غمزه بهش میگه که اتفاقی همو دیدیم ولی اردال باور نمیکنه. بعد از رفتن عمر غمزه باهاش حرف میزنه و میگه که میخواد جدا بشه اردال ناراحت میشه و میگه نمیخوای بیشتر فکر کنی؟ اگه دلیل خاصی نیست پشتش یکم بیشتر فکر کن غمزه از اونجا میره. اردال به ثریا زنگ میزنه و میگه باید همو ببینیم و حرف بزنیم. غمزه میره پیش عمر و باهاش دعوا میکنه که چرا اومده بود اونجا عمر وقتی میشنوه که باهاش تموم کرده و بهش گفت بالاخره، خوشحال میشه و ازش میخواد بره رک به خانواده اش هم بگه اما غمزه میگه نه بابا چرا به ذهن خودم نرسید؟ و باهاش حرف میزنه تا این تصمیم های کورکورانه رو بزاره کنار….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی حسرت زندگی + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا