خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی قهرمان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.

خلاصه داستان سریال ترکی قهرمان

فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…

قسمت ۱۳ سریال ترکی قهرمان

فیرات که به گونش قول داده تا قبل از غروب آفتاب با هم ملاقات خواهند کرد راه می افتد تا به سمت مرکز مراقبت از کودکان بد سرپرست برود. گونش هم بدخلقی می کند و دلتنگ پدرش است. او مدام از سونا می پرسد که پدرش کی خواهد امد. سونا سعی می کند حواس او را از پدرش پرت کند و گونش به او می گوید: «تو چرا سعی میکنی منو بابامو جدا کنی؟ » سونا توضیح می دهد که هدف او این است که زودتر حال او خوب بشود. احضاریه دم در خانه ی موجلا می آید و سرهات ان را تحویل می گیرد. موجلا سعی می کند احضاریه را از موجلا بگیرد اما سرهات می گوید: «تو چرا انقدر دستپاچه شدی موجلا؟ نکنه کاری کردی و بهم نگفتی! صبر کن خودم بخونمش. » موجلا که ترسیده عمدا لیوان چایی را روی او خالی می کند و بعد هم کاغذی را که می گوید خانه آرتمیم به اسم او شده را برمیدارد. کمی بعد یامان به سرهات زنگ می زند و می گوید که خبر رسیده کسی از آشنایان عیله فیرات شهادت داده و ممکن است موجلا باشد! سرهات با کنار هم گذاشتن اتفاقات به موجلا شک می کند و با عصبانیت سراغش می رود و می گوید که آن کاغذ چه بوده و حتما او بوده که علیه برادرش شهادت داده. موجلا انکار می کند و با اصرارهای سرهات کاغذ را به او می دهد.

سرهات وقتی می فهمد که موجلا تنها سرمایه ی فیرات را هم از او گرفته عصبانی می شود و او را سرزنش می کند. موجلا خود را به مظلومیت می زند و می گوید: «اون موقعی که داداشت پول نیاز داشت بهش پول دادم و خودش اصرار کرد که خونه رو به نامم بزنه تا بی حساب بشیم! » ظفر هم فیرات را در راه رسیدن به مرکز کودکان بد سرپرست همراهی می کند. فیرات به نگهبانی می گوید که آمده تا پسرش را ببیند اما به او این اجازه را نمی دهند و فیرات کنترلش را از دست می دهد و عصبانی می شود و کمی درگیری پیش می آید. سونا به سمت او می رود و می گوید که با این کارش فقط در مقابل دوربین های مدار بسته و در اصل قاضی، نشان می دهد که پدر خوبی برای گونش نیست! همان موقع وکیل فیرات، اجه از راه می رسد و فیرات و ظفر را بیرون می برد و می گوید که ممکن است این کار باعث بشود دیگر نتواند گونش را ببیند. از طرفی هم سونا فیلم دوربین مدار بسته را برای خودش برمیدارد تا به قاضی نشان بدهد. گونش هنوز هم با ناراحتی منتظر پدرش است و سونا سعی می کند به او غذا بدهد تا بتواند داروهایش را بخورد.

گونش میلی به خوردن غذا ندارد و در آخر مجبور می شود که کمی غذا بخورد. فیرات هم با ناراحتی در محوطه مرکز منتظر است تا به طریقی بتواند گونش را ببیند. شب که می شود سونا مطمئن می شود که گونش قرص هایش را خورده اما گونش بعد از رفتن او قرص ها را از دهانش بیرون می آورد. فیرات در محوطه اسم گونش را صدا می زند و سونا همراه پلیس ها از راه می رسد و از او می خواهد که از آنجا برود. فیرات با ناراحتی می گوید که تا پسرش را نبیند قصد رفتن ندارد. سونا در آخر غیر مستقیم اتاق گونش را که چراغش روشن است نشان او می دهد. آدم های اسماعیل ظفر را می گیرند و با زور او را به انباری می برند و چشمانش را می بندند و کتکش می زنند. تانسل به سراغ او می آید می گوید که بهتر است قفقاز را راضی کند تا در پنج بازی قفس شرکت کند و برنده بشود تا هم گونش را پس بگیرد و هم ظفر پول خوبی دستش برسد. ظفر می گوید که او هیچ وقت دوستش را به انها نمیفروشد! تانسل در آخر تیزی خودکارش را به پشت او فرو می کند.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا