دعای سمات چیست؟ +متن کامل دعای سمات همراه با ترجمه فارسی

دعای سمات یکی از دعاهای پرفیض در میان مسلمانان است. دعای سمات به دعای شبور مشهور است. واژه شبور به معنای آمرزش و بخشش است. زمان خواندن دعای سمات ، آخرین ساعات روزهای جمعه است. قرائت دعای سمات از مستحبات است.

دعای سمات

همه علما و روحانیون مسلمان بر قرائت دعای سمات تاکید زیادی داشتند. خواص دعای سمات بسیار زیاد است و معصومین علیهم اسلام در مورد فضیلت دعای سمات ، روایات زیادی نقل کرده اند. امام صادق (ع) در یکی از روایات شان درباره دعای سمات ، فرموده اند که این دعا حاوی اسم اعظم الهی است. مجله تازه شو در این بخش، متن دعای سمات با ترجمه آن و همچنین خواص دعای سمات را شرح می دهد.

دعای سِمات دعایی است از امام باقر (ع)، خواندن آن در آخرین ساعات روز جمعه مستحب است. بنابر روایتی از امام محمد باقر (ع) اسم اعظم الهی در این دعا ذکر شده است. عالمان شیعه، شرح‌های بسیاری بر این دعا نوشته‌اند.

فواید خواندن دعای سمات

دعای سمات معروف به دعاى شبوّر(دعاى عطا و بخشش) است،که خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشیده نماند که دعای سمات از دعاهاى مشهور است و بیشتر علماى گذشته بر خواندن این دعا مواظبت مى‏ نمودند.در(مصباح)شیخ طوسى و(جمال الاسبوع) سیّد ابن طاووس و کتب کفعمى به سندهاى معتبر از جناب محمّد بن عثمان عمروى رضوان الله علیه که از نوّاب حضرت صاحب الامر بود از حضرت باقر علیه السّلام و امام صادق علیه السّلام روایت شده علاّمه مجلسى رحمه اللّه این دعا را همراه با شرح در کتاب(بحار)ذکر نموده است.

سبب نامگذاری دعای سمات

سمات جمع «سِمَه» به معنی علامت و نشانه است. گفته‌اند که چون نشانه‌های استجابت در این دعا بسیار است، به این نام نامیده شده است.

دعای سمات را شیخ طوسی در مصباح المتهجد، ابن طاووس در جمال الاسبوع، کفعمی در البلد الامین و مصباح، مجلسی در بحارالانوار و زاد المعاد با سندهای معتبر از محمد بن عثمان عمری (از نواب خاص امام زمان (عج)) با واسطه از امام صادق(ع) و ایشان از پدرشان امام محمد باقر(ع) نقل شده است. سید بن طاووس در جمال الاسبوع این دعا را از سه طریق نقل می‌کند. شیخ عباس قمی این دعا را در مفاتیح الجنان به نقل از مصباح شیخ طوسی آورده است.

ابوالقاسم خویی قوت سند را تأیید نمی‌کند. بنا به گفته مجلسی این دعا در بین اصحاب در غایت شهرت بوده و به طور منظم آن را می‌خواندند.

زمان قرائت دعای سمات

دعای سمات از دیدگاه امام خمینی

«دعای عظیم الشان (سمات) که منکران را جرأت انکار سند و متن آن نیست و مقبول عامه و خاصه و عارف و عامی است و در آن دعای شریف مضمونهای عالی مقام و معارف بسیار است که شمیم آن قلب عارف را بیخود کند و نسیم آن نفخه الهیه در جان سالک دمد.»

امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۹.

خواندن این دعا در آخرین ساعات روز جمعه و شب‌ های شنبه مستحب است و نیز هرکه در وقت رفتن به جایی یا طلب حاجتی و یا روی آوردن به دشمنی که از او بیمناک است یا زمامداری که از او هراسان است این دعا را بخواند حاجت او برآورده می‌شود و از شر دشمن محفوظ می‌ماند و هر کس نتواند این دعا را بخواند این دعا را بنویسد و بر بازوی خود ببندد یا در بغل بگذارد‌‌‌، همان تأثیر را دارد. شیعیان دعای سمات را در ساعات پایانی روز جمعه به صورت جمع در مکان‌های مذهبی، یا به صورت فردی می‌خوانند.

 

محتوای دعای سمات

در دعای سمات، خدا را به اسم اعظم، پیامبران و مکان‌های مقدسی که خداوند در آن مکان‌ها با رسولانش تکلم نمود و بر آنان وحی فرستاد، قسم داده یا خوانده می‌شود. ابتدای دعا با مناجات خداوند آغاز شده و در ضمن آن به نعمت‌های خداوند اشاره شده است. همراهی حضرت موسی با بنی‌اسرائیل عبور آن‌ها از دریا و هلاک فرعون و لشگریان فرعون را یاد کرده است.

در بندهای دیگر سخن گفتن خداوند با موسی بن عمران، ابراهیم، اسحاق، یعقوب و اینکه خداوند آن‌ها را یاری رسانده را ذکر کرده است. رحمت خداوند را به حضرت آدم و ذریه او یادآوری می‌کند و سپس برکت خداوند بر امت‌های گذشته را خاطر نشان می‌کند و بر شمول برکت خداوند بر امت، ذریه و امت پیامبر (ص) تأکید می‌کند و از خداوند می‌خواهد که بر پیامبر (ص) و خاندان او صلوات فرستاده و برکت و رحمت خویش را بر آنها شامل کند، کما اینکه بر ابراهیم و آل ابراهیم درود، برکت و رحمت خود را شامل کرده است.

جایگاه دعای سمات

در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است که فرمودند: اگر سوگند یاد کنم که در این دعا اسم اعظم الهی است درست گفته‌ام.

متن دعای سمات با ترجمه

دعای سمات معروف به دعاى شبوّر(دعاى عطا و بخشش) است،که خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشیده نماند که دعای سمات از دعاهاى مشهور است و بیشتر علماى گذشته بر خواندن این دعا مواظبت مى‏ نمودند. در(مصباح) شیخ طوسى و (جمال الاسبوع) سیّد ابن طاووس و کتب کفعمى به سندهاى معتبر از جناب محمّد بن عثمان عمروى رضوان الله علیه که از نوّاب حضرت صاحب الامر بود از حضرت باقر علیه السّلام و امام صادق علیه السّلام روایت شده علاّمه مجلسى رحمه اللّه این دعا را همراه با شرح در کتاب(بحار)ذکر نموده است.این‏ دعا چنان‏که در کتاب(مصباح)شیخ آمده چنین است:

اللهُمَّ اِنی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ الاَعْظَمِ الاَعَزِّ الاَجَلِّ الاَکْرَمِ اَلَّذی اِذا دُعیتَ بِهِ عَلى مَغالِقِ أبْوابِ السَماءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَهِ انْفَتَحَتْ وَاِذا دُعیتَ بِهِ عَلى مَضَایقِ أبْوابِ الاَرضِ لِلِفَرَجِ انْفَرَجَتْ وَ إِذَا دُعِیتَ بِهِ عَلَى الْعُسْرِ لِلْیُسْرِ تَیَسَّرَتْ وَ إِذَا دُعِیتَ بِهِ عَلَى الْأَمْوَاتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ وَ إِذَا دُعِیتَ بِهِ عَلَى کَشْفِ الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ انْکَشَفَتْ وَ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ،

خدایا!از تو خواستارم به نام بزرگت آن نام بزرگتر عزیزتر باشکوه‏تر گرامى‏تر،که چون بر درهاى بسته‏ آسمان با آن نام خوانده شوى که به رحمت گشوده شوند باز مى‏ شوند و چون با آن بر درهاى‏ ناگشوده زمین خوانده شوى براى فرج گشوده شود،و جون با آن براى آسان شدن سختى خوانده شوى،آسان گردند و چون با آن بر مردگان براى زنده شدن خوانده شوى،زنده شوند و چون با آن براى رفع سختى و زیان خوانده‏ شوى برطرف گردد و مى ‏خوانمت به شکوه جلوه گرامى‏ ات،

أَکْرَمِ الْوُجُوهِ وَ أَعَزِّ الْوُجُوهِ الَّذِی عَنَتْ لَهُ الْوُجُوهُ وَ خَضَعَتْ لَهُ الرِّقَابُ وَ خَشَعَتْ لَهُ الْأَصْوَاتُ وَ وَجِلَتْ لَهُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخَافَتِکَ وَ بِقُوَّتِکَ الَّتِی بِهَا تُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلا بِإِذْنِکَ وَ تُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ بِمَشِیَّتِکَ الَّتِی دَانَ [کَانَ‏] لَهَا الْعَالَمُونَ،

گرامى ‏ترین جلوه ‏ها و عزیزترین آنان‏که چهره ‏ها در برابرش‏ خوار گشته و گردنها خاضع شده و صداها آهسته گشته و دلها در برابر آن هراسناک‏ شده ‏اند از ترس تو و تو را مى‏ خوانم به نیرویت که با آن آسمانها را نگاه داشتى از اینکه بر زمین افتد مگر به اجازه تو،و با آن آسمانها و زمین را از اینکه ویران شوند نگاه داشتى و مى‏ خوانمت به اراده‏ ات که جهانیان در برابرش مطیعند،

وَ بِکَلِمَتِکَ الَّتِی خَلَقْتَ بِهَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ بِحِکْمَتِکَ الَّتِی صَنَعْتَ بِهَا الْعَجَائِبَ وَ خَلَقْتَ بِهَا الظُّلْمَهَ وَ جَعَلْتَهَا لَیْلا وَ جَعَلْتَ اللَّیْلَ سَکَنا [مَسْکَنا] وَ خَلَقْتَ بِهَا النُّورَ وَ جَعَلْتَهُ نَهَارا وَ جَعَلْتَ النَّهَارَ نُشُورا مُبْصِرا وَ خَلَقْتَ بِهَا الشَّمْسَ وَ جَعَلْتَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَ خَلَقْتَ بِهَا الْقَمَرَ وَ جَعَلْتَ الْقَمَرَ نُورا،

به کلمه‏ ات که با آن آسمانها و زمین را آفریدى،و به حکمتت که با آن شگفتیها را ساختى، و تاریکى را با آن پدیدآوردى و آن را شب قرار دادى،و شب را براى آرامش مقرّر داشتى و هم با آن حکمت نور را آفریدى‏ و آن را روز قرار دادى،و روز را مایه جنبش و بینایى سنجش ساختى،و نیز با آن خورشید را آفریدى،و خورشید را مایه تابش‏ نمودى،و با آن ماه را پدید آوردى و ماه را نورانى ساختى،

وَ خَلَقْتَ بِهَا الْکَوَاکِبَ وَ جَعَلْتَهَا نُجُوما وَ بُرُوجا وَ مَصَابِیحَ وَ زِینَهً وَ رُجُوما وَ جَعَلْتَ لَهَا مَشَارِقَ وَ مَغَارِبَ وَ جَعَلْتَ لَهَا مَطَالِعَ وَ مَجَارِیَ وَ جَعَلْتَ لَهَا فَلَکا وَ مَسَابِحَ وَ قَدَّرْتَهَا فِی السَّمَاءِ مَنَازِلَ فَأَحْسَنْتَ تَقْدِیرَهَا وَ صَوَّرْتَهَا فَأَحْسَنْتَ تَصْوِیرَهَا وَ أَحْصَیْتَهَا بِأَسْمَائِکَ إِحْصَاءً وَ دَبَّرْتَهَا بِحِکْمَتِکَ تَدْبِیرا وَ أَحْسَنْتَ [فَأَحْسَنْتَ‏] تَدْبِیرَهَا وَ سَخَّرْتَهَا بِسُلْطَانِ اللَّیْلِ وَ سُلْطَانِ النَّهَارِ وَ السَّاعَاتِ وَ عَدَدِ [وَ عَرَّفْتَ بِهَا عَدَدَ] السِّنِینَ وَ الْحِسَابِ وَ جَعَلْتَ رُؤْیَتَهَا لِجَمِیعِ النَّاسِ مَرْأًى وَاحِدا،

و با آن ستارگان را خلق کردى و آنها را اخترانى تابناک و برجها و چراغها و زینت و عامل راندن شیاطین قرار دادى براى ستارگان مشرقها و مغربها و نیز طلوع‏گاه ها و گردشگاه ها مقرّر ساختى و براى آنها مدارهایى که در آنها شناورند قرار دادى و براى آنها در آسمان منزلگاه هایى مقدر فرمودى،پس چه نیکو تقدیر نمودى‏ و صورتگرى کردى و چه نیکو صورتشان دادى،و با نامهایت آنها را بر شمردى درخور و به حکمتت تدبیر نمودى تدبیرى شایسته و چه نیکو تدبیر کردى و با تسلّط بخشیدن شب و روز و ساعات بر آنها شمارش سالها و ثبت حساب را شناساندى،و دیدن آنها را براى همه مردم یکسان نمودى،

وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِمَجْدِکَ الَّذِی کَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَکَ وَ رَسُولَکَ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الْمُقَدَّسِینَ فَوْقَ إِحْسَاسِ [أَحْسَاسِ‏] الْکَرُوبِینَ [الْکَرُوبِیِّینَ‏] فَوْقَ غَمَائِمِ النُّورِ فَوْقَ تَابُوتِ الشَّهَادَهِ فِی عَمُودِ النَّارِ وَ فِی طُورِ سَیْنَاءَ وَ فِی [إِلَى‏] جَبَلِ حُورِیثَ فِی الْوَادِ الْمُقَدَّسِ فِی الْبُقْعَهِ الْمُبَارَکَهِ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ مِنَ الشَّجَرَهِ وَ فِی أَرْضِ مِصْرَ بِتِسْعِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَ یَوْمَ فَرَقْتَ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ وَ فِی الْمُنْبَجِسَاتِ الَّتِی صَنَعْتَ بِهَا الْعَجَائِبَ فِی بَحْرِ سُوفٍ ،

و خدایا!از تو مى ‏خواهم به‏ عظمتت که با آن بنده و فرستاده ‏ات موسى بن عمران(درود بر او)در میان قدسیان، برتر از احسان کروبیّان،فراتر از سحابهاى نور،بر فراز تابوت شهادت،در عمودى از آتش،و در طور سینا،و در کوه حوریث،در وادى مقدّس،در بقعه با برکت از جانب راست کوه طور،از دل درخت و در زمین مصر،با نه معجزه‏ آشکار و روزى که دریا را براى بنى اسرائیل شکافتى،و در چشمه‏ هاى جوشنده که با آن شگفتیهایى در دریاى سوف برساختى

وَ عَقَدْتَ مَاءَ الْبَحْرِ فِی قَلْبِ الْغَمْرِ کَالْحِجَارَهِ وَ جَاوَزْتَ بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ وَ تَمَّتْ کَلِمَتُکَ الْحُسْنَى عَلَیْهِمْ بِمَا صَبَرُوا وَ أَوْرَثْتَهُمْ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْتَ فِیهَا لِلْعَالَمِینَ وَ أَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَ جُنُودَهُ وَ مَرَاکِبَهُ فِی الْیَمِّ وَ بِاسْمِکَ الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ [الْأَعْظَمِ‏] الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ وَ بِمَجْدِکَ الَّذِی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِمُوسَى کَلِیمِکَ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی طُورِ سَیْنَاءَ وَ لِإِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ السَّلامُ خَلِیلِکَ مِنْ قَبْلُ فِی مَسْجِدِ الْخَیْفِ،

و آب دریا را در دل گرداب همانند سنگ سخت بستى و بنى اسرائیل را از دریا به خشکى‏ رساندى و وعده نیکویت بر آنان کامل گشت به خاطر آنکه شکیبائى ورزیدند و آنان را وارث مشارق و مغارب زمینى که در آن جهانیان را برکت دادى نمودى و فرعون و سپاهیان و مرکبهایش را در دریا غرق کردى و به نام‏ بزرگت،آن نام بزرگ‏تر،با شکوه‏تر،گرامى‏تر،و به بزرگى‏ات که با آن بر موسى کلیمت(درود بر او)در طور سینا جلوه کردى و نیز براى ابراهیم(درود بر او)خلیلت پیش از آن در مسجد خیف

وَ لِإِسْحَاقَ صَفِیِّکَ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی بِئْرِ شِیَعٍ [سَبْعٍ‏] وَ لِیَعْقُوبَ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی بَیْتِ إِیلٍ وَ أَوْفَیْتَ لِإِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ السَّلامُ بِمِیثَاقِکَ وَ لِإِسْحَاقَ بِحَلْفِکَ وَ لِیَعْقُوبَ بِشَهَادَتِکَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ بِوَعْدِکَ وَ لِلدَّاعِینَ بِأَسْمَائِکَ فَأَجَبْتَ وَ بِمَجْدِکَ الَّذِی ظَهَرَ لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ السَّلامُ عَلَى قُبَّهِ الرُّمَّانِ [الزَّمَانِ‏] [الْهَرْمَانِ‏] وَ بِآیَاتِکَ الَّتِی وَقَعَتْ عَلَى أَرْضِ مِصْرَ بِمَجْدِ الْعِزَّهِ وَ الْغَلَبَهِ بِآیَاتٍ عَزِیزَهٍ وَ بِسُلْطَانِ الْقُوَّهِ وَ بِعِزَّهِ الْقُدْرَهِ وَ بِشَأْنِ الْکَلِمَهِ التَّامَّهِ،

و براى اسحاق برگزیده ‏ات(درود بر او)در چاه شیع و براى یعقوب(درود بر او) پیامبرت در بیت ایل و وفا کردى به پیمانت براى ابراهیم(درود بر او)و به سوگندت براى اسحاق‏ و به شهادتت براى یعقوب و به وعده‏ات براى اهل ایمان و براى دعاخوانان به نامهایت که اجابتشان کردى و به بزرگى‏ات‏ که براى موسى بن عمران(درود بر او)در قبّه رمّان نمایان شد،و به نشانه ‏هایت که‏ در زمین مصر،به بزرگوارى عزّت و غلبه‏ات واقع شد،با نشانه‏هاى تحسین‏برانگیز و حاکمیت نیرومند و در سایه قدرت پرشکوت،به مقام کلمه تامّه،

وَ بِکَلِمَاتِکَ الَّتِی تَفَضَّلْتَ بِهَا عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَهْلِ الْآخِرَهِ وَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی مَنَنْتَ بِهَا عَلَى جَمِیعِ خَلْقِکَ وَ بِاسْتِطَاعَتِکَ الَّتِی أَقَمْتَ بِهَا عَلَى الْعَالَمِینَ وَ بِنُورِکَ الَّذِی قَدْ خَرَّ مِنْ فَزَعِهِ طُورُ سَیْنَاءَ وَ بِعِلْمِکَ وَ جَلالِکَ وَ کِبْرِیَائِکَ وَ عِزَّتِکَ وَ جَبَرُوتِکَ الَّتِی لَمْ تَسْتَقِلَّهَا الْأَرْضُ وَ انْخَفَضَتْ لَهَا السَّمَاوَاتُ وَ انْزَجَرَ لَهَا الْعُمْقُ الْأَکْبَرُ وَ رَکَدَتْ لَهَا الْبِحَارُ وَ الْأَنْهَارُ وَ خَضَعَتْ لَهَا الْجِبَالُ وَ سَکَنَتْ لَهَا الْأَرْضُ بِمَنَاکِبِهَا ،

و کلماتى که با آن بر اهل آسمانها و زمین و اهل دنیا و آخرت عطا و بخشش نمودى و به رحمتت که با آن بر همه‏ آفریدگانت بخشش کردى،و به توانایى‏ات که با آن جهانیان را برپا داشتى،و به نورت که از هراسش‏ طور سینا بر خاک افتاد و به دانش و شکوه و بزرگى و عزّت و جبروتت که زمین‏ تاب آن را نیاورد،و آسمانها در برابرش زانو زدند و در برابرش عمق فروردین زمین فروتر گشت و دریاها و نهرها در آستانش از حرکت ایستاد،و کوهها فروتن شد و زمین با شانه ‏هایش آرام گشت،

وَ اسْتَسْلَمَتْ لَهَا الْخَلائِقُ کُلُّهَا وَ خَفَقَتْ لَهَا الرِّیَاحُ فِی جَرَیَانِهَا وَ خَمَدَتْ لَهَا النِّیرَانُ فِی أَوْطَانِهَا وَ بِسُلْطَانِکَ الَّذِی عُرِفَتْ لَکَ بِهِ الْغَلَبَهُ دَهْرَ الدُّهُورِ وَ حُمِدْتَ بِهِ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ وَ بِکَلِمَتِکَ کَلِمَهِ الصِّدْقِ الَّتِی سَبَقَتْ لِأَبِینَا آدَمَ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ ذُرِّیَّتِهِ بِالرَّحْمَهِ وَ أَسْأَلُکَ بِکَلِمَتِکَ الَّتِی غَلَبَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذِی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَکّا وَ خَرَّ مُوسَى صَعِقا،

و تسلیم شدند همه آفریدگان در برابر آن و بادها در وزیدن خود در برابرش پریشان گشتند،و آتشها به درگاهش در جایگاه‏ خویش خاموش شدند و به فرمانروایى‏ات که با آن همواره به پیروزى شناخته شدى،و با آن در آسمانها و زمین ستوده گشتى،و به کلمات کلمه‏ صدقى که به رحمت و بخشش براى پدرمان آدم(درود بر او)و نسلش پیشى گرفت،و از تو خواستارم به کلمه ‏ات که بر هر چیز چیره گشت و به نور جلوه ‏ات‏ که با آن بر کوه تجلّى نمودى و آن را فرو پاشیدى،و موسى مدهوش در افتاد

وَ بِمَجْدِکَ الَّذِی ظَهَرَ عَلَى طُورِ سَیْنَاءَ فَکَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَکَ وَ رَسُولَکَ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ وَ بِطَلْعَتِکَ فِی سَاعِیرَ وَ ظُهُورِکَ فِی جَبَلِ فَارَانَ بِرَبَوَاتِ الْمُقَدَّسِینَ وَ جُنُودِ الْمَلائِکَهِ الصَّافِّینَ وَ خُشُوعِ الْمَلائِکَهِ الْمُسَبِّحِینَ وَ بِبَرَکَاتِکَ الَّتِی بَارَکْتَ فِیهَا عَلَى إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِکَ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی أُمَّهِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ بَارَکْتَ لِإِسْحَاقَ صَفِیِّکَ فِی أُمَّهِ عِیسَى عَلَیْهِمَا السَّلامُ وَ بَارَکْتَ لِیَعْقُوبَ إِسْرَائِیلِکَ فِی أُمَّهِ مُوسَى عَلَیْهِمَا السَّلامُ،

و به بلنداى جاهت که بر طور سینا نمایان شد،پس با آن،سخن گفتى با بنده و رسولت موسى بن عمران و به پرتو فروزانت در ساعیر[کوهى در حجاز]و ظهور پر فروغت در فاران[کوهى نزدیک مکه و محل مناجات پیامبر]در جایگاه بلند قدسیان و با سپاهیان صف کشیده از فرشتگان، و خشوع فرشتگان تسبیح کننده،و به برکاتت که بدانها بر ابراهیم خلیلت(درود بر او) در امّت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)و بر اسحاق برگزیده‏ ات در امّت‏ عیسى(درود بر آن دو)و بر یعقوب اسرائیلت در امت موسى(درود بر آن دو)

وَ بَارَکْتَ لِحَبِیبِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی عِتْرَتِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ وَ [فِی‏] أُمَّتِهِ اللَّهُمَّ وَ کَمَا غِبْنَا عَنْ ذَلِکَ وَ لَمْ نَشْهَدْهُ وَ آمَنَّا بِهِ وَ لَمْ نَرَهُ صِدْقا وَ عَدْلا أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُبَارِکَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَحَّمَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ [شَهِیدٌ]

و بر محبوب خویش محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)در عترت و فرزندانش و امّتش برکت نهادى.خدایا!و چنان‏ که از آن رخدادها بدور بودیم و آن وقایع را شهد نبودیم و به آنها درحالى‏که ندیدیم ایمان آوردیم،ایمان از روى راستى و درستى،از تو خواستارم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و بر محمّد و خاندان محمّد برکت دهى و بر محمّد و خاندان محمّد بسیار مهر ورزى همچون بهترین درود و برکت و رحمتى که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادى،تو ستوده و والایى،هرچه را بخواهى انجام مى‏دهى و تو بر هر چیز توانایى

دعای سمات از دعاهاى مشهور است و بیشتر علماى گذشته این دعا را میخواندند؛ پس حاجت خود را ذکر مى ‏کنى و مى‏ گویى:

اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ وَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِی لا یَعْلَمُ تَفْسِیرَهَا وَ لا یَعْلَمُ بَاطِنَهَا غَیْرُکَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ وَ اغْفِرْ لِی مِنْ ذُنُوبِی مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ وَ اکْفِنِی مَئُونَهَ إِنْسَانِ سَوْءٍ وَ جَارِ سَوْءٍ وَ قَرِینِ سَوْءٍ وَ سُلْطَانِ سَوْءٍ إِنَّکَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِیرٌ وَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ

پس حاجت خود را ذکر مى کنى و مى‏ گویى:خدایا!به حق این دعا و به حق‏ این نامهایى که تفسیر و باطن آنها را جز تو کسى نمى‏ داند،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست‏ و با من چنان کن که شایسته توست،نه آنچه را من سزاوارم و از گناهانم آنچه را گذشته و آنچه را خواهد آید بیامرز،و بر من وسعت بخش از روزى حلالت و مرا از رنج انسان بد و همسایه بد و همنشین بد و پادشاه بد کفایت کن،همانا تو بر هرچه بخواهى توانایى و به همه‏ چیز دانایى،دعایم را اجابت کن‏ اى پروردگار جهانیان

مؤلف گوید که در بعضی نسخه ها پس از:

وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ

آمده :هر حاجت که دارى ذکر کن و بگو

یَا اللَّهُ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ…

مؤلف گوید:در بعضى نسخه‏ ها پس از:تو بر هر چیز توانایى آمده:هر حاجت که دارى‏ ذکر کن و بگو:اى خدا،اى بسیار مهربان،اى بخشایگر،اى پدید آورنده آسمانها و زمین،اى دارنده هیبت و شکوه اى مهربان‏ترین مهربانان،خدایا!به حق این دعا…

تا آخر آنچه گذشت.و علاّمه مجلسى از کتاب«مصباح» سیّد ابن باقى نقل کرده که بعد از دعاى سمات این دعا را بخواند:

اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ وَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِی لا یَعْلَمُ تَفْسِیرَهَا وَ لا تَأْوِیلَهَا وَ لا بَاطِنَهَا وَ لا ظَاهِرَهَا غَیْرُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَرْزُقَنِی خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ .

خدایا!به حق این دعا و به حق این نامهایى که نه تفسیر و تأویلش و نه باطن‏ و ظاهرش را کسى جز تو نمى‏داند، از تو خواستارم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و خیر دنیا و آخرت را روزى‏ام گردانى.

پس‏ حاجات خود را بخواهد و بگوید:

وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ وَ انْتَقِمْ لِی مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ

با من آنچه شایسته تو است انجام ده نه آنچه سزاوار من است و انتقام مرا از فلان فرزند فلان بگیر

و نام دشمن را بگوید، سپس بگوید:

وَ اغْفِرْ لِی مِنْ ذُنُوبِی مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِکَ وَ اکْفِنِی مَئُونَهَ إِنْسَانِ سَوْءٍ وَ جَارِ سَوْءٍ وَ سُلْطَانِ سَوْءٍ وَ قَرِینِ سَوْءٍ وَ یَوْمِ سَوْءٍ وَ سَاعَهِ سَوْءٍ وَ انْتَقِمْ لِی مِمَّنْ یَکِیدُنِی وَ مِمَّنْ یَبْغِی عَلَیَّ وَ یُرِیدُ بِی وَ بِأَهْلِی وَ أَوْلادِی وَ إِخْوَانِی وَ جِیرَانِی وَ قَرَابَاتِی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ ظُلْما إِنَّکَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِیرٌ وَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ .

گناهانم را آنچه بوده و آنچه خواهد بود بیامبرز و پدر و مادرم و همه مردان و زنان باایمان را مشول آمرزشت قرار داده و بر من از روزى حلالت وسعت عنایت کن و مرا از شر انسان بد و همسایه بد و پادشاه بد و همنشین بد و روز بد و ساعت بد کفایت فرما و از کسى‏ که بر من‏ حیله مى ‏ورزد و بر من ستم مى‏ کنم انتقام بگیر و هم انتقام بگیر از آن‏که بخواهد بر من و خانواده ‏ام و فرزندانم و برادرانم و همسایگانم‏ و نزدیکانم از مردان و زنان باایمان ستم روا کند،همانا تو بر آنچه بخواهى توانایى و به هر چیز دانایى،دعایم را اجابت کن‏ اى پروردگار جهانیان.

بعد بگوید:

اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الدُّعَاءِ تَفَضَّلْ عَلَى فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْغِنَى وَ الثَّرْوَهِ وَ عَلَى مَرْضَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالشِّفَاءِ وَ الصِّحَّهِ وَ عَلَى أَحْیَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِاللُّطْفِ وَ الْکَرَامَهِ وَ عَلَى أَمْوَاتِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْمَغْفِرَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ عَلَى مُسَافِرِی الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالرَّدِّ إِلَى أَوْطَانِهِمْ سَالِمِینَ غَانِمِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما کَثِیرا.

خدایا!به حق این دعا بر تهیدستان از مردان و زنان با ایمان توانگرى‏ و ثروت عطا فرما و بر بیماران اهل ایمان از مردان و زنان بهبودى و تندرستى ببخش و بر مؤمنین و مؤمنات‏ در قید حیات با لطف و کرامت و بر مؤمنین و مومنات از دنیا رفته با آمرزش و رحمت،و بر مؤمنین و مؤمنات سفر کرده با برگشت به وطنهاى خویش در لباس سلامت و بهره‏مندى‏ عنایت فرما،به رحمتت اى مهربان‏ترین مهربانان و درود خدا بر سرور ما محمّد پایانبخش پیامبران و بر خاندان‏ پاکش و هم سلام بسیار خدا بر ایشان

ابن فهد حلّى فرموده است:پس از دعاى سمات مستحب‏ است بگوید:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحُرْمَهِ هَذَا الدُّعَاءِ وَ بِمَا فَاتَ مِنْهُ مِنَ الْأَسْمَاءِ وَ بِمَا یَشْتَمِلُ عَلَیْهِ مِنَ التَّفْسِیرِ وَ التَّدْبِیرِ الَّذِی لا یُحِیطُ بِهِ إِلا أَنْتَ أَنْ تَفْعَلَ بِی کَذَا وَ کَذَا و بجاى کذا و کذا

خدایا!از تو درخواست مى‏ کنم به احترام این دعا و به آنچه از نامهایت که در آن نیامده و به‏ آنچه در بردار از تفسیر و تدبیرى که جز تو کسى بر آن احاطه ندارد،که با من چنین و چنان‏ کنى.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا