منظور از عالم ذر چیست؟ آیا همچین عالمی وجود دارد؟
عالم ذر چیست؟ و کجاست؟ به عقیده مسلمانها عالم ذر یا روز اَلَست، زمانی است که خداوند پیمانی از انسان برای گواهی دادن بر یگانگیش گرفتهاست.
عالم ذر چیست؟
بدون تردید باید گفت زندگی با بدن مادری، اولین دوران زندگی هر انسانی نیست.آنچه همه بدان معتقدیم، زندگی در آخرت است.
عالم ذر: نفی یا ثبوت
همۀ انسانها قبل از ورود به عالم دنیا، حداقل در دو عالم دیگر نیز زندگی کردهاند. این دو عالم عبارتاند از:
- عالم ارواح
- عالم ذر
خصوصیت اصلی عالم ذر
(یا بهتر بگوییم عوالم ذرّ) این است که روح انسان در آن عالم دارای بدنی ذرّه ای بوده است. به همین دلیل هم هست که به عالم ذرّ معروف شده است.
چه شد که به عالم ذر معتقد شدیم؟
شاید بتوان گفت که اعتقاد به عالم ذرّ از ویژگیهای مختص مسلمانان است. دلیل این امر هم وجود آیاتی در قرآن کریم است که دلالت بر وجود عالم ذرّ میکند.
اصلیترین این آیات، آیه ۱۷۲ سوره اعراف است:
وَ إِذْ اخذ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ.
و (به خاطر بیاور) زمانى را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود): «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مىدهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم؛ (و از پیمان فطرى توحید بىخبر ماندیم)»!
آیات دیگر:
آیات ۶۰ و ۶۱ سورهیس، آیه ۵۶ سوره نجم، آیه ۱۰۱ سوره اعراف، آیه ۱۵۸ سوره انعام، آیه ۱۱ سوره فصلت، آیه ۳۰ سوره روم، آیه ۷ سوره احزاب و چند آیه دیگر.علاوه بر آیات فوق، روایات زیادی در منابع روایی شیعیان و اهل تسنن، وجود دارد که به صراحت بر وجود این عالم، تأکید میکنند.
عالم ذر در قرآن
در قرآن، سخن از پیمانی عظیم که خداوند از انسانها گرفته است به میان آمده.
قرآن: وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ. «پس به یادآور زمانی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی میدهیم. برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم.»
وجه تسمیه کلمات
به این دلیل که در این آیه سخن از ذریه که به معنی فرزندان خردسال است به میان آمده، این آیه را ذر نامیدهاند و به خاطر کلمه اَلَست به پیمان الست معروف شده است.
دیدگاه مختلف در رابطه با عالم ذر
برخی را نظر بر اینست که حقیقت وجود ابناء بشر در بدو خلق پیش از خلقت جسمانی از درگاه الهی پیمان فرمانبری سپردهاند و سپس از همان آن با اراده بسیط خود سرنوشت خود در توجه به حق یا اعراض از آن را بطور نسبی و اجمالی تعیین کردهاند و تعیین کامل آن در عالم دنیاست. این تعیین تکلیف برای همه موجودات به فراخور استعدادشان محرز است.
برخی از دانشمندان، این گونه بیان میدارند که:
خداوند در طول زندگی دنیایی آثار صنع و نشانههای یگانگی خود را به انسان نشان میدهد و آنان را بر این امر گواه میگیرد. گویا میفرماید: «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ» و انسانها با زبان حال پاسخ میدهند: «بَلی شَهِدْنا». پس در اینجا پیمان تکوینی است و سخن گفتن مانند خبر دادن رنگ رخساره از وضعیت درونی شخص است.
جعفر بن محمد امام ششم شیعیان نیز در این رابطه گفته است:
فطرت الله اسلام است که خداوند هنگام پیمان گرفتن آنان را بر فطرت توحید آفرید و فرمود: آیا پروردگار شما نیستم؟ در آنجا کافر و مؤمن حضور داشت.بنا بر این بیان، مراد از عالم ذر همان فطرت انسانی است. انسانهای بدوی و متکامل در این احساس مشترکند که همه بنده و خداوند پروردگار آنها است و انسانها هرگز از این پیمان و شناخت غافل نبوده و نیستند.
برخی دیگر از دانشمندان همچون محمد حسین طباطبایی نظریه خویش را این گونه بیان میکند:
عالم «ذر» روح این عالم است که آن را «عالَم غیب» نیز میگویند. توضیح اینکه هر موجودی دو وجه (صورت و جنبه) دارد: وجهی به سوی خدا که زمان و تدریج در آن راه ندارد و وجهی به سوی دیگر که در آن تدریج و زمان راه دارد. خداوند متعال میفرماید: «إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون» «وقتی بخواهد چیزی را ایجاد کند، به آن میگوید: موجود شو! بیدرنگ به وجود میآید.»، «کُن» هم امر (دستور) است و هم مخاطب درست کن. پس کلمه «کُن» از طرفی وجود شیء و از طرفی ایجاد شیء است و این موجود منبسط یک وجه الیالله دارد که عالم ذرّ است و همان موجود یک وجه دیگر دارد که همین دنیای ظاهر است؛ بنابراین، عالم ذرّ این عالم مسلوب نیست.
مفاد این پیمان
از آیه ۱۷۲ سوره اعراف این مفهوم استنباط میشود که مفاد پیمان گواهی بر پذیرش پروردگار و بر پذیرش توحید و یگانه خواندن پروردگار بودهاست. در برخی از روایات اسلامی، این پیمان را به فطرت نیز مربوط میدانند و مرتبط بودن این پیمان با فطرت را یکی از پایههای این پیمان قلمداد میکنند.
آیا عالم ذر عقلی است؟
قبل از پاسخ به این سؤال باید بدانیم که نسبت عقل با گزارههای اعتقادی، سه گونه است:
۱- برخی گزارهها را ثابت میکند.
۲- برخی گزارهها را نفی میکند؛ یعنی میگوید امکان ندارد.
۳- نسبت به برخی گزارههای ساکت است؛ یعنی هیچ حکمی ندارد. چنین گزارههایی را «فرا عقلی» می نامیم. عقل در مورد این امور، نه میگوید «حتماً باید باشد» و نه میگوید «قطعاً درست نیست». به تعبیر بهتر، اساساً عقل نمیتواند حرفی بزند. این گزارهها، از دایره اثبات عقل خارجاند.
دیدگاههای مختلف در مورد عالم ذر
بسیاری از دانشمندان مسلمان معتقدند خداوند معرفت خود را در وجود انسان قرار داده است و همه انسانها با چنین معرفتی پا به عرصه وجود میگذارند و همین معرفت برای سعادت وی لازم و ضروری است.
آرای گوناگونی درباره تفسیر آیه میثاق ارائه شده است که به طورکلی مهمترین آنها را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد:
میثاقی حقیقی از همه فرزندان آدم
- محدثان اسلامی براساس فهم برخی از روایات، بر این باورند که خداوند به هنگام آفرینش حضرت آدم (ع)، تمام فرزندان آینده او را به صورت موجوداتِ ریز درآورد و به آنان گفت: “اَلستُ بربّکم” آنان گفتند “بلی” سپس همگی را به صُلب و پشت آدم بازگردانید. آنان هنگام خطاب الهی دارای عقل و شعور کافی بودند و سخن خدا را شنیدند و پاسخ او را گفتند. این پیمان به این خاطر از آنان گرفته شد که راه عذر در روز رستاخیز را روی آنان ببندد.
- بیشتر دانشمندانی که گرایش تفسیر قرآن به روایات دارند، در تفسیر آیه میثاق نیز به روایات ناظر به آن توجه کردهاند؛ روایاتی که دلالت دارند بر اینکه همه انسانها در عالم ذر از پشت آدم به صورت ذراتی بیرون آمدند و خداوند بر ربوبیت خود از ایشان پیمان گرفت.
- از سوی محققان اسلامی، اشکالاتی بر این نظر وارد شده است.
فطرت توحیدی
- گروهی از مفسران معتقدند باید مضمون آیه را به معنای توحید فطری حمل نمود. به عقیده این افراد، خدا انسانها را از پشت پدران و رحم مادران بیرون آورد و آفرینش آنها را با خصوصیاتی ترکیب داد که پیوسته پروردگار خود را بشناسند و نیاز خود را به او احساس کنند. هنگامی که انسانها به نیاز خود به خدا توجه پیدا کردند و خود را غرق در نیاز دیدند، گویی به آنان گفته میشود: من خدای شما نیستم؟ آنان میگویند: بله گواهی میدهیم که خدای ما هستی.
- برخی نیز در توضیح گفتهاند که خداوند هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران که ذراتی بیش نیستند، فطرت توحیدی را با وجود آنان آمیخته است و گفت وگوی خدا با انسان به زبان تکوین بوده است.
ملکوت عالَم
علامه طباطبایی دیدگاه خاصی دارد و معتقد است که این جریان مربوط به عالم ملکوت است که واقعیت این عالم و ورای آن است. در این عالم که ورای هر زمان و مکان است، همه انسانها و موجودات در محضر خداوند حاضرند و هیچ موجودی غایب نیست. در چنین فضایی، گویی همه فرزندان آدم یک جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمدهاند و در برابر خدا حضور دارند. در این حالت هر انسانی خود را به صورت علم حضوری درمییابد و یافتهاش گواهی روشن بر وجود خدا و خداوندگاری او است. اما با قرار گرفتن انسانها در گردونه زمان و تحولات و حوادث جهان و روزگار، آدمی را چنان مشغول و از خود بیخود میکند که از آن علم حضوری که به آفریدگار خود داشت، غافل میگردد.
نظریه نمادین
گروه دیگری از دانشمندان، زبان آیه را زبانی نمادین و تمثیلی دانستهاند؛ به این صورت که خداوند با فرستادن انبیا و اعطای نعمت عقل به انسانها در همین دنیا، از ایشان بر ربوبیت خود پیمان گرفته است.
عالم ذر در آیات
بیش از ده آیه در سورههای قرآن آمده است که گفته شده به عالم ذر اشاره دارد. این آیات عبارتند از:
- سوره اعراف، آیه ۱۷۲: این آیه مهمترین و صریحترین آیات است:
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّک مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّا کنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ* أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَک آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ کنَّا ذُرِّیهً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِکنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ* وَ کذلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ وَ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ (ترجمه: و به یاد آور هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنها را بر گرفت و ایشان را بر خود گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند:آری، (و فرشتهها نیز گفتند ما هم) گواهی میدهیم که مبادا روز قیامت بگویید ما از این(پیمان) غافل بودیم* یا بگویید پدران ما پیش از ما مشرک شدند و ما هم از آنها بودیم (که به ناچار از آنان پیروی کردیم) آیا ما را به خاطرآنچه اهل باطل انجام دادند به هلاکت میرسانی* و این چنین آیات را شرح میدهیم شاید به سوی حق بازگرداند)
- سوره تغابن، آیه ۲: هُوَ الَّذی خَلَقَکمْ فَمِنْکمْ کافِرٌ وَ مِنْکمْ مُؤْمِن (ترجمه: او کسی است که شما را آفرید، گروهی از شما کافر و گروهی مؤمنید.)
- سوره یونس، آیه۷۴: فَما کانُوا لِیؤْمِنُوا بِما کذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ (ترجمه: به چیزی که از پیش آن را تکذیب کرده بودند ایمان نیاوردند)
- سوره نجم، آیه۵۶: هذا نَذیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولی (ترجمه: این (پیامبر)بیم دهندهای از بیم دهندگان پیشین است)
- سوره انعام، آیه۱۱۰: وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ کما لَمْ یؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ نَذَرُهُمْ فی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُون (ترجمه: و ما دلها و چشمهای آنان را واژگون میکنیم (و ایمان نمیآورند) همان گونه که در بار اول به آن ایمان نیاوردند)
- سوره رعد، آیه۲۰: الَّذینَ یوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا ینْقُضُونَ الْمیثاق (ترجمه: کسانی که به عهد خدا وفا میکنند و پیمان را نمیشکنند)
- سوره حج، آیه۵: یا أَیهَا النَّاسُ إِنْ کنْتُمْ فی رَیبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ وَ غَیرِ مُخَلَّقَه (ترجمه: ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید، ما شما را از خاک آفریدیم، آنگاه از نطفه و سپس از خون بسته شده، و پس از آن از مضغه(چیزی نظیر گوشت جویده شده)که برخی دارای خلقت و شکل است و برخی این گونه نیست.)
- سوره روم، آیه۳۰: فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها (ترجمه: سرشت الهی که خداوند انسانها را بر آن آفرید)
- سوه واقعه، آیه۱۰-۱۱: وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ (ترجمه: سبقت گیرندگان مقدمند، آنها مقربانند)
- سوره بقره، آیه۱۳۸: صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَه (ترجمه: رنگ خدایی (بپذیرید)و چه کسی است که رنگی بهتر از رنگ خدا دارد)
- سوره انعام، آیه۱۵۸: لا ینْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ (ترجمه: ایمان آوردن کسی که از قبل ایمان نیاورده است سودی ندارد)
عالم ذر در روایات اسلامی
روایات فراوانی در منابع مختلف اسلامی در کتب شیعه و اهل سنت در زمینه «عالم ذر» نقل شده است. در تفسیر برهان ۳۷ روایت و در تفسیر نورالثقلین ۳۰ روایت در ذیل آیات فوق نقل شده است. اگر روایات را با دقت تجزیه و تحلیل کنیم و اسناد و محتوای آنها را بررسی کنیم مشخص میشود که این روایات، غالبا از طریقهای متعدد است نه اینکه روایات متعددی در کار باشد.
این روایات به مباحث متعددی اشاره دارد که در ادامه به آنها پرداخته میشود:
- برخی روایات دلالت بر درک قلبی بندگان در عالم ذر دارد و اینکه اگر چنین درکی نبود، کسی خالق و رازقش را نمیشناخت.
- برخی دیگر خروج ذریه بنی آدم از پشت آدم(ع) در عالم ذر را بیان، و آنها را به ذره تشبیه میکنند.
- گروهی بر فراموشی محل گرفتن میثاق دلالت دارند و اینکه روزی همه آن محل را به یاد میآورند.
- بعضی اقرار و شهادت را به ملائکه نسبت میدهند، نه انسانها
- شماری محل نامگذاری حضرت علی(ع) به امیرالمؤمنین را عالم ذر معرفی میکنند.
- برخی نیز به میثاق حجر الاسود و حمل میثاق نامه توسط او تأکید میورزند.
- گروهی از روایات نیز بر گرفتن عهد و میثاق از همه مخلوقات دلالت دارد، نه فقط انسانها.
- روایاتی نیز بر یکی بودن میثاق و فطرت دلالت دارد.
- روایاتی هم بر یکی بودن عالم میثاق و طینت دلالت دارند که این روایات بر وجود تکلیف در عالم ذر نیز دلالت میکنند.
- روایاتی یکی بودن عالم میثاق و عالم ظلال را میرسانند.
- روایاتی نیز علاوه بر ربوبیت خدا، بر رسالت پیامبر(ع) و ولایت اهل بیت(ع) دلالت میکنند.
- برخی از این منابع همچون کافی و بصائر بر میثاق پیامبران اولوالعزم برای یاری کردن امام مهدی دلالت دارند. برخی نیز سبقت داشتن میثاق پیامبر و اهل بیت(ع) را میرسانند.