خلاصه داستان قسمت ۲۸۳ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۸۳ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۸۳ سریال ترکی خواهران و برادران
آکیف پیش احمد میره و میگه تصمیم گرفتی؟ چیشد؟ احمد میگه اگه پولی که میخوامو بدی سهاممو بهت میفروشم آکیف میپرسه چقدر؟ احمد میگه دو میلیون دلار آکیف میخنده و میگه جدی میگی؟ میدونی چقدر میشه؟ احمد میگه همینی که گفتم. بچه ها پیش شنگول و اورهان میرن و ماجرای پولی که تهیه کننده گفته بود را بهشون میگه شنگول میگه کجا پول میگیرن تا مشهور کنن آدمم؟ عمر میگه زن عمو چون خیلی بلاگرها زیاد شدن تهیه کننده ها اینکارو میکنن. دوروک تو باشگاه کلوب هست که با دیدن نباهت ماجرای پول واسه ضبط آهنگ را بهش میگه که نباهت مخالفت میکنه و میگه هنوز درست تموم نشده هنوز دانشگاه نرفتی میخوای مطلبی بکنی؟ نه نمیشه باید تو هم مثل بابات تاجر بشی دوروک میگه نباید از اول به تو میگفتم، حالا که بارها از کارم تعریف کردی حقوقمو زیاد کن این کارو که میتونی بکنی! نباهت قبول میکنه. اوگولجان با عمر رفته به کلوب و به آکیف میگه اگه کاری هست اونو استخدام کنه آکیف بهش میگه میخوای یه کاری بکنی که گارسون نباشی و پول بیشتری بگیری؟ اوگولجان قبول میکنه که عمر و صرب هم میگن ما هم هستیم. آکیف میگه باشه فقط کار شبانه ست چون کلوب کفاف نمیده شب هم طبقه پایینو برای مردم آماده کردیم.
فقط باید دم در وایسین هرکی میاد اسمشو چک کنین اگه اسمش بود سوییچو میگیرین ماشینشو پارک میکنین میزارین بیاد داخل اوگولجان میگه اگه نبود اسمش ولی خواست بیاد چی؟ آکیف میگه نمیزارین بیاد و به من زنگ میزنین. دوروک پیش آسیه رفته و ماجرای دعواش با مامانشو بهش میگه که آسیه میگه اشکالی نداره جورش میکنیم. عمر و صرب جلوی در وایسادن که اوگولجان میره اونجا و میگه شما دارین باهم چای میخورین؟ صرب میگه دوتا بود واسه عمر هم آوردم اوگولجان جا میخوره و میگه واسه تو جای آورده؟ نکنه توش سم ریخته! صرب با خنده میگه یکبار واسه تو میریزم حتما! شب و روز میگذره و بچهها اول تو کلوب کار میکنن و بعد شیفت شب تو قمارخانه کار میکنن. صبح ها اگه جایی نظافت بخواد همگی میرن، سوزی گچ دستشو باز میکنه. صرب و اوگولجان و عمر از خستگی همه جا چرت میزنن. سر میز صبحانه احمد پیش بقیه میره که صرب با دلخوری به یاسمین میگه بیا بریم من باید برم تا ایستگاه اتوبوس دیر میرسم مدرسه. بعد از رفتنشون احمد به شوال میگه من اون شب یادم نمیاد چیکار کردم اما هرچی هم که گذشته به معنی این نیست که قراره بین ما چیزی تغییر کنه!
تو باید هرچی زودتر از اینجا بری فهمیدی؟ و میره شوال با خودش میگه آره احمد جون حالا ببین. بچه ها تو مدرسه پولهارو میشمارن و میگن با اولین اوصاف به زودی پولی که میخوایمو جور کردیم واسه خودمون. بکی از پسرهای مدرسه پیش آسیه میره و ازش میخواد رو گچ دستش امضاء کنه و عکس بگیرن باهم که دوروک حسادت میکنه. نباهت با آکیف به کلوب رفته که آکیف ازش میخواد با احمد حرف بزنه تا سهامشو بفروشه نباهت با دیدن شوال پیشش میره و او واسش ماجرای جدایی سوزان و احمد را بهش میگه نباهت میپرسه چجوری؟ شوال واسش توضیح میده که چیکار کرده نباهت میخنده. شنگول با اورهان به بازار سمت خانه نباهت اینا رفته و شروع میکنه به خرید کردن و فیلم گرفتن تا توی فضای مجازی بزاره….
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس