اذن ولی در نکاح و شرایط نقض آن چیست؟
در این مطلب از جدول یاب به مطالعه شرایط ازدواج و اذن ولی در نکاح و شرایطی که بتوان آن را نقص کرد می پردازیم. با ما همراه باشید.
ما در این مقاله قصد داریم به صورت کامل علت اذن پدر در نکاح را برای شما شرح دهیم. همراه ما باشید.
نکاح خارج از بحث قانون
بیایید کمی منطقی تر فکر کنیم. پدر و مادرِ عاقل ، فهیم و سالم ، همیشه خیر و مصلحت فرزندش را می خواهد و هرگز تصمیمی نمی گیرد که برای آینده فرزندش مشکل آفرین باشد و از طرفی ازدواجی که بدون اجازه خانواده انجام گیرد ، حتما در آینده نیز مورد حمایت خانواده نخواهد بود ، و از آن جایی که مهم ترین افراد هر شخص در زندگی اش خانواده او هستند ، مطمئنا زندگی کاملی بدون خانواده نخواهد داشت.
دلیل تصویب قانون اذن پدر در نکاح دختر
به طور کلی دلیل تصویب این قانون ، حمایت و حساسیت قانون و دین را نسبت به دختران نشان می دهد و بحث آن تبعیض جنسیتی نیست.
دختر ها غالبا احساسی هستند و تصمیم گرفتن با احساس و بدون منطق کاملا اشتباه است و به همین دلیل در موضوع مهمی مانند ازدواج نباید احساسی تصمیم گرفت و اذن پدر به یک ازدواج خوب و مناسب بسیار کمک می کند.
پدر به عنوان منطقی ترین عضو خانواده و کسی که در برابر تمامی شرایط زندگی سنجیده عمل می کند، می تواند بهترین گزینه برای تصمیم گیری درست و کمک به دخترانش باشد.
این قانون همیشه نیز برقرار نیست و در شرایطی دختر می تواند بدون اذن پدر ازدواج کند.
در این مقاله سعی کردیم این قانون را به طور کلی بررسی کنیم و شرایط نقض و استثنا آن را نیز بازگو کنیم.
قانون اصلی در مورد این موضوع در ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی می گوید : نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد ، موقوف به اجازه پدر یا جد پدر اوست و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کنند ، در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج کند ، و شرایط نکاح و مهری که بین آن ها قرار داده شده است پس اخذ اجازه در دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه نماید و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.
از ماده ۱۰۴۱ تا ماده ۱۰۴۴
در مورد این قانون چند نکته وجود دارد اول این که اذن پدر و جد پدر در رتبه یکسانی وجود دارد و این به این معناست که حتی با داشتن اجازه یکی از آن ها ازدواج می تواند صورت بگیرد. یعنی اگر در ازدواج ، جد پدر راضی باشد ازدواج می تواند صورت بگیرد حتی اگر پدر دختر ناراضی باشد.
نکته دوم این است که در اول قانون گفته شده دختر باکره نیاز به اجازه پدر یا جد پدر دارد و این به این معناست که اگر دختری حتی یک بار ازدواج کرده باشد ولی هنوز باکره باشد ، باز هم به اذن پدر نیاز دارد.
نکته سوم این که اگر در ازدواج هم پدر و هم جد پدر مخالفت داشته باشند ، دختر میتواند با مراجعه به دادگاه و بررسی پسر و موقعیتش و سپس دلایل مخالفت پدر ، اگر مخالفت های پدر و پدر جد موجه نبود ، با دادن صلاحیت توسط دادگاه ، می توانند بدون اذن پدر ازدواج کنند.
و در نکته آخر اگر پدر و پدر جد در قید حیات نباشند ، نیازی به اذن هیچ یک از دیگر اعضای خانواده همچون مادر ، برادر و یا خواهر نیست.
معیارهای موجه بودن یا نبودن پدر
در این زمینه دادگاه و قاضی با توجه به عرف جامعه شرایط را مشخص می کنند. برای مثال یکی از دلایل غیر موجه بودن مخالفت پدر ، منطقی و عقلانی نبودن دلیل مخالفت است.
برای مثال پدر به دلیل اینکه رابطه خوبی با جد پسر نداشته است ، حال دوست ندارد دخترش با او ازدواج کند. بنابراین اذن ولی در نکاح دختر در این مورد اجبار نیست.
اما همیشه راضی بودن خانواده مهم است زیرا اگر فردی با اجازه دادگاه و مخالفت خانواده ازدواج کنند ، طبیعتا آن ازدواج برای خانواده ناپسند تلقی می شود و حمایت خانواده از او سلب می شود. و این یکی از دلایل وجود این قانون است.
بنابراین در صورتی که با این مشکل مواجه شدید تمام تلاش خود را بکنید ابتدا پدر و خانواده خود را راضی کنید. و در صورتی که به هیچ وجه ممکن نبود از طریق مراجع غذایی اقدام کنید.
ازدواج بدون اذن پدر
اگر دختر بدون اذن پدر یا اجازه دادگاه ازدواج کند ، ازدواج او غیر نافذ خواهد بود ، یعنی ازدواج آن دو از نظر دین و قانون باطل حساب می شود. اما اگر پس از خواندن سیقه و ازداواج نیز پدر راضی شود ، آن ازدواج صحیح است.
شرایط استثنای قانون اجازه پدر برای ازدواج دختر
۱. غیبت ولی
ماده ۱۰۴۴ قانون کدنی این چنین می گوید که اگر پدر یا جد پدر در محل حضور نداشته باشند و دسترسی به آن ها نیز ممکن نباشد ، و دختر نیز راضی به ازدواج باشد ، نیازی به اذن ولی نیست.
۲. شرایط سنی
بعضی از کارشناسان و فقهای دینی بر این باورند که اگر دختر به درجه ای از توانایی رسیده باشد که بتواند راجع به هر چیزی تصمیم گیری درستی داشته باشد ، می تواند برای ازدواج نیز خودش تصمیم بگیرد و نیازی به اذن پدر در نکاح نیست.
در این شرایط دختر باید توانایی کنترل احساسات خود را داشته باشد و سعی کند در تمامی مراحل زندگی اغلب منطقی تصمیم بگیرد.
ولی برای این موضوع سن خاصی تائین نکرده اند زیرا افراد از نظر ذهنی و توانایی هایشان مختلف اند و رسیدن به این شرایط برای هر فردی متفاوت است.
اما برای دختر های کمتر از ۱۸ سال ، احکام رشد از جمله مواردی است که به آن برای ازدواج نیاز دارند.
۳. باکره نبودن
در قانون قبلی به دختری که تا به حال ازدواج نکرده بود باکره می گفتند اما با اصلاح آن شرط باکره گی داشتن پرده بکارت است.
۴. ولی یا پدر در قید حیات نباشد.
۵. ولی (پدر و پدرجد) مخالفت غیر موجه کند.
۶. ولی محجور باشد
محجور کسی است که شرعا نمیتواند در اموالش تصرف کند. افراد نابالغ ، دیوانه ، برده و بیمار (برخی از بیماری ها) را محجور می نامند.
در نهایت به غیر از بحث قانون همیشه سعی کنید پدر و مادر خود را راضی نگه دارید چرا که والدین برای فرزندان خود زحمت زیادی کشیده اند و برای قدر دانی از آن ها کوچک ترین کاری که می توان کرد احترام گذاشتن به آن ها است و همچنین در همه ی ادیان الهی به این امر توجه بسیار زیادی شده است.
اما به یاد داشته باشید در صورتی که اذن ولی در نکاح به دلیلی کاملا غیر منطقی و عقلانی مانع از ازواج شما شد، شما می توانید به صورت قانونی اقدام کنید. مقام قضایی موظف اند در این صورت اقدام کنند و اجازه ازدواجی قانونی و شرعی را به شما بدهند.