انشانویسی درباره کارگر به بهانه روز جهانی کارگر

انشانویسی از دروس مهم می باشد که می تواند در آینده به حضور بهتر دانش آموزان در اجتماع کمک کند . در اینجا به مناسبت نزدیکی روز جهانی کارگر انشاهایی با موضوع کارگر در حالات مختلف آورده ایم ؛ اگر دوست دارید با ایده‌هایی برای نوشتن انشا درباره کارگر آشنا شوید.

انشا درباره کارگر اگر موضوع انشای شما درباره کارگر باشد، می‌توانید ابتدا چند نمونه انشا به سبک های مختلف درباره این موضوع بخوانید؛ سپس با استفاده از اطلاعاتی که به دست آورده‌اید، با سلیقه خودتان انشایی بنویسید. در این بخش سه انشا درباره کارگر به شما تقدیم می‌شود که به روش‌های طنز، تحقیقی و توصیفی نوشته شده است. امیدواریم مورد پسند شما واقع شوند. مطالعه انشا در مورد دیدن یک مورچه که بار می‌کشد نیز در این مورد که به زبان طنز نوشته شده می تواند مفید باشد.

سه نمونه انشانویسی درباره کارگر

۱. انشا درباره کارگر (طنز)

من یک کارفرما هستم. کارفرمایی باانصاف و مهربان که دلش برای کارگرانش می‌تپد. مدیونید اگر باور نکنید. حتی بعضی وقت‌ها که آن‌ها در شیفت استراحت خود به سر می‌برند، از خودم می‌پرسم: «نکند حالا که کارگر سر کارش نیست به فکر بیفتد که: «این چه کار بی خود و مزخرفی است که دارم؟» و بعد تصمیم بگیرد از کار خود استعفا کند و برود. آن وقت دل من چه می‌شود که برای آن‌ها یک ذره می‌شود؟ اصلا مگر من می‌توانم بدون این کارگران عزیز و دوست داشتنی زندگی کنم؟» بنابراین برای این که جلوی رفتن آن‌ها را بگیرم، همان اول کار یک سفته به مبلغ ده برابر حقوقشان از آن‌ها می‌گیرم تا هیچ وقت فکر تنها گذاشتن من به ذهنشان نرسد. آخر حتما شنیده‌اید که شاعر گفته است:

نمکدان بی نمک شوری ندارد

دل من طاقت دوری ندارد

آن قدر کارگرانم را دوست دارم که حس می‌کنم یک جورهایی به آن‌ها وابسته شده‌ام. به همین دلیل دوست دارم همیشه در کارخانه بمانند و گل رویشان جلوی چشمم باشد. از این رو چند ماه است که حقوقشان را نداده‌ام. آن‌ها هم بعد از ساعت کاری خود در محوطه کارخانه دور هم جمع می‌شوند و مرا صدا می‌زنند و درباره‌ام شعرهای عاشقانه می‌سرایند تا دل من بیشتر برایشان غنج برود. آن‌ها آن قدر مرا دوست دارند که به رایگان برایم تبلیغ هم می‌کنند؛ به این صورت که با گوشی تلفن همراه از دورهمی‌های خود فیلم و عکس می‌گیرند و برای همه شبکه‌ها و تلویزیون‌های سرتاسر دنیا می‌فرستند تا من معروف شوم و کارخانه‌ام همه جا شناخته شود. می‌دانید چرا؟ چون از قدیم گفته‌اند: محبت دو طرفه است و دل به دل راه دارد و از این حرف‌ها.

من هم از آن بالا، از پنجره اتاقم به آن‌ها نگاه می‌کنم و قند توی دلم آب می‌شود که آن قدر مهربان هستم که آن‌ها راضی نمی‌شوند کارخانه را ترک کنند و همیشه اسم مرا صدا می‌زنند. حتی بعضی وقت‌ها جمعه‌ها هم به محل کار خود می‌آیند. از قدیم گفته‌اند:

درس معلم ار بود؛ زمزمۀ محبتی

جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

درست است که ربطی نداشت؛ اما خیلی شعر لطیفی بود. به دل من که نشست. شما هم خودتان می‌دانید.

چند روز پیش تصمیم گرفتم به میان جمع آن‌ها بروم و برایشان سخنرانی کنم. نمی‌دانید با چه شور و هیجانی برای شنیدن سخنرانی من آمدند. اسم من از زبانشان نمی‌افتاد. آن قدر مشتاق دیدار من بودند که به محض دیدنم، به سمت من هجوم آوردند. نگهبانان کارخانه مرا از زیر دست و پای کارگران عزیزم بیرون کشیدند و به بیمارستان رساندند. جالب اینجا بود که پزشک و پرستار زحمت‌کش از لای زخم‌ها و شکستگی سرم گوجه بیرون می‌آوردند. در این گرانی گوجه اصلا انتظار نداشتم آن دوستان مهربان برای خرید هدیه به زحمت بیفتند. به قول قدیمی‌ها: «دوست مرا یاد کند، حتی با یک هل پوک!» خلاصه آن قدر خوشحال شدم که قلبم به پرواز درآمد و به واحد حسابداری دستور دادم فعلا تا چند ماه آینده هم حقوق آن‌ها پرداخت نشود تا این محبت دو طرفه همین طور ادامه پیدا کند و هر روز بیشتر و بیشتر شود:

گل سرخ و سفید آبی نمی‌شه

محبت از دلم خالی نمی‌شه

انشا درباره کارگر

 ♣ ♣ انشانویسی درباره کارگر  ♣ ♣

۲٫ انشا درباره کارگر (تحقیقی)

کارگر در فرهنگ‌های لغت تعریف ویژه‌ای دارد؛ به این صورت که «کارگر یعنی کار کننده، کسی که در کارخانه یا کارگاه کار می‌کند و مزد می‌گیرد.» در اصطلاح نیز کارگر «کسی است که در مقابل دریافت حق الزحمه اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می‌کند.» کارگران در طول سال‌ها به زحمت‌کشی و انجام کارهای سخت و پر مشقت مشهور بوده‌اند. آن‌ها افراد زحمت کشی هستند که برای بردن روزی حلال به خانه خود تلاش می‌کنند. پیامبر (ص) به کار و تلاش و کسب روزی حلال سفارش بسیار کرده‌اند. ایشان فرموده‌اند: «عبادت ده جزء است که نه جزء آن کار و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال است.

ایشان هم چنین برای کارفرمایان نیز دستوراتی دارند؛ از جمله این که: «ظلم در پرداخت مزد کارگر از گناهان بزرگ است.» حضرت امام جعفر صادق نیز فرموده‌اند: «پیش از آن که عرق آنان (کارگران) خشک شود، مزدشان را بپردازید.» کارگران ممکن است در طول زمان و انجام کار‌های دشوار و پرخطر بیمار و از کار افتاده شوند. اسلام درباره این افراد و تأمین رفاه این افراد هم دستوراتی دارد. چنین روایت شده است که روزی پیرمرد فرتوت و نابینایی در حال گدایی کردن از جلوی حضرت علی (ع) گذشت. ایشان از اطرافیان خود پرسیدند: «این مرد کیست و چرا گدایی می‌کند؟» گفتند: «او مسیحی است.» امام فرمودند: «تا آن زمان که قدرت کار کردن داشت، از او کار کشیدید و اینک که پیر شده است و قدرت کار کردن ندارد، از تأمین کردن روزی او دریغ می‌ورزید؟» سپس تأکید کردند که: «زندگی او را از بیت المال تأمین کنید.»

روز ۱۱ اردیبهشت ماه برابر اول ماه مه میلادی به عنوان روز کارگر نام‌گذاری شده است. دلیل این مسأله آغاز تظاهرات گسترده کارگران آمریکایی در قرن نوزدهم بوده است. سال ۱۸۶۸ کارگران آمریکایی از ساعات کاری طولانی مدت خود سخت ناراحت بودند و متوجه شده بودند که کارفرمایان آن‌ها تنها به سود خود فکر می‌کنند و از تأمین معاش آن‌ها غافلند. از سوی دیگر ده ساعت کار در روز آن‌ها را بسیار خسته و فرسوده و بیمار می‌کرد و آن‌ها توان نداشتند تا بعد از یک روز سخت کاری دوباره خستگی خود را به در کنند و روز دیگر دوباره کار خود را از سر بگیرند؛ بنابراین به این مسأله اعتراض کردند.

کارفرمایان به آن‌ها قول دادند که در اسرع وقت ساعات کاری آن‌ها را به هشت ساعت می‌رسانند؛ اما مرتبا امروز و فردا می‌کردند. کارگران که چنین دیدند، خشمگین شدند و تصمیم گرفتند از روز دهم مه اعتصاب و اعتراض سراسری خود را در شهر شیکاگو آغاز کنند. آن‌ها در این روز به خیابان‌ها ریختند و پلیس آن‌ها را محاصره کرد. ناگهان انفجاری رخ داد و یک پلیس در آن کشته شد و تعدادی از کارگران زخمی شدند. درگیری آغاز شد و تعدادی از کارگران نیز کشته و زخمی شدند. در آن روز تعداد بسیاری از کارگران دستگیر شدند و چهار نفر از آنان در زندان به اعدام و تعدادی به زندان محکوم شدند. از آن روز اعتراضات گسترده‌تر شد و کارگران آن قدر تلاش کردند تا توانستند ساعات کاری خود را به هشت ساعت تقلیل دهند. این روز در همه جهان روز کارگر اعلام شده و همه ساله در اکثر کشور‌های جهان این روز تعطیل رسمی است و کارگران برای رسیدن به حقوق خود در این روز به برپایی راهپیمایی‌هایی می‌پردازند. در واقع چرخ صنعت هر کشوری با زحمت کارگران آن به گردش درمی‌آید و بر کارفرمایان است که قدر این افراد را بیشتر بدانند.

انشا درباره کارگر

♣ ♣ ♣ ♣ انشانویسی درباره کارگر ♣ ♣ ♣ ♣

۳٫ انشا درباره کارگر (توصیفی)

اینجا یک کارگاه است که در آن قطعات صنعتی تولید می‌شود و چند کارگر هر روز از صبح تا غروب در آن مشغول به کارند. کارگاهی حدودا صد متری با سقفی بلند که دو تهویه بزرگ با سر و صدای زیاد هوای آن را عوض می‌کنند. علاوه بر چند صندلی مشکی، تقریبا همه چیز به روغن صنعتی آغشته و سیاه شده است. بوی روغن و گریس همه جا به مشام می‌رسد. صدای کار کردن ماشین‌ها در سر و صدای تهویه‌ها می‌پیچد تا حدی که کارگران برای صحبت کردن با هم مجبورند فریاد بزنند.

آقا محمود سرکارگر این کارگاه است. او بیست و پنج سال است که هر روز صبح به این کارگاه می‌آید و تا هنگام غروب لحظه‌ای از کار کردن دست نمی‌کشد. او با تمام تمرکز و حواسش کار می‌کند و معتقد است: «باید کار تمیز به دست مردم بدهی تا لقمه نانی را که به خانه می‌بری حلال و طاهر باشد و برکت کند.» علاقه‌ای که او به کار خود دارد، باعث شده است تا او در کار خود دقیق و امانت دار باشد.

دستان نیرومند او موقع کار سیاه می‌شوند و با دقت قطعات را در دستگاه جا می‌دهند و بیرون می‌کشند. آثار بریدگی و جای بخیه کف دست او و روی انگشتانش نشان از اتفاقاتی دارد که در این سال‌ها در هنگام کار برای او افتاده است. اکنون چشمان او قدری ضعیف شده‌اند و در هنگام کار مجبور است قدری اخم کند. آقا محمود هر آخر هفته لباس سیاه و روغنی خود را به خانه می‌برد تا همسرش آن را بشوید. از این رو شنبه صبح‌ها لباس او آبی است و پنج شنبه‌ها به جز بخش‌هایی، بقیه آن سیاه است.

او در ضمن کار هوای دیگر کارگران را نیز دارد و کارهای ناشیانه و بی دقت کارگران را به آن‌ها گوشزد و آن را اصلاح می‌کند. موقع ناهار آن‌ها را نصیحت می‌کند و در ضمن صحبت‌هایش همیشه می‌گوید که به دلیل داشتن فرزندان صالح، به خود می‌بالد و می‌گوید اگر فرزندان درست کاری دارم، به برکت همین روزی حلال است که به خانه می‌برم. او از داشتن چنین شغل و خانواده‌ای از صمیم قلب راضی است.

انشانویسی درباره کارگر
انشانویسی درباره کارگر
۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا