نزول قرآن کریم چه ویژگی هایی دارد؟
اگر بخواهیم برای ویژگیهای اختصاصی قرآن موارد دیگری بر شماریم، بیش از دهها مورد خواهد بود. قرآن کتاب آسمانی است که همه چیز آن از طریق وحی به قلب پیامبر (ص) نازل شده است. بنابر آیات بسیاری از جمله ۹۹، ۱۱۸، ۱۸۷، ۲۱۹، ۲۲۱، ۲۴۲ و ۲۶۶ سوره بقره، حتی هر یک از فصول و عبارتهای مشخص قرآن به نامهای سوره و آیه از سوی خداوند بوده است؛ بنابراین خداوند نه تنها قرآن را اینگونه فرو فرستاده بلکه خود بر اساس فلسفه و حکمتی مطالب را به صورت آیه و سوره دستهبندی کرده است. این خود یکی از ویژگیهای انحصاری و اختصاصی قرآن است.
از همین جا میتوان دریافت که چرا قرآن را کتابی وحیانی و آسمانی میدانند و این گونه نیست که خداوند تنها معنایی را به پیامبر (ص) القا کرده و الفاظ از سوی پیامبر (ص) انتخاب شده باشد، چنانکه در احادیث قدسی این گونه است و الفاظ از سوی پیامبر (ص) برای معانی که به وی القا شده بود، انتخاب و برگزیده شده تا میان دو دسته از وحی قرآنی و غیر قرآنی تفاوت و تمایز پیدا شود.
نزول دفعی و تدریجی قرآن کریم
از ویژگیهای نزول قرآن، دفعی و تدریجی بودن است. خداوند قرآن را یک بار به شکل دفعی و به یکباره بر قلب پیامبر (ص) نازل کرده است. این نزول دفعی قرآن از سوی خداوند در شب قدر ماه رمضان که شبی مبارک است تحقق یافته است. خداوند در آیه ۱۸۵ سوره بقره این معنا را با آوردن لفظ انزال بیان کرده است. بر پایه برخی از روایات، مقصود از «انزل فیه القرآن» نزول کامل و دفعی قرآن در شب قدر در ماه رمضان است. (التبیان، ج ۲، ص ۱۲۱ و نیز الکشاف، زمخشری، ج ۱، ص ۲۲۷ و نیز تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۶۶)
همین معنا در آیه ۴ سوره آل عمران و آیه ۳ سوره دخان و ۱ سوره قدر مورد تاکید قرار گرفته است؛ زیرا بر پایه روایات معتبر چندی که مفسران نیز آن را پذیرفتهاند، نزول دفعی و کامل قرآن در شب قدر و در ماه رمضان اتفاق افتاده است. (نگاه کنید: التبیان، ج ۹، ص ۲۲۴ و نیز ج ۱۰، ص ۳۸۴ و همچنین الکشاف، ج ۴، ص ۲۷۰ و ۷۸۰)
همچنین دهها آیه بر نزول قرآن به صورت تدریجی و د رفواصل زمانی مختلف تاکید کرده است. در تمامی این آیات با به کارگیری واژه تنزیل (باب تفعیل) به جای انزال (باب افعال) و صیغههای آن این معنا مورد تاکید قرار گرفته است که نزول تفصیلی قرآن افزون بر دفعی و یکباره آن نیز اتفاق افتاده است. از جمله این آیات میتوان به آیات ۲۳ و ۹۷ و ۱۰۶ و ۱۷۶ سوره بقره و آیات بسیار دیگر اشاره کرد.
در آیاتی از جمله ۱۵ سوره یونس و ۱۰۱ سوره نحل و ۳۲ سوره فرقان به یکی از حکمتها و فلسفههای نزول تدریجی و تفصیلی اشاره میکند و تبیین میکند که یکی از روشهای تربیتی و ارشادی مردم، بهرهگیری از روش تدریجی و تفصیلی و آموزش و پرورش گام به گام است.
خداوند بهصراحت در آیه ۲۰۳ سوره اعراف، پیامبر را مامور میکند تا اعلان کند که هیچ نقشی در نزول تدریجی آیات قرآن ندارد. به این معنا که این نزول تدریجی بر پایه خواسته و اراده الهی است و پیامبر (ص) خود این کار را انجام نمیدهد بلکه با آنکه قرآن به صورت دفعی بر ایشان نازل شده و ایشان از همه آیات آگاه و عالم هستند، ولی اجازه ندارند تا پیش از نزول تدریجی آن را بیان کند.
این نزول تدریجی آثار چندی دارد که از جمله، آن چیزی است که در آیه ۳۲ سوره فرقان بیان شده است. در این آیه آمده است که تثبیت قلب پیامبر (ص) و راه نیافتن تزلزل در آن، یکی از فلسفهها و حکمتهای نزول تدریجی قرآن است.
در آیه ۱۰۶ سوره اسراء حکمت و فلسفه دیگری نیز بیان میکند. در این آیه نیز آمده است که قرائت قرآن برای مردم همراه با تانی و درنگ، از حکمتهای نزول تدریجی قرآن است؛ زیرا عبارت فرقناه یعنی قرآن را بتدریج و نه یکجا نازل کردیم تا آن را باتانی بر مردم بخوانی. (مجمع البیان، ج ۵ و ۶، ص ۶۸۷)
البته از آنجا که پیامبر (ص) نقشی در نزول تدریجی ندارد و حکمت الهی مقتضی آن است که آیه در چه هنگام قرائت شود و در اختیار غیر پیامبر (ص) قرار گیرد و آنان نیز از آن آگاه شوند، برخی از منکران بهانه جو همین مسئله را دلیل بر اعتراض و انکار خویش قرار دادند. خداوند در آیاتی از جمله ۲۰۳ سوره اعراف و ۳۲ سوره فرقان، نزول تدریجی قرآن و تاخیر در وحی آن را عامل اعتراض و بهانهجویی منکران بر میشمارد.
میتوان یکی از حکمتهای نزول تدریجی و عدم نقش نداشتن پیامبر (ص) در نزول تدریجی قرآن را. آزمودن بیمار دلان و گمراهان دانست و اینگونه دانسته میشود که منکران قرآنچه کسانی هستند؛ زیرا کسانی که دنبال بهانه جویی میباشند با این بیمار دلی خویش، حقیقت ایمان و کفر خودشان را آشکار میکنند و چهره نفاق از سیمای آنان برداشته میشود.
اصولا وقتی پیامبر (ص) اختیار این را نداشته باشد که آیهای را که درنزول دفعی از آن آگاه است بخواند و مشکلی را حل کند، خود گواه این معناست که قرآن ساخته و پرداخته ایشان نیست؛ زیرا با آنکه پیامبر (ص) مثلا میداند که قبله تغییر مییابد، ولی باید منتظر بماند تا آیات تغییر جهت قبله به شکل نزول تدریجی فرو فرستاده شود، تا خود آن را ابلاغ و عمل نماید. همچنین در داستان پرسشهای سه گانه که در سوره کهف مطرح شده است ایشان با آنکه از آیات آگاه میباشد، ولی باید دست از تعجیل بر دارد و در انتظار بماند تا بر اساس زمانی که خداوند در نزول تدریجی بیان میکند، آن آیات را تلاوت کرده و برای دیگران ابلاغ کند.
خداوند خود قرآن را بر پیامبر (ص) نازل کرده است (بقره آیات ۴۱، ۸۹ تا ۹۱ و ۹۷ و ۹۹ و دههای آیه دیگر) و محل نزول قرآن نیز قلب پیامبر (ص) میباشد. (بقره، ایه ۹۷ و نیز فرقان، ایه ۳۲ و شعراء، آیات ۱۹۳ و ۱۹۴)
خداوند در آیه ۱۱۴ سوره انعام نزول قرآن را همراه با تفصیل تبیینی معانی و حقایق هر چیزی میداند و این نزول تفصیلی را زمینهای برای هدایت مومنان بر میشمارد (اعراف، آیه ۵۲)
همچنین توجه مومنان به نزول تفصیلی قرآن نسبت به همه چیز از سوی خداوند مهمترین مانع در برابر انسان است تا غیر خداوند را برای حکمیت و داوری برنگزیند. به این معنا که خداوند که قرآن را به صورت تفصیلی فرستاده است و حکم هر چیزی را بیان کرده تنها اوست که میتواند داور در امور باشد و باید تنها به او به عنوان حکمیت مراجع کرد. (انعام، آیه ۱۱۴)