خلاصه داستان قسمت ۲۴۷ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۴۷ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۴۷ سریال ترکی خواهران و برادران
سوزان با آکیف به بالای پارک میرسه و وقتی تو سرازیری قرار میگیرن سوزان ویلچر را رها میکنه از قصد به بهونه سلفی گرفتن که آکیف به سرعت به طرف پایین میره و نمیدونه باید چیکار کنه و وقتی میخواد به درخت بخوره رو پاهاش وایمیسته و خودشو نجات میده سوزان بهش نزدیک میشه و میگه چیشد پس؟ یهو رو پاهات وایسادی! آکیف میگه معجزه شد سوزان جون! سوزان با کلافگی سرش داد میزنه و میگه که بس کن دیگه چقدر دروغ میگی؟ من از اول میدونستم که هیچیت نیست با دکترت حرف زده بودم! آکیف میگه پس به خاطر همینه که اون بالا ویلچرو ول کردی از قصد بوده! سوزان بهش میگه که ازش طلاق میگیره و جدا میشه و با عصبانیت از اونجا میره. تو مدرسه سوزی پیش صرب میره و ازش میپرسه چطوره او با کلافگی بهش میگه که چرا انقدر خودتو کوچیک میکنی؟ و ماجرای شب گذشته را بهش میگه که با یچه عمر شده بود او عصبی میشه و تو کتابخانه پیش عمر میره و باهاش دعوا میکنه و میگه تو حق نداری با احساسات من بازی کنی! چجوری همچین کاری کردی! عمر میگه برای ماجرای دیشب حق داری معذرت میخوام سوزی میگه معذرت به چه درد من میخوره؟ تو نمیتونی منو وارد دعواهای مسخره خودتون بکنین! نمیدونی من تا کی منتظر خبر بودم ازت! بعد از کمی دعوا کردن باهاش میگه میدونی چیه؟ منم دیگه تورو نمیخوام و تموم شد و از اونجا میره.
سوزی پیش صرب میره و بهش پیشنهاد میده شب برن بیرون و یه شانس بدن به خودشون صرب خوشحال میشه. سوزان به کلوب میره و بعد از دعوا با نباهت استعفا میده و از اونجا میخواد بره که احمد میبینتش و میپرسه ماجرا چیه؟ او بهش میگه و احمد هم درباره شوال بهش میگه سپس بهش پیشنهاد میده که بره استراحت کنه اگه خواست بیاد اینجا دوباره بهش خبر بده سوزان قبول میکنه و بعد از تشکر میره. استاد عمر و سوزی را که قبلا تو یه گروه بودن صدا میزنه و میگه که آدرسو میده بهشون برن واسه مصاحبه سوزی میگه من نمیخوام با عمر کار کنم کناره گیری میکنم عمر هم همینو میگه که استاد میگه ازتون نظر نخواستم. سوزی بهش میگه باشه پس ساعت و محل قراره بگو خودم میام و میره. شب شنگول با اون مرد دوباره قرار میزاره و او بهش میگه که پولش ۵ برابر شده شنگول شوکه میشه و اول از همه میره پول آزرارو بهش میده. بعد از رفتنش گونور به آیلا میگه این زنو داری با دستای خودت پولدار میکنیا! آیلا میگه نه میخوام کم کم به ته چاه بکشونمش مگه ندیدی فقط قسط اولو اومد داد یعنی از این بازی بیرون نمیاد!
شنگول قبل از خونه به املاکی میره و ازش میخواد تا خونه شو هرچی سریعتر بفروشه که به پولش احتیاج داره او میگه با نصف قیمت میشه سریع فروخت شنگول قبول میکنه و میره. گونور که دیده بودنش به داخل املاک میره و از او میپرسه که شنگول اینجا چیکار داشته. شنگول با کلی خرید به خانه میره که خانواده اش تعجب میکنن و میگن از کجا پول آوردی؟ شنگول میگه حلیمه بهم بدهکار بود پرداخت کرد اوگولجان به آیبیکه میگه که مامان مشکوک میزنه خیلی. زهرا برای گذاشتن آشغال دم در میره که داداشش جلوشو میگیره و میگه من دیدمت که تو مدرسه مایه دارا داری درس میخونی زهرا میگه همینجوری رفتم دیگه نمیرم! او ازش میخواد تا اشیاء با ارزش از اونجا برداره و واسش بیاره تا پول وسایلی که گرفته را بده. شوال با وکیل احمد حرف میرنه و میگه ماجرا از چه قراره. او میگه آقا احمد خیلی عصبیه از دستتون درصدش کمه که آروم بشه و میخواد طلاق بگیره هرجور که شده شوال میگه خوب چه پیشنهادی واسم داره؟ وکیل بهش میگه هیچی نمیخواد بده شوال میگه میتونه؟ او میگه بله اگه ثابت کنه که اموالش ارثیه که بهش رسیده میتونه این کارو بکنه شوال جا میخوره و تو فکر میره….
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس