خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی نشاط زندگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۴۳ سریال ترکی نشاط زندگی می باشید همراه ما باشید. سریال نشاط زندگی (شادی زندگی من)، داستانی زنانه است که به موضوعاتی مانند خانواده، عشق، و تلاش برای رسیدن به اهداف می‌پردازد. این سریال ترکیه ای با نگاهی مدرن به مفاهیم سنتی، توانسته است مخاطبان زیادی را جذب کند. سریال نشاط زندگی از تاریخ ۲ بهمن ماه ۱۴۰۲، روزهای زوج ساعت ۲۰:۰۰ و تکرار آن روز بعد ساعات ۱۲:۰۰، ۱۷:۰۰ از شبکه جم تی‌وی پخش می‌شود. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ شبنم بوزوکلو در نقش نشه شنبکال، تولگا تکین در نقش مصطفی شنبکال، متین کوشکون در نقش مهمت شنبکال، اوغور دمیریهلوان در صالحا شنبکال، ارس شنول در نقش سردار شنبکال، گیزم کالا در نقش آیلین اوزای، ازگی تومبول در نقش تورکان شنبکال، سوریا گوزل در نقش سودا کورماز، نیسان دوکمچی در نقش زینب شنبکال، گفت اژه ییلدیزیم در نقش امره شنبکال و…

قسمت ۴۳ سریال ترکی نشاط زندگی
قسمت ۴۳ سریال ترکی نشاط زندگی

قسمت ۴۳ سریال ترکی نشاط زندگی

مراد به همراه آیلین به خانه مهمت میرن که اونجا بنیامین را جلوی در خانه آنها میبینه و نزدیکه که با هم دعوا کنند که آیلین مراد را به داخل می‌بره. وقتی به خانه میرن برای آنها تعریف می‌کنند که برای خانه‌شان مشکلات تاسیساتی پیش اومده و نمیدونستن که باید کجا برن صالحه میگه اینجا نمی‌شه چون ما دختر مجرد داریم مهمت میگه فکری به سرم زده زن‌ها یه خونه و مردها توی خونه دیگه باشند. مراد به مهمت میگه مردی جلوی در  خانه دید که اینجا رو زیر نظر داشت نشه میگه اون پدر منه مهمت میگه می‌خوام برم باهاش حرف بزنم. سپس به بنیامین میگه من پدر شوهر نشه هستم الان این کارتون بی سرانجامه اما مطمئنم که بعداً شما رو می‌بخشه پس بهتره برین و استراحت کنین بنیامین قبول می‌کنه و میره. نشه در خانه برای صالحه و مادرش روشا حرف‌های پدرش را صبح جلوی در بیمارستان بهشون میگه او ادامه میده که بعضی وقت‌ها دوست دارم در آغوشش بگیرم اما یه نیرویی مانعم میشه و نمی‌تونم. سردار در خانه پدرش مایع ظرفشویی را قایم می‌کنه و به بهانه گرفتن مایع به دم در خانه مصطفی میره آیلین وقتی به دم در میاد سردار بهش میگه که فردا با هم نامزد کنیم آیلین مردده و می‌ترسه اما قبول می‌کنه.

آیلین وقتی به داخل خانه میره به آنها خبر میده که می‌خوایم فردا نامزد کنیم همه خوشحال میشن از طرفی سردار به داخل خانه میره و میگه فردا می‌خوایم با آیلین نامزد کنیم مراد مخالفت می‌کنه و میگه نمیشه برای این کار اول باید خواستگاری کنین مهمت تایید می‌کنه و میگه راست میگه و قرار میشه فردا در خانه مصطفی مراسم خواستگاری برگزار بشه. مراد از سردار می‌پرسه که ترکان از چه جور مردهایی خوشش میاد او بهش میگه ترکان از مردهایی که کت و شلوار می‌پوشند و سطح بالایی دارند خوشش میاد‌ فردای آن روز مصطفی زینب و امره به مدرسه می‌بره که آنها بهش میگن می‌خوان با پدربزرگشون آشنا بشن مصطفی میگه اول باید مادرتون با پدرش مشکلاتشو حل کنه. ترکان وقتی می‌خواد بره سرکار همان موقع مراد با کت و شلوار از خانه بیرون میاد که ترکان با دیدن ظاهرش جذب میشه مراد میگه دارم میرم سرکار و شرکت خودمو دارم او با دوستش که خارج از کشوره تلفنی صحبت می‌کنه که ترکان میگه حتماً کشورهای زیادی رفتین و ازش می‌پرسه کارش چیه او میگه تو کار واردات صادراتم او از ترکان می‌پرسه از چه جور مردهایی خوشش میاد او میگه مردهای با نفوذ و سطح بالا. استاد نشه و بقیه دانشجوها آنها را به اتاق شعله خواهر مرت می‌بره و بهشون میگه بعد از تصادف دچار اختلال روانی شده و اصلاً صحبت نمی‌کنه نشه پیش سودا میره و درباره خواهر مرت باهاش حرف می‌زنه سودا میگه پس به خاطر همینه این بیمارستانو انتخاب کرده که به خواهرش نزدیک باشه! نشه تصمیم گرفته به شعله کمک کنه از طرفی بنیامین برای معاینه چشمش به آن بیمارستان رفته…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی نشاط زندگی Hayatim Nesesi

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا