خلاصه داستان قسمت بیستم سریال آقازاده | قسمت ۲۰ سریال آقازاده
در ادامه این مطلب چکیده ای از آنچه که در قسمت بیستم سریال آقازاده رخ داده است را برای شما گرد آورده ایم. سریال آقازاده در ژانر درام اجتماعی و سیاسی داستان یک آقازاده به نام نیما بحری امیر آقایی است که تخلفات اقتصادی مرتکب شده و یک مأمور به نام حامد تهرانی سینا مهراد که او هم یک آقازاده است، البته با خصوصیاتی کاملاً مخالف تلاش میکند تا دست نیما را رو کند.
در این قسمت از این سریال دیدیم که حامد به سراغ قاضی که با سیستم نیما بحری هم دست است می رود تا حکم ممنوع الخروجی او را بگیرد که با مدارکی که دارد قاضی لای منگنه می رود و دیگر کاری از دستش بر نمی آید و حکم را صادر می کند. وکیل نیما بحری بهشون خبر میدهد که آن ها از ماجرای زنده دل و مناقصه باخبر شده اند و مانلی و زنده دل را با یکدیگر رو به رو کرده اند، که نیما می گوید برایش اهمیتی ندارد چرا که نمی توانند آن را ثابت کنند. نیما به شهرام می گوید که هرچه سریع تر کارهایش را اوکی کنند که او برود که به محض این که سوار جتش می شود حامد را می بیند که آن جا نشسته است و به او می گوید این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست و نیما را دستگیر می کند.
نیما در بازجویی ها او را بی غیرت خطاب می کند و میگوید سراغ زنش برود و حامد هم با خونسردی تمام پرونده هایی که دارد را با مدرک و سند به او نشان می دهد و بعد از آن فایل صوتی را که صدای راضیه و زنده دل است را پلی می کند که نیما برای بازی روانی بازهم او را بی غیرت خطاب می کند که وقتی می بیند موفق نمی شود با بغض کوچکی به حامد زل می زند و او را به بازداشتگاه می برند.
وکیل نیما به سراغ دکتر می رود و از او می خواهد که به حاج حسن زنگ بزند و از او کمک بخواهد که دکتر طفره می رود و این کار را نمی کند و او و پسرش را بی عرضه و احمق خطاب می کند. تینا همسر دوم دکتر بحری در خانه مشغول جمع آوری مدارک سنگینی از دکتر است که او را لو بدهد که با آمدن دکتر کارش نصفه می ماند و دکتر با شلیک گلوله ای کار او را یک سره می کند و بعد از آن با تماس به پلیس خودش را لو می دهد.
بیشتر بخوانید