داستان حضرت لوط (ع) و بلایی که سر قوم او آمد
تاریخ اسلام پر است از داستان های عبرت آموز که می تواند درس خوبی برای دیگران باشد ، برخی از این داستان ها در کتاب آسمان ما مسلمانان ( قرآن کریم ) آمده ، یکی از عجیبترین و البته پندآموزترین داستانهای تاریخی و مذهبی نیز که در قرآن کریم به آن اشاره شده است، داستان حضرت لوط (ع) و سرگذشت قوم اوست. دلیل شهرت این داستان نزول عذاب الهی گسترده در میان این قوم به دلیل ارتکاب گناهان و افعال غیراخلاقی است. در منابع تاریخی معتبر آمده است که پیامبر قوم لوط (ع) پس از سالها تلاش برای منصرف کردن این قوم از گناهانی نظیر لواط، عاقبت از دعوت آنان پشیمان شد و عذاب الهی دامنگیر این قوم گشت. در این نوشته قصد داریم تا داستان حضرت لوط (ع) و قومش را برای شما بازگو کنیم؛ با ما همراه باشید!
پیامبر قوم لوط (ع) و داستان نبوت او
پیامبر قوم لوط (ع) پیامبری همدوره با حضرت ابراهیم (ع) بوده که در بابل میزیسته است. او فرزند بتوائیل و برادرزاده حضرت ابراهیم بوده است. لوط (ع) پس از آنکه همراه با خواهرش ساره به حضرت ابراهیم (ع) ایمان آورد، همراه با ایشان به سزمین کنعان (فلسطین) مهاجرت کرد. ماجرای ایمان پیامبر قوم لوط (ع) به خداوند یکتا و پذیرفتن دعوت حضرت ابراهیم (ع) در سوره مبارکه عنکبوت آورده شده است.
او سپس به فرمان خداوند متعال مامور به دعوت مردم ساکن در سرزمین موتفکات (شهرهای سدوم، عموره، صغور و صبوییم در فلسطین) شد. حضرت لوط (ع) که در قرآن با صفاتی نظیر حکمت و علم و سخاوت شناخته میشود، در حدود بیست سال در این سرزمین سکونت داشته و مردم را به دین حضرت ابراهیم (ع) و پرستش خداوند متعال دعوت میکرده است. مردم این سرزمین که امروزه به قوم لوط شناخته میشوند اما مرتکب گناهان کبیره متعددی میشدهاند. از مطرحترین گناهان این قوم که امروزه بیش از همه مورد اشاره است، لواط یا مجامعت و نزدیکی دو مرد است. اگرچه حضرت لوط (ع) سالها مردم را در خصوص این گناهان آگاه ساخت، با این حال قوم او به دعوت پیامبر قوم لوط (ع) اعتنا نکرده و فرمان عذاب برای آنها از جانب خداوند متعال صادر شد.
نقل است که شب قبل از نزول عذاب الهی، سه تن از فرشتگان (جبرائیل، میکائیل و اسرافیل) در سیمای سه جوان بر پیامبر قوم لوط (ع) ظاهر شده و از او خواستند تا به همراه دخترانش از آن سرزمین بگریزد. مدفن این پیامبر امروز در کشور فلسطین و در شهر بنی نعیم قرار دارد. گفتنی است که در قرآن کریم ۲۷ بار به حضرت لوط (ع) اشاره شده و مختصری از وقایع زندگی او و قومش ذکر شده است.
اعمال قوم لوط و عذاب الهی
همانگونه که ذکر شد، منظور از قوم لوط در کتب تاریخی مردمی است که در زمان نبوت حضرت ابراهیم (ع) و حضرت لوط (ع) در سرزمین مؤتفکات از توابع فلسطین سکونت داشتند. در میان این مردم ظلم و ستم و گناهان کبیره فراوانی شایع بوده و به همین جهت خداوند متعال پیامبر قوم لوط (ع) را مامور هدایت ایشان فرمود. از میان گناهانی که در میان این قوم رایج بود در درجه اول میتوان به لواط (نزدیکی و مجامعت دو مرد) و در وهله بعد به دزدی، راهزنی و آزار و اذیت میهمانان اشاره کرد.
داستان سرگذشت این قوم و عذاب الهی در سورههای عنکبوت، هود و حجر مفصلا ذکر شده است. در ادامه به بررسی برخی از احوال این قوم پرداخته و داستان عذاب آنها را مرور میکنیم:
در سوره عنکبوت (آیه ۲۸) آمده است که لوط (ع) خطاب به قومش فرمود:
إنکم لتأتون الفاحشه ما سبقکم بها من أحد من العالمین.
البته عمل لواط تاریخچه وسیعی دارد و به قوم لوط و عادت آنها محدود نمیشود. در اساطیر یونان باستان و همچنین آداب مذهبی و فرهنگی آنها مسئله لواط قابل مشاهده است. دلیل توجه یونانیان باستان به لواط از آن جهت بود که آنها اساساً جنس مرد را از حیث شخصیتی و همچنین زیباییشناختی جنسی برتر دانسته و رابطه با زنان را تنها به جهت تولید مثل و بقای نسل میدانستند. به همین دلیل روابط جنسی و لذت بردن از آن در یونانیان به لواط و رابطه مردان باهم محدود میشد. قداست این دیدگاه در یونانیان تا آنجا بوده است که «سولون» قانونگذار یونانیان رابطه با مردان را برای اسیران که در جامعه یونانی خوار و حقیر شمرده میشدند، ممنوع دانسته است. لواط همچنین در میان سنتهای شرقی نظیر چین و ژاپن و ترکستان هم دیده میشود. با این همه ادیان آسمانی به ویژه اسلام همواره با این عمل مخالفت کرده و آن را گناه کبیره دانستهاند.
در سوره نمل (آیات ۵۴ و ۵۵) پیامبر قوم لوط (ع) خطاب به آنها میفرماید:
و لوطا إذ قال لقومه أ تأتون الفاحشه و أنتم تبصرون* أ إنکم لتأتون الرجال شهوه من دون النساء بل أنتم قوم تجهلون.
«آیا شما در حالی که (عملتان و نتایجش را) میبینید به سراغ عمل قبیح رفته و از روی شهوت به جای زنان به سراغ مردان میروید؟ بلکه شما قومی جاهل هستید.»
شیخ صدوق در کتاب خصال و همچنین علامه مجلسی از جانب حضرت علی (ع) صفاتی از جمله مهربازی، پرتاب سنگ به دیگران به خصوص میهمانان، جویدن سقز و آدامس، استفاده از جامه بلند و انداختن آن بر زمین به نشانه تکبر و همچنین باز گذاشتن پیراهن و نبستن دکمه قبا را ذکر کردهاند.
همچنین در خصوص عادت این قوم به پرتاب سنگ و هسته و همچنین پرتاب گلوله با کمان نقل شده است که آنها بر سر کسی که آن سنگ به او بخورد برای انجام لواط شرط میبستند. در واقع قوم لوط پای دیگر مردمان را از شهر خود بریده و تمام مسافرانی که بدان جا میآمدند را برای عمل لواط بین خود تقسیم میکردند.
نکته مهم دیگر در خصوص اعمال قبیح قوم لوط، جمعی و همگانی بودن آن اعمال بوده است. چنانکه بر حسب عادت در میان جمع و در مقابل هم اقدام به کشف عورت، لواط و گفتن سخنان رکیک میکردند.
چنانکه گفته شد حضرت لوط (ع) نیز مانند استادش حضرت ابراهیم (ع)، سالها با مهربانی و میهماننوازی و البته مشقت زیاد سعی در هدایت و اصلاح این قوم داشته است. با این حال چنان که در سوره عنکبوت (آیه ۲۹) آمده است، پاسخ ایشان به نوح اینگونه بود:
اتتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین.
«اگر از زمره صادقان هستی و راست میگویی برای ما عذاب خداوند را بیاور.»
اینجا بود که حضرت لوط (ع) از این قوم ناامید شده و همانطور که در آیه بعدی همین سوره نقل شده است، از خداوند خواست تا او را بر این قوم مفسد پیروز گرداند.
عذاب الهی برای این قوم که توسط جبرائیل، میکائیل و اسرافیل نازل شد، بنا بر روایات، بارانی از سنگ بوده است. چنانکه پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: زمین تا حدی که اشکش به آسمان رسید گریست و آسمان نیز تا حدی که اشکش به عرش رسید گریست و آنگاه خداوند متعال فرمان داد تا آنها را سنگباران کنند.
سخن پایانی
قوم لوط از دیرباز به جهت عادات زشت و اعمال قبیحشان در تاریخ مطرح بودهاند و داستان نزول عذاب الهی بر آنها نیز از همین جهت است. پیامبر قوم لوط (ع) پس از ایمان آوردن به دین حضرت ابراهیم (ع) از جانب خداوند متعال مامور شد تا به میان این قوم رفته و آنها را به پذیرش یکتاپرستی و ترک اعمال قبیح دعوت نماید. با این همه آنها دست از اعمال خود برنداشته و به همین دلیل مستحق عذاب الهی گشتهاند. از جمله اعمال و عادات قبیح آنان میتوان به لواط، استفاده از الفاظ رکیک، دزدی و غارت اموال مسافران و همچنین بخل و خساست اشاره کرد.
بیشتر بخوانید :
حضرت صالح و داستان عجیبش با شتر و پیروانش چه بود؟