خلاصه داستان قسمت ۱۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۱۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۱۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۱۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من

شبنم نقشه ای کشیده و به طوفان دروغ میگه که باز اونور از دستت عصبیه خواسته اخراجت کنم سپس میخواد بره که بهش میگه وایساده کاری میتونم بکنم که اخراج نشی برو از جی پی اس ماشین اونور چه تنها رفته چه باهم رفتین عکس بگیر واسم بیار طوفان میگه چرا؟ شبنم میگه که دیگه این اشتباه تکرار نشه دیگه برو به اونور هم چیزی نگو که بیشتر عصبی نشه برو به کارت برس طوفان قبول میکنه. دیدم تو رستوران به میزی که سلو همیشه اونجا میشینه نگاه میکنه و تمام روزهایی که باهاش روبرو شده را به خاطر میاره و کم کم واسش داره اون مرد جذاب میشه. وقتی سلو و برادرش پیش اردال میرن اونجا میبینن مسعود هم اونجاست و جا میخورن. مسعود میگه بالاخره اومدین کارتون داشتم و با طعنه میگه واستون این آقا آشنا نیست؟ من که تا دیدمش یادم اومد چهره اش واسم خیلی آشنا بود و به یاد میاره وقتی دنبال قاتل نیازی میگشته چند نفر از تو کلاب بعد از دعوا و کشتن نیازی بیرون میان که یکیشون ماسکشو درمیاره و از دوربین مدار بسته مسعود میبینه همون ارداله.

اونور سر قرار با ملیسا و استادشون رفته و اونجا باهمدیگه درباره پروژه صحبت میکنن سپس بعد از کمی حرف زدن ملیسا به خاطر داشتن کار از اونجا میره. شبنم به رستوران میره و با دیدم گرم صحبت میشن که تصمیم بگیرن چیکار کنن اونجا سلو و برادرش میان که دیدم بهش نگاه میکنه و شبنم متوجه میشه که ازش خوشش اومده و میگه اصلا فکرشم نکن نه خودش نه برادرش! آدم های خطرناکین ازشون فاصله بگیر باشه؟ دیدم میگه برای آشنایی خوبه که اونقدرها هم بد نیست! شبنم میگه من میخوام ازت محافظت کنم دارم میگم یا من یا اونا! دیدم میگه خیلی خوب نفهمیدم چرا نقدر عصبی شدی! و میره. ملیسا که بازی روانی درآورده با اونور شب بهش زنگ میزنه و میگه با مسعود سر تو دعوا کردیم رفت بیرون و ازش میخواد بره پیشش اما اونور میگه روز سختی داشتی انگاری نوشیدنی هم زیاد خوردی بخواب بهتر میشی! شبنم که حرفاشونو شنیده میره تو اتاق. وقتی اونور میره پیشش خبری که دیدم به کمک آیدین پخش کرده را بهش نشون میده و حرفای ملیسارو از زبون یه زنی که معلوم نیست کیه میزنه که میخواد زندگی یه نفرو بپاشونه و خودش بشینه جاش اونور جا میخوره. ملیسا هم وقتی حرفاشو در قالب خبر میخونه تو اخبار جا خورده و میگه این چه طور امکان داره؟ آیسل هم خبر را خونده و میگه شبنم خیلی زرنگه عاقله موندم طرف کدومشون باشم!….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا