خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی بهار + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز به‌عنوان تهیه‌کننده این مجموعه شناخته می‌شود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روز‌های فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش می‌شود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانه‌دار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی می‌شود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و می‌گوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!
قسمت ۲۸ سریال ترکی بهار
همه شوکه شدن که بهار میکروفنو میگیره و میگه برای مطرح کردن این موضوع امشب وسط این مراسم معذرت خواهی میکنم پس بهتره به مراسممون برسیم و وقتی می‌خواد بره سر میز رنگین بهش میگه تبریک میگم باعث شدین یکبار دیگه به عشق امیدوار بشیم! بهار خودشو از بین همکاران بیرون میکشه و میره سر میز خودش و حالش از این مار تیمور بد شده و بهم ریخته. سلن با آراز دعوا کرده و گلگلی میکنه که چرا بهش چیزی نگفته بود اگه نمیتونه حرفاشو رازهاشو بهش بگه چرا اصلا باهاش تو رابطه ست؟ و از اونجا میره. شب وقتی بهار و تیمور به خانه برمیگردن و تیمور میگه کل راه حرف نزدی؟ عصبی از دستم؟ چیزی نمیخوای بگی؟ بهار میگه نباشم؟ اون چه کاری بود که کردی؟ سپس بعد از کمی حرف زدن بهش میگه یه فرصت دیگه بهت میدم می‌خواد راستگو بهم بگی فقط حقیقت به حرمت این همه سال که باهم زندگی کردیم تو با رنگین بهم خیانت میکنی؟ تیمور شوکه شده و در آخر میگه نه که بهار میگه باشه و میره تا بخوابه. رنگین با حالی داغون به خونه برمیگرده و با گریه میشینه رو کاناپه و به جان زنگ میزنه و میگه میدونی بیای امشب اینجا حالم اصلا خوب نیست به کمکت احتیاج دارم!
بهار اصلا تا صبح نمیتونه بخوابه و تو آشپزخانه نشسته. صبح زود میبینه تیمور از خونه داره میره بیرون. او سریع حاضر میشه و از اونجایی که حدس میزنه داره میره پیش رنگین به خاطر وضعیت دیشب تاکسی میگیره و به سمت لوکیشن خانه رنگین میره. اونجا میببنه که تیمور با رنگین داره حرف میزنه و رنگین مدام پسش میزنه تا از اونجا بره که تیمور برای آروم کردنش بغلش میکنه که بهار با دیدن اون صحنه شوکه شده و با حالی داغون به طرف خانه میره. او جلوی در خانه به خودش میگه پس بازی میکنیم و قوی تر از قبل به خانه برمیگرده. او میز صبحانه مفصلی چیده و وقتی تیمور میاد بغلش میکنه و میگه بابت دیشب ببخشید. سپس ۳ نفری با هم میرن بیمارستان. تو جلسه پزشکان دکتر رنگین میاد و به دکتر رها میگه که نظرش عوض شده می‌خواد قراردادشو تمدید کنه…..
