خلاصه داستان قسمت ۱۸۴ سریال ترکی قضاوت + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۸۴ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.
خلاصه داستان قسمت ۱۸۴ سریال ترکی قضاوت
جیلین درحال آشپزی کردنه که ایلگاز میرسه خونه و ازش تشکر میکنه بابت میزی که چیده همان موقع ارن و دریا از راه میرسن و ارن بهشون میگه که من دیگه کمیسر ارشدم اونا بهش تبریک میگن و جیلین میگه خوب باید دوتا جشنو باهم بگیریم. سر میز شام ارن کارت شناسایی و کارت بانکی با هویت جدیدشونو بهشون میده. یکتا با عمر تو بازداشتگاه دعوا میکنه و بهش میگه هدفت چیه مثل آدم بهم بگو! عمر بهش میگه من از اینجا بیرون میرم اینو که میدونی ولی کسی که اینجا میمونه تویی! و یکتا عصبی میشه و باهاش بحث و دعوا میکنه و میگه که من یک شبه یکتا تیلمن نشدم که تو میخوای یه شبه جای منو بگیری! و یقه شو میگیره و با کلافگی دور خودش میچرخه. به ارن خبر میدن که یه نفر تو زندان مرده ایلگاز میره پیش پدربزرگ مردان و ازش میپرسه که کار تو که نبوده؟ او میگه نه مگه بهت نگفتن به مرگ طبیعی مرده؟ و از اونجا میره. مادر و پدر پارلا ازش میپرسن که با چنار رابطه ای داره؟
سپس پدرش باهاش حرف میزنه که اگه چیزی هست بهمون بگو ما مشکلی نداریم فقط میخوایم در جریان باشیم که کنارت باشیم او میگه چیزی نیست فقط از هم خوشمون میاد پدرش میگه باشه دیدی چه خوب شد گفتی از این به بعد هم باهامون حرف بزن او قبول میکنه و میره تو اتاقش. بعد از رفتن ارن و دریا، ایلگاز و جیلین هتل انتخاب میکنن واسه سفرشون. فردای آن روز اونا حاضر میشن و به دادسرا میرن به یکتا میگن برای ثبت اظهارات باید بره به اتاق دادستان اوزجان. تو راهرو جیلین بهش مسگه که باید هرچی ایلگاز گفت تأیید کنی و جرمو گردن بگیری طبق نقشه ای که ما کشیدیم اعتماد کن. یکتا میره به اتاق و ایلگاز میگه که طبق اظهارات عمر شما امضاء منو جعل کردین درسته و وارد اتاقم شدین! او تأیید میکنه سپس بعد از ثبت اظهارات میبرنش به سمت بازداشتگاه که جیلین میگه خیالت راحت باشه یکتا میگه مطمئنم همین باشه وگرنه انتقام سختی میگیرم. عمر آزاد میشه و یکتا تو بازداشتگاه میمونه. جیلین و ایلگاز با ارن و دریا رفتن دوتا ماشین کرایه کردن تا به نقشه شون برسن. عمر رفته خونه که لاجین با دیدنش حسابی میترسه اما خودشو کنترل میکنه و میگه خیلی خوشحال شدم که آزاد شدی عمر بغلش میکنه و میگه لازم نیست دیگه از یکتا بپرسین من مواظبتونم!….