معنی لشکرها

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

عساکر

لشکرها


اجناد

(تک: جند) از پارسی گندها سپاهان لشکرها (اسم) جمع: جند. لشکرها


جیوش

(تک: جیش) سپاهان (اسم) جمع جیش. ‎ لشکرها سپاهها، لشگریان سپاهیان.


جنود

(تک: جند) پارسی تازی گشته گندها سپاهان (اسم) جمع جند لشکرها سپاهها.

فرهنگ عمید

جنود

لشکرها، سپاه‌ها،

فرهنگ فارسی آزاد

کتائب

کَتائِب، لشکرها- سواران (مفرد:کَتِیْبَه)،


جنود

جُنُود، لشکرها- سپاه ها- یاران- یاوران (مفرد:جُنْد)،


جیوش

جُیُوش، لشکرها- سپاهها (مفرد: جَیْش)، (بکلمهء جَیْش نیز مراجعه شود)،


رب الجنود

رَبُّ الجُنُود، خداوند لشکرها- موعود تورات و لقب حضرت بهاءالله می باشد

فرهنگ معین

اجناد

(اَ) [ع.] (اِ.) جِ جند؛ لشکرها، سپاهیان.


عساکر

(عَ کِ) [ع.] (اِ.) جِ عسکر؛ لشکرها.


جنود

(جُ) [ع.] (اِ.) جِ جند؛ لشکرها، سپاه ها.

آیه های قرآن

هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ

آیا داستان لشکرها به تو رسیده است،


هل اتاک حدیث الجنود

آیا داستان لشکرها به تو رسیده است،

معادل ابجد

لشکرها

556

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری