آیا در ادیان دیگر قربانی کردن مرسوم است؟ قربانی کردن مسیحیان و زرتشتیان چه تفاوتی دارد؟
قربانی کردن در همه ادیان الهی با دلایل مختلف، رسمی پابرجا بوده است. در این متن به جایگاه و دلایل مذهبی این عمل در ادیان مختلف پرداخته شده است.ذبیحه و قربانی آئینی است که در اغلب ادیان و مذاهب دنیا…
قربانی کردن در ادیان مختلف
قربانی کردن در همه ادیان الهی با دلایل مختلف، رسمی پابرجا بوده است. در این متن به جایگاه و دلایل مذهبی این عمل در ادیان مختلف پرداخته شده است.ذبیحه و قربانی آئینی است که در اغلب ادیان و مذاهب دنیا وجود دارد. قربانی شاید همانند دیگر بخششها و عطاها که ایمان آدمی را میآزماید برای سنجش میزان گذشت انسان از مالکیتها و تملکهاست، و شاید برای آشکار شدن صدق نیتها. عید قربان بر نماد قربانی بزرگ ابراهیم استوار است
ابراهیم درکشاکش اطاعت از جان هستی و مهر پدری گرفتار آمده است. رؤیاهای شبانه او را به قربانی کردن عزیزترین فرزند امر میکند و دل پدری کهنسال در عشق پسر نوجوان گرفتار است. ابراهیم تسلیم اوامر الهی میشود اسماعیل را به قربانگاه میبرد و آنگاه… از جانب خداوند گوسفندی وارد میشود تا به جای اسماعیل ذبح شود. چرا که ابراهیم به وحی الهی عمل کرده است.
او پیش از آنکه اسماعیل را به قربانگاه برد، مهر به اسماعیل، مهرپدری به یگانه پسرش را به مذبح برد و سر برید و نمادی شد برای گذشتن از همه چیز در راه رضای خداوند. ابراهیم بزرگمرد بت شکن تاریخ دریافت خداوند او را تنها و خالص و سره از آن خود میخواهد. خداوند غیور است در دل ابراهیم که جای مهر خداوندی است جایی برای اغیار نیست، حتی اگر این غیر، اسماعیل باشد.
در تمام ادیان الهی اسلام، مسیحیت، زرتشتی و یهود مراسم قربانی وجود دارد و همینطور در سایر آئینهایی که برخاسته از اسطورهها، افسانهها و چند خدایی انسان کهن است میتوان ردپای پررنگی از این مراسم را مشاهده کرد. آنچه در زیر میآید بررسی اجمالی در این زمینه است.
قربانی، امروزه به ویژه در میان مسلمین با هدف و انگیزه تقرب و یا عمل به نذر است و منحصراً با ذبح حیوانی که برای مراسم در نظر گرفته شده است به انجام میرسد ولی در گذشتههای دور و در میان قبایل گوناگون با انگیزهها و شیوههای متفاوتی (از قبیل قربانی کردن حیوان و انسان) انجام مییافته است. انگیزهها واهداف قربانی در میان قبایل و طوایف دوره باستان که بیشتر آنان ارباب انواع (خدای خورشید، آسمان، زمین، ماه، باران و…) را میپرستیدند شامل موارد زیر بوده است:
۱- ایمنی از خشم خدا و طلب یاری از او: مؤمنان در جریان عبادت خود را به مذبح که در جلوی معبد قرار داشت میرساندند و به وسیله قربانی و نماز از خشم خدا ایمنی مییافتند و یاری او را جلب میکردند.
۲- قربانی انسان به خاطر دوستی: که گاه افراد انسانی قربانی میشدند.
۳- جلب خشنودی خدایان: انسان دوره باستان به واسطه آنکه خود را در برابر طبیعت ناتوان و رویدادهای آن را خارج از اختیارات خود و در مقابل منافع خود می دید همواره برای برآوردن خواستهایی نظیر رویش محصول، یافتن شکار، بارش باران، فرونیامدن صاعقه و امثال اینها برای الهههای این پدیدههای طبیعی قربانی میکرد.
۴- هنگام شیوع بیماری: هنگام شیوع بیماریهای خطرناک در «ماسالی»، یکی از بینوایان شهر را جامه مقدس میپوشاندند و از بیتالمال اطعام میکردند و سپس او را با شاخههای مقدس میآراستند و در میان مردمی که تصور میکردند با این عمل گناهانشان بخشوده میشود، او را از بالای صخره به زیر میانداختند.
۵- هنگام قحط و غلا: مردم «آتن» هنگام قحط و غلا در شیوع طاعون و امراض دیگر یک یا چند نفر از افراد بشر را قربانی مینمودند تا شهر خود را پاک سازند.
۶- برای پیروزی در جنگ: سپاهیان قبل از آغاز جنگ برای پیروزی خود قربانی تقدیم میکردند.
۷- تطهیرمحل تشکیل مجالس عمومی: در آتن برای تطهیر محل تشکیل مجالس عمومی خوکی قربانی میکردند.
۸- گریزاندن ارواح تبهکار و مصیبت: این آئین به ویژه در میان رومیان انجام میگرفت. دستهایی برگرد چیزی که میبایست پیراسته شود می گشتند و نماز میگزاردند و قربانی میکردند و بدین گونه ارواح تبهکار را میپراکنده، مصیبت را میگریزاندند. این عمل به ویژه برای محصول، رمه، سیاه و شهر به کار میرفت.
۹- دفع بحران بزرگ: بعضی از اقوام باستانی به هنگام بحرانهای بزرگ، کودکانی تا سیصد تن را در عرض یک روز قربانی میکردند.
۱۰- کفاره گناهان: در حالات یهود میخوانیم که آنها برای کفاره گناهان خویش قربانی میکردند.
شیوههای قربانی به طرق گوناگونی نه شاید به گوناگونی انگیزهها و اهداف آن انجام میگرفت که پرتاب کردن از صخره، استفاده از تبردو دم و سوزاندن قربانی از این روشهاست.
در بخش دوم این نوشتار به بررسی مراسم قربانی در میان اهل کتاب (یهود، نصارا و زرتشتیان) خواهیم پرداخت.
دین یهود: از واقعیت ذبیحه و قربانی در بین یهود اولیه به دلیل تحریفهایی که بر تورات رفته است، اطلاعی در دست نیست و آنچه هم اکنون از این مراسم در اختیار داریم از منابع فعلی یهود است.
در باب ۳۲- سفر خروج میخوانیم که: جناب هارون گوساله ساخت و مذبحی برای او بنا کرد و فریاد زده گفت: فردا عید است. برای خداوند گوساله را عبادت کرد و بنیاسرائیل را هم امر به عبادت او نمود. پس ایشان به امر هارون ذبایح برای گوساله ذبح نمودند و قربانیها برای تقرب کردند.(۱)
در آیه ۳ از باب ۵ سفر خروج میخوانیم: به صحرا برویم و نزد یهوه خدای خود قربانی بگذاریم مبادا ما را به وبا یا شمشیر مبتلا سازد. از آنچه که در کتاب مقدس آمده میتوان نتیجه گرفت که ذبح قربانی یکی از اجزاء دین یهود است.
در شریعت حضرت موسی برای ذبایح نظم و ترتیبی وضع شده بود در حالیکه قبل از شریعت وی با توجه به نوع و تعداد ذبایح و شرایط ذبح، ذبایح اختیاری بودند هر کاهن با دست خودش ذبح میکرد. کَهَنه (کاهنان) در بین یهود آنانی بودند که به درجه کهونت رسیده و اجازه داشتند خودشان قربانی و ذبایح را ذبح کنند. آنها تنها کسانی بودند که وظیفه انجام شعائر دینی را به عهده داشتند. قبل از آنکه حضرت موسی به کوه طور خوانده شود و الواح مقدس را دریافت کند، ذبایح در بین بنیاسرائیل اختیاری بود، وضعیت ثابت و مرتبی نداشت و با توجه به نوع حیوان مذبوح و ذبایح تعداد آنها و شرایط متفاوت بود. ولی پس از آن در ذبح و قربانیها ترتیب و انسجامی پدید آمد و بعدها تقدیم ذبایح در خانواده هارون انحصاری گشت.
قربانی در یهود به دو دسته قربانی «خونین» و«غیرخونین» تقسیم میشدند که ذبایح خونین خود سه دسته بودند.
۱- قربانی و ذبایح سوختنی: رسم چنین بود که آنها را به گونهایی میسوزاندند که غیر از پوست حیوان چیزی باقی نمیماند که البته آن پوست نیز سهم کاهن بود.
۲- قربانیها و ذبایح تکفیری و خطایی: چنانکه از اسم آن برمیآید به جهت تکفیرگناهان و یا تجاوز از شریعت دهگانه موسی انجام مییافته و پاکی فرد خاطی هدف آن بوده است. البته در این نوع ذبایح تمام ذبیحه سوزانده نمیشد بلکه تنها دنبههای آن سوزانده میشد و آنچه از ذبیحه باقی میماند به کهنه میرسید. در این مراسم اگر دسترسی به قربانی بزرگ نداشتند یک جفت کبوتر قربانی میکردند.
۳- قربانیها و ذبایح سلامت: این نوع قربانی جزو ذبایح واجب محسوب نمیشد.
علاوه بر اینها ذبح دو گنجشک برای تطهیر و شفا یافتن از برص انجام میگرفت. اوامر دهگانه خداوند امر میکرد ذبایح از عیوب مبرا و از سلامتی برخودار باشند و نیز امر میکرد که تعداد ذبایح تقدیمی بایستی متناسب با قدرت و توان تقدیم کننده باشد. کیفیت تقدیم ذبایح چنین بود که فقط شحم( پیه) و کلیههای آنها را میسوزاندند و باقیمانده به مصرف کاهن و تقدیمکننده میرسید. به این صورت که گوشت سینه و کتفها به کاهن و باقی را به صاحب ذبیحه میدادند.
بخش دیگری از ذبایح یهود ذبیحه طیور و پرندگان است که خود به سه دسته تقسیم میشد.
۱- اگر فردی گناه میکرد و قدرت ذبح حیوان چهارپا را نداشت، بخاطر فقر و نداری پرندهایی را ذبح میکرد که کفاره گناهانش باشد.
۲- برای تطهیر زنان بعد از زایمان.
۳- برای تطهیر شفایافتگان از بیماری برص.
دیگر ذبایح معمول در بین یهود ذبایح یومیه بوده است که برهها و قوچهای دو سالهایی را یکی صبح و دیگری عصر بعد از غروب خورشید ذبح میکردند. و اما ذبایح غیرخونین یهود به این صورت بود که کاهن دو دستش را بر سه بز نری به اسم «عزازیل» گذارده و به تمام گناهان بنیاسرائیل اعتراف میکرد، سپس حیوان را بدون سربریدن در بیابان رها میساخت. که البته همه این مراسم قربانی اعم از خونین و غیر آن با دعایی همراه بود.
دین مسیحیت:
ذبیحه و قربانی در نزد نصاری یک جزء جوهری و یک بخش انفکاک ناپذیر دینی محسوب میشد. نصاری ذبایح خود را فقط «لوجه الله» تقدیم میکردند به این صورت که ذبیحه تقدیمی را برای رضایت خداوند نابود میکردند و به این وسیله به سلطه خداوند برخویش اعتراف میکردند.
ذبیحه در نزد بعضی از مسیحیان یکی بیش نیست و آن جسد و خون مسیح است که برمذبح توسط کهنه پیشکش میشد ذبیحه در نزد ایشان دو صورت ظاهر و باطن داشت، صورت ظاهر نان و شراب و صورت باطن به جسد و خون مسیح استحاله میشد و به این صورت ذبیحه تمام بود. اما در نزد پروتستان ها مسیح فقط آن ذبیحه آخری است و این استحاله نان و شراب را به گوشت و خون مسیح منکرند. نصاری هنگام ذبح اسم حضرت مسیح را برده و سپس ذبیحه خود را ذبح میکردند.
دین زرتشت:
برای بررسی آئین قربانی در دین زرتشت بهتر آن است آن را در سه دوره قبل، همزمان و بعد از زرتشت بررسی کنیم:
الف- قبل از زرتشت:
در این دوره ذبح قربانی وجود داشته است. آئین و دین رایج آن زمان «مهرپرستی» و «میترائیسم» بوده و به گواهی تاریخ در این کیش قربانی جایز بود. پیروان این کیش به هنگام بهار گاوی را در معبد قربانی میکردند. در این دوره علاوه بر اهورامزدا چهارعنصر آفتاب و ماه، آب و خاک نیز مقدس شمرده میشدند و برای آنها فدیه و قربانی میدادند.
ب- همزمان با زرتشت:
در زمان ظهور زرتشت اختلاف بسیار است و این اختلاف زمانی از ۶۵۰۰ تا ۴۰۰ قبل از میلاد مسیح را دربرمیگیرد ولی زمان ظهور زرتشت هرزمان بوده باشد، به گواهی مطالب گاتاها(گفتههای زرتشت) هرگونه ذبح حیوانات، قربانی کردن آنها و ساختن معبد ممنوع بوده است. چرا که به اعتقاد ایشان چهارپایانی که بشر را غذا میدهند و برای او کار میکنند باید مورد احترام قرار گیرند. زرتشت در گاتاها صریحاً اعلام میکند: نفرین تو ای مزدا به کسانی باد که با تعلیمات خود مردم را از کردار نیک منحرف میسازند و به کسانی که حیوانات را با فریاد شادمانی قربانی میکنند.
در حقیقت چون آئینهای چند خدایی پیش از زرتشت بر قربانیهای متعدد و مکرر استوار بود زرتشت با ایجاد یک رفرم مذهبی، برخی آداب و رسوم مرسوم رایج زمان خویش را حذف و آئین جدیدی بنیان نهاد.
ج- بعد از زرتشت:
بعد از مرگ زرتشت تعالیم وی تحت تأثیر سنن جاری و احتیاجات زندگی و تمایلات مومنین تغییر یافت و ذبح قربانی با مراسم شگفتآوری پای به عرصه نهاد و تا آنجا پیش رفت که زرتشتیان در مراسم و اعیاد خویش از قربانی استفاده میکردند. یکی از این مراسم جشن مهرگان است (به جا مانده از روزگاران مهرپرستی) که زرتشت با تمام نیرو با آن مخالفت ورزیده بود ولی معلوم نیست دوباره در چه عهدی و در اثر چه عواملی در بین زرتشتیان متداول شده است. در قرنهای اخیر اغلب خانواده های زرتشتی ساکن ایران در جشن مهرگان گوسفندی را سر میبریدند.
زرتشتیان ظاهراً تنها در جشن بهمنگان است که از خوردن گوشت و قربانی خودداری میکنند. زرتشتیان بهمن( وهومن) را فرشته مقرب «اهورامزدا» میدانند و در عالم معنوی آن را مظهر اندیشه نیک و دانش خداداد میدانند. پاسبانی چهارپایان سودمند در عالم جسمانی به این «امشاسپند» واگذار شده است و در این روز زرتشتیان در جشن بهمنگان یا بهمنه که در روز بهمن از ماه بهمن واقع می شود از کشتار حیوانات و خوردن گوشت آنها خودداری میکنند.
متعصبین آنها این عمل یعنی پرهیز از خوردن گوشت و کشتار گاو و گوسفند و مرغ و… را در همه روزهای ماه بهمن ادامه می دهند. در اینجا لازم به یادآوری است که روزهای وهمن(۲) ماه(۳) گوش(۴) و رام(۵) در نزد زرتشتیان بنام روزهای «نَبُر» معروفند و هرماه در چهار روز نامبرده زرتشتیان«نبرنگه» نگاه میدارند یعنی از ذبح حیوانات و مصرف گوشت آنها خودداری مینمایند.
با آنچه آمد به نظر میرسد که قربانی در دین اسلام خردمندانهترین و مقتصدترین آئین در میان تمام ادیان است. در دین اسلام تنها قربانیهای واجب، قربانی روز عید قربان برای حاجیان و قربانی در پی نذر و قسم است. بقیه قربانیها اعم از عقیقه کردن گوسفند برای بیمه کردن سلامت کودک و امثال آن مستحب است و از سوی دیگر تاکیدات مکرر شده است که قربانیها در میان افراد بیبضاعت و خویشان تقسیم شود. که این مسأله در مقایسه با سوزاندن حیوان و رها کردن آن در صحرا که آشکارا اسرافی در منابع غذایی است بسیار سودمندانه و خردمندانه است.
محمدرضا اسدزاده
پی نوشتها:
۱- البته طبق آیات قرآن کریم این سامری بوده که گوساله را ساخته و قوم یهود را به عبادت آن فراخوانده و نه حضرت هارون.
۲- وهمن، روز ۲ هر ماه .
۳- ماه، روز ۱۲ هر ماه.
۴- گئوش یا گوش، روز ۱۴ هر ماه.
۵- رام، روز ۲۱ هر ماه.