غش در معامله چیست و چه احکامی برای این نوع معامله وجود دارد ؟
غش در معامله عبارت از اظهار چیزی خلاف واقع یا مخفی کردن عیب موجود، پس اگر کالا ایراد آشکاری دارد که به صورت عادی قابل فهم است، و توسط فروشنده ابراز نشود، غش نیست.
غش در معامله چیست ؟
یکی از گناهان بزرگی که در عرصه روابط اجتماعی ناسالم و بازار و کسب و کار آشفته اتفاق میافتد، کمفروشی و غش در معامله است.
غش در معامله یعنی گول زدن یا فریب مشتری به این معنا که صاحب کالا جنس معیوب خود را به عنوان سالم عرضه کند و بهنوعی قالب مشتری کند. آنچه برای تاجران، صنعتگران، پیشهوران، کشاورزان و در حوزه کسب و کار مهم به نظر میآید امانت داری و دوری از هرگونه خیانت و خلاف آنچه ظاهر جنس است به شمار میرود.
تاجری که صداقت و امانت را پیشه و روش خود قرار دهد، سعادت و زیادت و برکت در مال و همچنین پایه علو درجات و امیدواری را برای خود به ارمغان خواهد آورد.
اگر جنس ایراد کاملا واضحی دارد که به صورت عادی قابل فهم است، اگر توسط فروشنده ابراز نشود، غش نیست حتی اگر مشتری در آینده از آن مطلع شود، خیار غبن یا عیب خواهد داشت.
انواع غش
- غش در معامله ملک
- غش در ازدواج
موارد غش در معامله
- نشان دادن ویژگی خوب در کالای مورد معامله؛ در صورتی که واقعیت خلاف گفتههای فروشنده است، مثل پاشیدن آب روی سبزی به منظور ترو تازه نشان دادن سبزیهای کهنه و مانده.
- نشان دادن چیزی مخالف جنس و ماهیت آن، مانند آبکاری آهن با نقره یا طلا تا خریدار آن را به عنوان نقره یا طلا بخرد.
- مخفی کردن چیزی که مورد معامله نیست در کالای مورد معامله، مثل مخلوط کردن آب با شیر.
- اگر فرشی رفو شده یا بید خورده فرش فروش باید در موقع معامله به مشتری بگوید و او را از نقائص متاع آگاه سازد. در ضمن خریدار آگاه شده اگر بخواهد بعداً آن را به دیگری بفروشد، باید عیوب فرش را بیان نماید تا آگاهانه معامله شود.
غش در ازدواج همان تدلیس در ازدواج است، به معنی فریب و گول زدن شخص مقابل.
غش در ترجمه آیات قرآن
قرآن میفرماید: « وای بر کسی که کم فروش است. وای به کسی که کم کاری میکند. به اداره دیر میآید، دیر سرکلاس میرود، کم میفروشد. باید مسافر را آن جا پیاده کند، آن جا پیاده نمیکند. باید درست درس بدهد، بد درس میدهد.»
روایات غش در معامله
داد و ستد از جمله اموریی است که در روایات اولیای دین کلمه غش درباره آنها به کار رفته است.
هر چند که در قرآن از واژه غش استفاده نشده، ولی در همین آیات قرآنی کلیاتی وجود دارد که امامان(ع) به عنوان راسخون در علم تأویل کتاب الهی، از آن احکامی را درباره غش استنباط کرده اند. از امام صادق (ع) روایت است که: «نهی النبی(ص) أن یشاب اللبن بالماء للبیع»؛ «پیامبر(ص) از آمیختن شیر با آب، برای فروش نهی فرمود».
قال النّبی (ص): «من غشّ مسلماً فی شِراء أو بیع فلیس منّا و یُحشر یوم القیامه مع الیهود لِأنّهم أغش الخلق للمسلمین.»
نبی اکرم (ص) فرمود:
«کسی که به مسلمانی در خرید یا فروش خیانت نماید و تقلب کند، از ما نیست و در قیامت با یهودیان محشور میگردد؛ زیرا یهودیها نسبت به مسلمانان خائنترین خلقند.»
مثالی از غش در معامله
مرد خرما فروش کمی خرمای خوب و مرغوب را روی خرماهای نامرغوب چیده، تا مشتری جمع شود اما زمان تحویل از قسمت نامرغوب به مشتری میدهد.
نبی اکرم (ص) به مردی که مشغول به فروش خرما بود فرمود:« آیا نمیدانی از مسلمانان نیست کسی که در معامله با آنان خیانت نماید.»
متاسفانه این موضوع در بازار بسیار به چشم میخورد هنگام بستهبندی میوه برای عرضه کردن چند دانه از مرکبات یا سیب مرغوب یا چند خوشه انگور خوب را روی بار قرار میدهند تا جلب توجه کند و نامرغوب ها را زیر بار مخفی میکنند. این عمل ناپسند خلاف فرمودهی قرآن و نبی اکرم (ص) است و آن فرد با این کارخود را از مسلمین جدا میکند.
عدالت و نظم و حساب در همه چیز و همه جا، یک اصل اساسی است، همان گونه که گفته شده اصلی است که بر کل عالم هستی حکومت میکند، بنابراین، هر گونه انحراف از این اصل، خطرناک و بدعاقبت، و هر گونه خیانت و تقلب در امر معاملات، پایههای اعتماد عمومی را ویران میسازد.
اگر عدالت انجام بدهیم، بازوی حکومت اسلامی میشویم. بنابراین جلوی هر خائنی، هر محتکری، جلوی هر سوء استفاده کنی را میگیرد و امت رضایت دارند و اگر امت از حاکم راضی باشد و اگر بین حکومت اسلامی و امت علاقه باشد، این حکومت هیچ وقت سقوط نمیکند. یعنی اگر عادل باشید، حافظ حکومت اسلامی هستید.
نکته در مورد غش در معامله
«فروش جنس توسط فروشنده و در مکانی تاریک که عیب کالا پنهان میماند، به جهت امکان ابتلا به غشّ، کراهت دارد.»
غش در معامله پنهان کردن عیب جنس برای فروش است. غش در معامله شرعاً حرام است. غش در معامله بیان چیزی خلاف واقعیت در مورد کالای مورد معامله است.
غَشّ، به گول زدن و فریب دادن اطلاق میشود. غشّ به فتح «غ» مصدر، به معنای فریب دادن و به کسر آن، اسم مصدر است.
کاربرد غش در کلام فقهاء
کاربرد غشّ در کلمات فقها همان کاربرد لغوی و عرفی آن است، که به یکی از امور زیر تحقق مییابد؛
- پنهان کردن چیزی که مورد معامل نیست در کالای مورد معامله، مانند مخلوط کردن آب با شیر.
- نشان دادن وصف و ویژگی خوب در کالای مورد معامله در حالی که واقعیت آن چیزی دیگری است، مانند پاشیدن آب بر سبزی برای تازه نشان دادن سبزیهای کهنه و مانده.
- نشان دادن چیزی بر خلاف جنس و ماهیت آن، مانند آبکاری آهن با نقره یا طلا تا خریدار آن را به عنوان نقره یا طلا بخرد.
- اعلام نکردن عیب کالا به خریدار در برخی موارد، مانند موردی که فروشنده میداند خریدار با اعتمادی که به وی دارد، بازگو نکردن عیب کالا توسط او را به منزله سلامت آن تلقی میکند؛ از این رو، کالا را نمیبیند و وارسی نمیکند تا از عیبش آگاهی یابد. در این صورت، اعلام نکردن عیب کالا توسط فروشنده با اعتماد خریدار به وی، غشّ محسوب میشود.
- تحقق غشّ در همه موارد آن، منوط به آگاه بودن فروشنده از غشّ و جهل خریدار به آن است.بنابراین، چنانچه هر دو عالم به آن باشند یا فروشنده جاهل و خریدار عالم به آن باشد، غشّ تحقق نمییابد؛ چنان که با آشکار و نمایان بودن اختلاط دو چیز با یکدیگر؛ به گونهای که تشخیص آن نیازمند دقت نباشد، نیز غشّ صادق نیست.برخی گفتهاند: چنانچه فروشنده نسبت به بیان عیب یا نقص موجود در کالا سکوت کند، در صورتی که وی منشأ بروز آن نباشد، غشّ به شمار نمیرود، مگر آن که خریدار به سبب اعتمادی که به او دارد از وی بخواهد عیب یا نقص موجود در کالا را بازگو کند و او سکوت نماید که در این صورت غشّ محقق میشود؛ لیکن برخی، ملاک در تحقق غشّ را علم فروشنده به نقص یا عیب کالا و جهل خریدار به آن دانستهاند. بنابراین، با علم فروشنده به عیب یا نقص و جهل خریدار به آن، غشّ تحقق مییابد؛ هرچند فروشنده درباره آن سکوت کند.
حکم تکلیفی غشّ
غشّ در معامله به هر شکلی حرام است، مگر آن که خریدار از آن آگاه باشد و یا در صورت سکوت فروشنده، جنس را به قیمت پایین بفروشد؛ به گونهای که خریدار زیان نبیند. فروختن کالا در مکانی تاریک که عیب کالا پنهان میماند، به جهت امکان ابتلا به غشّ، کراهت دارد.
حکم وضعی غش
آیا داد و ستد کالای غشدار صحیح است یا باطل ؟ در صورتی که غشّ به نشان دادن چیزی بر خلاف جنس آن باشد، مانند آبکاری آهن با طلا و فروختن آن به عنوان طلا، معامله باطل است؛ لیکن نسبت به دیگر موارد غشّ، در بطلان معامله اختلاف است. بسیاری از فقها معامله را صحیح دانستهاند. بنابر قول به صحّت معامله، خریدار حق فسخ معامله را دارد و پس از آگاهی از غشّ میتواند معامله را بر هم زند.
البته نوع خیار نیز بر حسب نوع غشّ متفاوت است. به عنوان مثال، اگر غشّ به نشان دادن وصفی بر خلاف واقع باشد، خیار تدلیس و اگر از نوع مخلوط کردن شیر با آب باشد، خیار عیب ثابت است.
سایر احکام درباره غش
در طلا یا نقره آمیخته با فلزی دیگر، زکات واجب نیست، مگر آن که طلا یا نقره آن به حدّ نصاب برسد. فروختن طلا یا نقره آمیخته با فلزی دیگر در برابر غیر هم جنس آن مطلقا جایز است؛ خواه مقدار آمیختگی معلوم باشد یا نامعلوم؛ لیکن در صورت نامعلوم بودن، فروختن آن در برابر هم جنس (طلا یا نقره) جایز نیست و اگر مقدار آن معلوم باشد، جایز است به شرط آن که عوض زیادتر باشد تا زیادی آن در ازای فلز مخلوط شده قرار گیرد.