خلاصه داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی بهار + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی بهار را برایتان گذاشته ایم، امیدوارم خوشتون بیاد. با ما همراه باشید. سریال بهار توسط نسلیهان یشیلیورت کارگردانی شده است و آسنا بولبلوگلو نیز به‌عنوان تهیه‌کننده این مجموعه شناخته می‌شود. این سریال در کشور ترکیه تولید شده است و روز‌های فرد از شبکه ترکی جم تیوی به زبان فارسی پخش می‌شود. بهار، بیست سال پیش، از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد، اما به جای اینکه حرفه پزشکی را دنبال کند، خانه‌دار شدن را انتخاب کرد. او با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. اما ناگهان خانواده به ظاهر خوشحال یاووز اوغلو با بیماری بهار دچار مشکلاتی می‌شود. پزشک بهار، اورن، مصمم به نجات اوست و می‌گوید تنها راه حل، پیوند کبد است؛ اما تنها کبد سازگار خانواده، متعلق به تیمور است!

قسمت ۵۹ سریال ترکی بهار
قسمت ۵۹ سریال ترکی بهار

قسمت ۵۹ سریال ترکی بهار

تو بیمارستان همه جمع شدن و دکتر رها میاد و میگه که حال پدرت خوبه سرن منتقل شده بخش ولی یه روز دیگه هم باشه بهتره خیالمون راحت میشه همان موقع پلیس میره سراغ بهار و بهش میگه به جرم اشغال ملک و آسیب زدن به اموال خانه ی رنگین خانم ازتون شکایت شده و باید با ما بیاین او قبول میکنه و راهی میشه اما عزیز آراز و سرن و بقیه بهم میریزن بهار از عزیز آراز میخواد تا آروم باشه و میگه زود برمیگردم نگران نباش و میرن. تیمور هرچی به رنگین زنگ میزنه میبینه برنمیداره و حسابی کلافه شده. مادر سرن رفته پیش رضا پدر سرن و بهش میگه که باید کمکم کنی تا سرن را از این خانواده دور کنم! او قبول میکنه سپس وقتی از اتاق بیرون میره به سرن میگه که خیلی از دستت عصبیه نمیخواد ببینتت بهتره بهم زمان بدی من میرم کار دارم ولی شب میام باهم حرف بزنیم و میره. اورن و تیمور همزمان میرسن به کلانتری و بعد از بحث کردن به داخل میرن.

اورن که با وکیل هماهنگ کرده بود میتونه بره و بهارو ببینه اما تیمور اجاره نداره و کلافه میشه. اورن به بازداشتگاه میره و بهار از دیدنش خوشحال میشه و میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ اورن آرومش میکنه و میگه همه چیز درست میشه نگران نباش بهار ازش میخواد قطره آشتی بیوفتیم واسه چشم بیاره واسه کسی که تو بازداشتگاه پیششه او قبول میکنه و بعد از کمی حرف زدن از اونجا میره که جلوی بازداشتگاه با تیمور دعواش میشه. تیمور ازش میخواد تا دور و بر زنش نباشه اما اورن میگه اون زن تو نیست دیگه! اونی که باید پا پس بکشه دیگه تویی! و بعد از کمی کل کل کردن از اونجا اورن میره. گل چیچک رفته خونه رنگین تا وسایل بهار و بچه هارو جمع کنه. دکتر ثریا از فرصت استفاده کرده و به دستیارش میگه نامه ای که بهت میگمو تایپ کن بعد پرینت بگیر خودم میخوام شخصا ببرم باید از فرصتی که پیش اومده استفاده کنم تا بهار از اینجا بره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بهار + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا