معنی پریشان‌خاطری

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

خاطرجمعی

آسودگی، اطمینان، بی‌تشویشی، اطمینان‌خاطر، اعتماد، راحتی، وثوق،
(متضاد) پریشان‌خاطری

فرهنگ عمید

دنگ

[عامیانه] ابله، احمق، کودن: صد‌هزاران نام خوش را کرد ننگ / صد‌هزاران زیرکان را کرد دنگ (مولوی۱: ۷۸۱)،
[قدیمی] پریشان‌خاطر،
(قید) [قدیمی] با پریشان‌خاطری،

معادل ابجد

پریشان‌خاطری

1383

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری