خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی بهار + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز به‌عنوان تهیه‌کننده این مجموعه شناخته می‌شود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روز‌های فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش می‌شود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانه‌دار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی می‌شود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و می‌گوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!

قسمت ۱۳ سریال ترکی بهار
قسمت ۱۳ سریال ترکی بهار

قسمت ۱۳ سریال ترکی بهار

تیمور سریعا بهار را میزاره رو تخت و بهش شوک میزنه و تا بهتر شدن حالش بالاسرش میمونه. بهار تو حالت بین هوشیاری و بیهوشیه و مدام میگه دستبند که تیمور جا خورده. تیمور به رنگین پیام میده که دستبندو دربیاره از تو دستش که رنگین عصبی میشه و حرص میخوره. رئیس بیمارستان دکتر رها میاد و به اورن و تیمور میگه باید باهم برین اتاق عمل آقا جهان باید سریعا عمل بشه اونجا تصمیم بگیرین که کدوم روش بهتره. آنها باهم به اتاق عمل میرن و جوری که انگار دارن باهم دوئل میکنن رفتار میکنن سپس عمل با موفقیت تموم میشه و بیرون میان. تیمور بهش میگه تو هم واقعا دکتر خوبی بودیا اورن تأیید میکنه و با خنده میرن. برادرزاده جهان ازشون میپرسن که عمل چجوری بوده؟ وضعیت بیماریش چجوریه؟ اونا بهش میگن که حالشون خوبه عمل خوب بوده و به زودی ایشالله سلامتی کاملا بدست میارن و میرن. تیمور رفته پیش رنگین تا ببینه در آورده از دستش یا نه او میگه نه ولی همان موقع با حرص و عصبانیت دستبندو پاره میکنه و میندازه جلوش و میگه دیگه نمیخوامش و میره.

در نبود تیمور آراز به مادرش میگه که پدرش چجوری ترسیده بود و چجوری باهاش رفتار کرد بهار خوشش میاد دکتر سلن به اونجا میاد و بعد از تیکه انداختن از بهار میخواد به کارش برسه. بهار میخواد بره پیش رنگین که سلن میگه دکتر رها کارت داره. دکتر رها میگه بهش که با یه اشتباه دیگه از بیمارستان اخراج میشی و میگه که سلن گزارش داده بهش. او رنگینو تو راهرو میبینه و به بهونه اینکه چیزی رو موهاشو اونو وادار میکنه دستاشو بیاره بالا رو سرش که میبینه دستبندی نداره و توهم زده. سپس پیش تیمور میره و باهاش درباره صبح حرف میزنه و بعد از رفتنش تیمور دستبندو از زیر مبل اتاقش برمیداره تا به رنگین پس بده دوباره. بهار به خاطر حرف های دکتر رها ناراحته و گریه میکنه تو راه پله که آراز میره پیشش و آرومش میکنه سپس میره پیش دکتر سلن و باهاش حسابی دعوا میکنه که چرا با بهار اینجوری رفتار کرده چرا زیر پاشو خالی میکنه؟ در آخر بهش میگه تو یه سنگ دلی و میره. رنگین بعد از مراسم اهداف جوایز میره دنبال پارلا که میفهمه با هما هنوز دوسته و رفت و آمد میکنه پارلا میگه تا وقتیکه درس رفتار نمیکنی از من توقع درست رفتار کردنو نداشته باش. آخرشب تیمور با بهار حرف میزنه و میگه بهتره یه سال مرخصی بگیری تا خودتو کمی جمع و جور کنی بعد دوباره برگردی چون اگه دکتر رها نمره پایینی بهت بده دیگه باید دور دستیار شدنو خط بکشی کلا رد میشی! و سعی میکنه روش تأثیر بزاره که موفق هم شده بهار با ناراحتی گوشه ای از آشپزخانه نشسته و فکر میکنه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا