منظور از گسترش آسمان و فرششدن زمین در سوره ذاریات چیست؟
منظور از گسترش آسمان و فرششدن زمین در آیات ۴۷ و ۴۸ سورهی ذاریات، چیست؟ و آیا این دو رخداد تنها برای یکبار اتفاق افتاد و یا هنوز ادامه دارد؟
گسترش آسمان و فرششدن زمین
پرسش
اگر واژهی «موسعون» در آیهی ۴۷ سوره ذاریات دلالت بر تداوم گسترش آسمان داشته باشد، پس چرا در آیهی ۴۸ همین سوره میفرماید: «وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ»؛(و زمین را گستردیم، و چه نیکو گسترندگانیم). عبارت «ماهدون» را نیز باید متضمن مفهوم استمرار و تداوم فعل گسترش مساحت سطح زمین دانست! در حالیکه اسم فاعل دلالت بر تداوم انجام فعل نمیکند، بلکه ناظر بر حدوث فعل است.
پاسخ اجمالی
قرآن کریم در آیات ۴۷ و ۴۸ سورهی ذاریات، در مورد عظمت و قدرت خدای متعال در آفرینش آسمانها و زمین میفرماید:
«وَ السَّماءَ بَنَیْناها بِأَیْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ، وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُون»؛
و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم، و همواره آنرا وسعت میبخشیم! و زمین را گستردیم، و چه خوب گسترانندهاى هستیم.
در اینکه منظور از «إِنَّا لَمُوسِعُونَ»؛(ما پیوسته وسعت میبخشیم) در اینجا چیست؟ مفسران قرآن مطالبی را مطرح کردهاند که برخی از آنها چنین است:
بعضى توسعه را به معناى توسعهی رزق از سوى خدا بر بندگان از طریق نزول باران دانستند.[۱]
برخی میگویند؛ منظور این است که ما این توانایی را داریم که از آسمان با عظمتتر هم بیافرینیم.[۲]
بعضى نیز آنرا به معناى بینیازى خداوند تفسیر کردهاند؛ چرا که خزائن او آنقدر گسترده است که با اعطای رزق به خلایق هرگز پایان نمیپذیرد و کم نمیشود.[۳]
بدیهی است با پذیرفتن تفاسیر بالا، اشکال مطرح شده در پرسش جایی ندارد تا در صدد پاسخگویی به آن باشیم؛ چرا که توسعه مادی در اینجا مطرح نیست تا در صدد اثبات یا نفی آن باشیم.
اما اگر «موسعون» در آیه را به معنای توسعه و گسترش مادی بدانیم، برخی معتقدند؛ با توجه به مسئلهی آفرینش آسمانها در جملهی قبل(وَ السَّماءَ بَنَیْناها)، و با توجه به کشفیات اخیر دانشمندان در مسئلهی گسترش جهان که از طریق مشاهدات حسى نیز تأیید شده است، میتوان گفت منظور این است که خداوند آسمانها را آفرید و دائما آنرا گسترش میدهد. و این مسئله امروز آنقدر برای بشر روشن شده است که نیازی به طرح مباحث استدلالی در این زمینه نیست؛ چرا که دانش امروزی میگوید نه تنها کره زمین، بر اثر جذب مواد آسمانى تدریجا فربه و سنگینتر میشود، بلکه آسمانها نیز در گسترشاند؛ یعنى ستارگانى که در یک کهکشان قرار دارند به سرعت از مرکز کهکشان دور میشوند، حتى سرعت این گسترش را در بسیارى از مواقع اندازهگیرى کردهاند.[۴]
برخی از دانشمندان علم نجوم میگویند: تندترین سرعت عقبنشینى کرات که تا کنون اندازهگیرى شد، نزدیک به ۶۶ هزار کیلومتر در ثانیه است. کهکشانهاى دورتر در نظر ما به اندازهاى کمنورند که اندازهگیرى سرعت آنها به سبب عدم نور کافى دشوار است، تصویرهایى که از آسمان برداشته شده، آشکارا این کشف مهم را نشان میدهد که فاصله این کهکشانها بسیار سریعتر از کهکشانهاى نزدیک افزایش مییابد.[۵]
فضاى جهان که از میلیاردها کهکشان تشکیل یافته، در یک حالت انبساط سریع است، حقیقت این است که جهان ما در حال سکون نیست، بلکه انبساط آن مسلم است.
پى بردن به اینکه جهان ما در حال انبساط است، کلید اصلى را براى گنجینه معماى جهانشناسى مهیا میکند؛ زیرا اگر اکنون جهان در حال انبساط باشد لازم میآید که زمانى در حال انقباض بسیار شدیدى بود.[۶]
این تفسیر از آیه میتواند نشانی از اعجاز قرآن نیز باشد، زیرا هنگامی که هیچ کدام از فناوریهای نوین در اختیار نبود، این کتاب مقدس به موضوعی اشاره کرده که بیش از هزار سال بعد اثبات شد.
گفتنی است؛ تعبیر به «إِنَّا لَمُوسِعُونَ»؛(ما گسترش دهندگانیم) با استفاده از جمله اسمیه، و اسم فاعل دلیل بر تداوم این موضوع است و نشان میدهد که این گسترش همواره وجود داشته، و همچنان ادامه دارد، و این درست همان چیزى است که امروز دانشمندان به آن رسیدهاند که تمام کرات آسمانى و کهکشانها در آغاز در مرکز واحدى جمع بوده(با وزن مخصوص فوق العاده سنگین)، سپس انفجار عظیم و بینهایت وحشتناکى در آن رخ داد، و به دنبال آن اجزاى جهان متلاشى شد، و به صورت کرات درآمد، و به سرعت در حالت عقبنشینى و توسعه است.[۷]
اما در مورد خلقت زمین و تعبیر به «ماهدون» نشان میدهد خداوند زمین را با تمام وسائل استراحت براى زندگى انسانها آماده ساخته است؛ زیرا «ماهد» از ماده «مهد» به معناى گهواره و یا هر محلى است که براى استراحت آماده میکنند، چنین محلى باید آرام، مطمئن، محفوظ و گرم و نرم باشد و تمام این شرایط در کره زمین حاصل است.[۸]
بنابر این، در آیهی ۴۷ سوره ذاریات صریحاً به وسعت دادن و گسترش یافتن آسمانها تصریح شده است؛ لذا نباید گمان کرد که اسم فاعل تنها دلالت بر حدوث میکند و گسترش تدریجی از آن برداشت نمیشود؛ زیرا این موضوع از ریشهی «وسع» گرفته میشود، نه از اسم فاعل بودن آن، زیرا اسم فاعلی که از برخی ریشههای خاص باشد، خود به خود معنای تدریج در آن نهفته است؛ مانند «مراقب» که دلالت بر استمرار مراقبت دارد، نه مراقبت تنها برای یک بار! بنابر این، موسعون نیز از این قبیل است و دلالت بر استمرار توسعه و گسترش تدریجی دارد. اما در آیه «وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُون» نه واژهی «مهاد» و نه واژهی «فرش» هیچکدام به خودی خود دلالت بر وسعت و گسترش زمین نمیکنند(حتی اگر در واقع زمین را نیز در حال گسترش بدانیم).
البته از این آیه نیز نوع دیگری از استمرار برداشت میشود، بدین بیان که خدا زمین را فرش کرده و مانند گهوارهای آرام در اختیار بشر قرار داده است، سپس تا پایان زمان زندگی بشر و تا وقوع رخداد قیامت، زمین را به همین حالت نگه داشته و از نابود شدن آن جلوگیری خواهد کرد.
زمین هر لحظه میتواند از مدار خارج شود و یا هدف شهاب سنگهای سهمگین قرار گرفته و نابود شود، اما خدا این وعده را داده که تا روز قیامت، مانع نابودی کامل زمین خواهد شد.
منابع:
[۱]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج ۹، ص ۲۴۲، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
[۲]. همان.
[۳]. همان.
[۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۳۷۳، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
[۵]. مرزهاى نجوم ترجمه، اقصی، رضا، ص ۳۳۸ – ۳۴۰، نقل از، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۳۷۳٫
[۶]. آغاز و انجام جهان، ص ۷۴- ۷۷، نقل از، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۳۷۳٫
[۷]. ر. ک: «اشاره قرآن به نظریه انفجار بزرگ»، ۷۰۳۳۴؛ «ماده اوّلیه جهان»، ۲۷۲٫
[۸]. تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۳۷۵٫