اصطلاحات لاتی و فحش های خفن همراه با معنی آنها

اصطلاحات لاتی هم شده یه جورایی مثل مثل که با گفتنش دیگه فرد مقابل احتیاجی به توضیح دادن نداره و منظورش رو می رسونه ، البته فحش دادن در هر زمینه ای ناپسند و در دید عموم منجر به نادیده گرفتن شما در تمامی امور میشود. اما فحش و اصطلاحات لاتی که در ادامه قرار داده شده جنبه فان داشته، همچنین جهت آشنایی کاربران با جواب دادن به موقع در مقابل فحاشی کردن دیگران میباشد . در ادامه فحش های دخترانه و پسرانه و همچنین اصلاحات لاتی را برای شما عزیزان قرار داده ایم .

اصطلاحات لاتی و فحش های خفن همراه با معنی آنها

اصطلاحات لاتی جدید و شاخ

  • بوق
  • خنگ
  • خرفت
  • قارچ
  • جغله
  • سادیسمی
  • عمه ننه
  • آشغال
  • میکروب
  • پپه
  • انگل
  • بنجل
  • شیلنگ
  • شپش
  • دکل
  • دله
  • باباغوری
  • آپارادی
  • شلخته
  • گاگول
  • توغولی
  • ملنگ

 

 

فحش های عامیانه و کوچه بازاری

ردیففحشمعنی فحش
۱آجرسیب زمینی، ۱۰۰۰ کیلومتر آن طرف تر از بی احساسی
۲آخرشه تهشه اِندشهبه پایان کار رسیده ایم
۳آدم تو آفتابه پپسی بخوره، خیط نشهکنفت شدن
۴آقا زادهکسانی که ناروا ثروت های افسانه ای به چنگ آورده اند
۵آشغال کلهاحمق
۶آشغالانسماشین آشغالی های جدید تهران که چراغ گردا ن هم دارند
۷آش و لاشآسمون جل
۸آویزونکسی که بدون دعوت همه جا می رود. طفیلی
۹آلبالوبرای ضایع کردن کسی به کار برده می شود
۱۰آمار دادننخ دادن، توجه کسی را جلب کردن، راه دادن
۱۱آمپر چسبوندنعصبانی شدن
۱۲آنتنآدم فروش، خبر چین
۱۳آنتی حال زدنضد حال زدن، حال کسی را گرفتن
۱۴آرنولد فشردهمرد ریز اندامی که زیبایی اندام کار کرده است
۱۵آواکسخبرچین
۱۶اجمالتیمکوچک شما هستیم
۱۷آینه ی بغل اتوبوسگوش های پهن و ایستاده و بزرگ
۱۸آیکیو (IQ)باهوش، زرنگ، برای مسخره کردن هوش کسی هم به کار می رود
۱۹ابرو پاچه بزیدارای ابروی پهن و پر مو، ابرو قجری
۲۰اتو کشیدهآدم شق و رق
۲۱خرابتیمدوست داشتن در حد ارادت
۲۲ارایه دادنخراب کردن، ضایع کردن
۲۳اُرجینالاصل، منحصر به فرد
۲۴اردک الزمانتازه به دوران رسیده
۲۵از عقب دادندرمانده شدن
۲۶اس بازیدختر بازی، لاس زدن
۲۷اسکلاز همه جا بی خبر
۲۸اسکیموزیمدیر مدرسه، استاد
۲۹اسکل کردنکسی را سر کار گذاشتن، دست انداختن
۳۰اسدالله خانتریاکی
۳۱اشتبکوتاه شده ی اشتباه
۳۲افتضکوتاه شده ی افتضاح
۳۳افقی شدنمُردن
۳۴الاغ تورالاغ
۳۵عن تیلیتآدم حال‌به‌هم‌زن و عوضی
۳۶مگستیمکوچیکتیم
۳۷اِندِ مرام بازینهایت با معرفت بودن، نهایت خوبی و صفا
۳۸اوبسخیلی خوب
۳۹اوپدیس کردنصدای ضبط را تا آ خر بلند کردن
۴۰اوتپرت
۴۱اوسگولعقب مانده ی ذهنی
۴۲اوشکولغربتی گیج، پیه
۴۳آنتن نمی دهنمیفهمه
۴۴تک چرخ زدکارش را اشتباه انجام داد
۴۵هَپَلیکثیف، آلوده
۴۶هندونهاز همه جا بی خبر
۴۷هندونه گذاشتنالکی حرف زدن
۴۸هویجبی بخار، پخمه
۴۹یولشخصی که چیزی نمی‌فهمد

 

فحش های جدید و شاخ

 

ردیففحشمعنی
۱اهل بخیهمعتاد به مواد مخدر
۲ای وَلای والله
۳با اتیکتبا شخصیت
۴باتری قلمیلاغر مردنی
۵با حالبا معرفت، با مرام
۶باد بزن جیگرغیبت، پشت سر دیگران حرف زدن
۷بادمجون واکس کنعلاف
۸با دنده سنگین رفتنعجله نداشتن آرام و با طمانینه راه رفتن
۹باربیکنایه دختر کمر چاق
۱۰ببند گاله روخفه شو
۱۱بچه پاستوریزهبسیار تمیز و مرتب
۱۲بچه راکفلربچه پول دار
۱۳بچه شهریلوس، ترسو
۱۴بچه مثبتآدم سر به راه
۱۵بخواب لاحاف سرد شدخفه شو
۱۶بخواب تو جوب باباشلوغش نکن، بنشین سر جات
۱۷بدن کاربدن ساز
۱۸برو بچمخفف بر و بچه ها
۱۹برو جلو بوق بزنزیاد حرف نزن
۲۰برو دارمتحواسم بت هس
۲۱بریدنکم آوردن، ناتوان شدن
۲۲برنامه ی آیندهقصد ازدواج یا رابطه
۲۳بشقلبده بیاد
۲۴بگوز بازار مسگراستحرف مفت می زنی و کسی نمی فهمه
۲۵بندری می زنهگیج و سرگردان
۲۶به خط تعارف رسیدههنگامی که سیگار به انتهایش می رسد
۲۷بی سیمچی رو زدنوقتی تلفن همراه ناگهان قطع می شود
۲۸بیلبوردنهایت تابلو شدن
۲۹پاچه خوارچاپلوس
۳۰پا دادنپذیرفتن پیشنهاد، آمار دادن
۳۱پارازیتسخن بی موقع، اختلال، مزاحمت
۳۲پارس خودروسگی که راه می رود و پارس می کند
۳۳پاشنه ها را بالا بردنلباس خود را مرتب کردن
۳۴پاناسونیکدختر ناز و خوش اندام
۳۵پایه بودنحاضر به همراهی
۳۶پدیدهکسی که خیلی تابلواست
۳۷پرده داریکسی از بکارت خودش محافظت می‌کند
۳۸پرده دریهنگامی که کسی با دختر باکره‌ای هماغوش شود
۳۹پسته خانمزن بد کاره، فاحشه
۴۰پسیپسر
۴۱پنیرحشیش، جوینت، بنگ
۴۲پوز زدنرو کم کردن
۴۳پوز زنیرو کم کنی
۴۴پیازخنگ، مشنگ
۴۵پیچاندنرد کردن
۴۶پیچ پلیسیکشیدن ترمز دستی و دور زدن ماشین

 

اصطلاحات لاتی بی ادبی و ناموسی

 

ردیففحشمعنی
۱تابلوانگشت نما
۲تابیلتابلو، ضایع
۳تاقالکرمو
۴تخم ادیسونلامپ برق
۵تخم کردنجرات کردن
۶تخماتیکنا به سامان
۷ترکوندنحال پخش کردن اساسی
۸تیریپتیپ، قیافه، فرم، مدل، سبک
۹تریپ زدنخوش تیپ کردن
۱۰تریپ مرگبسیار بد حال
۱۱تگری زدنبالا آوردن پس از نوشیدن الکل
۱۲تگری شکوفهحالت تهوع
۱۳توپ و تانکسینه و باسن خانم های چاق
۱۴تو راه گوز کسی زدنبه کسی ضد حال زدن
۱۵تو سایتهتو نخ کسی رفتن
۱۶تو کار کسی بودنبرای جذب کسی کوشیدن
۱۷تو کف چیزی بودناز چیزی تعجب کردن
۱۸تو کف بودنعلاقه مند بودن
۱۹تهران ۵۱آدم دولتی
۲۰تی تیشخیلی وسواسی
۲۱تیریپ لاوروابط عاشقانه
۲۲تیکه انداختنمتلک گفتن
۲۳تیغی زدنشرط بندی کردن
۲۴جا سویچیسیریش و آویزان
۲۵جان کوچولوآدم درشت هیکل
۲۶جواتپیکان
۲۷جوات مخفیپژو
۲۸جوادبی کلاس، دهاتی
۲۹جیب ملاحرص و طمع
۳۰جیرجیرکپر حرف
۳۱جیک ثانیهزود سریع
۳۲چایی نخورده پسر خاله شدفوری صمیمی شد
۳۳چاغالپسر هم جنس گرا
۳۴چای شیرینچاپلوسی
۳۵چپو کردنبالا کشیدن
۳۶چراغ خاموشمخفیانه
۳۷چس کلاس نزارسریع بیا
۳۸چکلداف
۳۹چلاسیدنترکیب ماسیدن و چسبیدن و پلاسیدن کنایه از آدمی که دپ شده
۴۰چلغوزعقب مانده ی گیج
۴۱چمنتمچاکرتم، مخلصتم، نوکرتم
۴۲چنیماز چیزی تعریف کردن
۴۳چوخلصیمخیلی مخلصیم
۴۴حال پخش کردنبه همه لطف کردن
۴۵حسش نیستبی حوصلگی
۴۶حسین صاف کارصدام حسین
۴۷خار داشتنراه نیامدن
۴۸خاک اندازدخالت بیجا

 

اصطلاحات لاتی برای حاضر جوابی

 

ردیففحشمعنی فحش
۱خالی بنددروغ گو
۲خبرگزاریسخن چین
۳خجستهبی خیال، خوش خیال
۴خر به خراسان بردنزیره به کرمان بردن
۵خَزاز مد افتاده
۶خز و خیلخز و دوستانش
۷خستهحرفه ای و کار کشته
۸خط خطی بودنخرد بودن اعصاب
۹خفت کردنزورگیری کردن
۱۰خفنعالی، بی نقص
۱۱خفن بازارجایی که چیزهای خوب در آن زیاد باشد
۱۲خلافی داشتنشکم بزرگ داشتن
۱۳خود را اَن کردنخود را لوس کردن
۱۴خونه خالیکنایه از جای امن برای انجام هر کاری
۱۵خیار شورآدم بی مزه
۱۶خیالی نیستمهم نیست
۱۷دافدختر با قر و قمیش
۱۸داف بازیدختر بازی
۱۹دافیدوست دختر
۲۰دامبولی کسکهر نوع موسیقی بی خود و مبتذل
۲۱دایورتبی خیال
۲۲درایوری رانندگی کردنبا مهارت رانندگی کردن
۲۳درد کشیده طبیبهکسی که درد و مرضی را گذرانده
۲۴دخیدختر
۲۵در دیزی باز بودنوقت برای سو استفاده یا دزدی
۲۶دستمالیسمفرهنگ چاپلوسی
۲۷دمبهآدم خیلی تنبل
۲۸دو دردزدیدن
۲۹دور سه فرمانبسیار قاطی
۳۰دوومنگلماتیز
۳۱دهن کسی کف کردناز حرف زدن خسته شدن
۳۲رادارجاسوس
۳۳راه دادنتحویل گرفتن
۳۴راگوزتو ببندخفه شو
۳۵رَ دَ دَبه پایان رسیدن
۳۶رفیق دُنگرفیق صمیمی
۳۷روی آنتن رفتنهمه در جریان قرار گرفتن
۳۸ریز دیدنکوچک
۳۹ریلیف کردنآماده کردن
۴۰زابلوتلفیقی از تابیل و زابیل
۴۱زابیلتابلو و ضایع
۴۲زاخارضعیف و بی کلاس
۴۳زارتبه سرعت
۴۴زاقضایع، زاقارت
۴۵زاقارتضایع
۴۶زاب چکدستگیره
۴۷خالتورمجلس‌گرم‌کن

 

اصطلاحات لاتی و عامیانه

 

ردیففحشمعنی فحش
۱زالزالکحرف مفت
۲زریدنزر زدن، حرف مفت زدن
۳زی زیزن ذلیل
۴زلزلهبچه ی شلوغ
۵زورگیریبه زور گرفتن
۶زیددوست‌دختر، دوست پسر
۷ژولیتمامور کلانتری
۸سازمان سنجشکسی که زیاد می پرسد
۹سازمان گوشتآدم چاق
۱۰سالاربامعرفت
۱۱سفره الفقراروزنامه
۱۲سکه رایج بلاد اسلامیصلوات
۱۳سگ برگرغذایی است که خورده شده و باعث شده دهان طرف بوی یک کامیون پیاز بدهد
۱۴سوار درخت انگورمست
۱۵سوپر قلعهنهایت دهاتی بودن
۱۶سوسک کردن کسیمغلوب کردن
۱۷سوتیضایع
۱۸سوراخ جورابتیمنهایت فروتنی و چاکری
۱۹سهمایه ی شرمندگی
۲۰سه دروغ بزرگدانشگاه آزاد اسلامی
۲۱سه سوتسریع
۲۲سیامک سنجرانیاسباب تریاک کشی در زندان
۲۳سیاه بازیحقه بازی
۲۴سی جیآدم خز موتور باز
۲۵سیرابیتوهینی قدیمی
۲۶سیریشسمج
۲۷سیستمماهیت
۲۸سیکیم خیاریدیمی، بی برنامه
۲۹شاسیقد
۳۰شاخ شدنپر رو شدن
۳۱شاسکولمسخره
۳۲شصت تیربا سرعت
۳۳شقایقبه آدم معتادی می‌گویند که زیر چشمش قرمز است
۳۴شکلاتکسی که فقط تهدید می کند ولی جرات دعوا ندارد
۳۵شلخکهمین جوری، اله بختکی
۳۶شلغمکنایه از آدم بی‌بخار و به دردنخور. آدم منفعل
۳۷شله زردشل و وارفته
۳۸شلیمفتنبل
۳۹شوخی خرکیهر گونه شوخی که حال طرف را تا حد سکته یگیرد
۴۰شوخی شهرستانیشوخی های بی معنی
۴۱شیرین عسلچاپلوس
۴۲شیلنگدراز
۴۳شیمبلمخفی کردن

 

اصطلاحات لاتی دخترانه

 

ردیففحشمعنی
۱صاف شدنتحمل فشار بیش از حد توان
۲صفاسیتیلذت زیاد بردن
۳ضایعخراب
۴ضد حالناخوشایند
۵ضد حال زدنحال گیری کردن
۶فراجناحیبا همه رفیق
۷گشادتنبل و تن پرور
۸فر دادنفرار کردن
۹فر خوردنترسیدن
۱۰فضانوردمعتاد
۱۱فطیرخیلی خیلی زیاد
۱۲فک زدنزیاد حرف زدن
۱۳فک کسی به زمین خوردنروی کسی کم شدن
۱۴فلفل سبزمامور انتظامی
۱۵فنچدختر کم سن و سال
۱۶گوزنایتضایع کردن
۱۷قات زدنجوش آوردن
۱۸قُزل قورتگرسنگی شدید
۱۹قُزمیتعقب افتاده
۲۰قمقمهاهل قم
۲۱قورباغهماشین فولکس
۲۲قه ثانیهفورا
۲۳کاکتوسمزاحم
۲۴کاسبخراب
۲۵کُرداندروغ گو
۲۶کرهبا حال
۲۷کره خوریوحشیانه
۲۸کره کردناشتهای غذا خوردن پس از کشیدن سیگار یا علف
۲۹کف کردننشان دادن تعجب زیاد
۳۰کون بچههیچ پول ندارد
۳۱کف و خونهیجان زده شدن
۳۲کل کل کردنلج بازی کردن
۳۳کم آوردنجا زدن
۳۴کمپوت هلوجای پر از دختر
۳۵کون لق آفرینشبی‌خیال
۳۶گاگوولنفهم
۳۷گرخیدنترسیدن، کپ کردن
۳۸گل واژهمودبانه دری وری
۳۹گلابیتنبل، ببو
۴۰گوجه زدنتگری زدن
۴۱گوز گره خوردهشیر توشیر – ادعا کردن
۴۲گوشتدختری که اندام زیبایی دارد
۴۳گوشت کوببه دردنخور
۴۴گولاخآدم درب و داغون
۴۵گوننفهم
۴۶گیر سه پیچسماجت

 

فحش های فارسی با معنی

 

ردیففحشمعنی فحش
۱لاو انداختنعاشق شدن
۲لاو ترکاندنعاشق هم بودن
۳لایی کشیدندر رفتن از چیزی
۴لبگندلبخند زورکی
۵دوره ی گروهبان یکی هیتلرافکار قدیمی
۶مالیاتچاپلوسی
۷ما هم بلهما هم در جریانیم
۸ماهی شو بروساکت باش
۹مخ زدنجلب کردن
۱۰مخ گاییکار کسی که یک بند حرف می زند
۱۱مکانجایی که در آن با خیال راحت و بدون دردسر می توان کاری را انجام داد.
۱۲مگسی شدنعصبانی شدن
۱۳ملی شدنهمه در جریان قرار گرفتن
۱۴مماس بودندر ارتباط بودن
۱۵میخ شدنگیر دادن
۱۶میرزا مقواآدم لاغر و لق لقو
۱۷ناخداکافر
۱۸نا فرمبد شکل
۱۹نبشی دادنسوتی دادن
۲۰نک و نالناله
۲۱نمره شهرستاندهاتی
۲۲نمودناذیت کردن
۲۳نمورجزیی
۲۴نیمرخ گوز فیثاغورثزشت
۲۵هاگیر واگیرگیر و دار

 

فحش های زشت و بی ادبی

برو عمتو از افق جمع کن

عمتو ساییدم

ساییدی

 

 

فحش های طنز

  • از جلو چشمام خفه شو
  • پاتو از رو بوق وردار
  • کثافت مرض
  • گردن درازی می کنی
  • زبون کلفت
  • کسی با تو زر نزد
  • فکر کردی فقط خودت خری؟
  • صداتو واسه من داد نزن
  • !!!وقتی با من حرف میزنی دهنتو ببند
  • دستت بشکنه از زانو
  • خودت گیر عجب آدم خری افتادی
  • !!!خودم دست دارم جوابشو میدم
  • !تو نه تربیت داری نه خانوادگی
  • حرف مفت نزن ، دندوناتو پاره میکنم

 

 

بیشتر بخوانید :

اسم مستعار دخترونه جالب و باحال برای کسانی که دوستشان دارید

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا