خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی نامادری به همراه عکس

در این مطلب از سایت جلویاب شما می توانید خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی نامادری را مطالعه کنید، تا انتهای مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکی نامادری، سریالی جذاب و خانوادگی است که تابستان امسال روی آنتن شبکه a tv ترکیه رفت و حالا پخش دوبله فارسیش از شبکه جم تیوی شروع شده. این سریال از همان قسمت‌های اول به یکی از سریال‌های پربیننده تبدیل شد. فاروق گنجر پس از از دست دادن همسرش افسون از لندن به عمارت خود در استانبول نقل مکان می کند. همراه آنها دستیارش سراپ راه استانبول را در پیش می گیرد. سراپ که نمی‌خواهد از بچه‌های فاروک بچه‌داری کند، قصد دارد با یک فرد ثروتمند ازدواج کند.

قسمت ۲۲ سریال ترکی نامادری

قسمت ۲۲ سریال ترکی نامادری

سراپ شوکه میشه و میگه چی؟ فاروق میگه یه ازدواج صوری میگیریم و وقتی که آب‌ها از آسیاب افتاد از هم طلاق میگیریم سراپ میگه چی؟ الان هم پیشنهاد ازدواج دادین هم طلاق؟ فاروق میگه اینجوری حرفها از روت برداشته میشه سراپ خودشو بهم ریخته و ناراحت نشون میده و قبول نمیکنه فاروق پیشش میره و میگه من یه راه حل گفتم این کجاس مشکله؟ سراپ خودشو جوری نشون میده که غرورش له شده و عصبیه در حال صحبت کردنن که فاروق خبرنگاری که سراپ اجیر کرده را میبینه و میره سراغش و میبرتش پیش سراپ و میگه این شده بلای جونم هرجا میرم میاد و ازمون عکس میگرفت سراپ خودشو کلافه نشون میده و میگه بازم؟ سردار تو خونه به جم میگه که سراپ چند روزیه گم شده و کسی ازش خبر نداره که جم نگرانش میشه. سراپ با خبرنگار دعوا میکنه و میگه زندگیمو سیاه کردین چی از جونم میخواین؟ فاروق با عصبانیت بهش میگه اون عکسارو پاک میکنی و دیگه دور و برم نمیبینمت فهمیدی؟ و از اونجا میفرستتش بره. جم موقع بیرون رفتن با نیسان روبرو میشه و میترسن و نیسان بهش میگه که اومدم یه سری بهت بزنم جم بهش میگه من حالم خوبه نگران نباش.

آنها تو حیاط همدیگرو بغل میکنن که مروت میبینه و میره به هایریش میگه هایریش عصبی میشه و باهاش دعوا میکنه و از اونجا میره. سراپ برای مظلوم نشون دادن خودش گریه میکنه و خودشو درمانده نشون میده که فاروق دوباره درباره ازدواج صوری صحبت میکنه و سراپ که خوشحال شده به خواسته اش داره میرسه اما در ظاهر جوری نشون میده که به ناچار داره قبول میکنه و با فاروق برمیگرده. هایریش حسابی بهم ریخته و میگه اگه حقیقت داشته باشه باید چیکار کنم؟ نیسان وقتی به خانه برمیگرده میبینه سراپ اونجاست که عصبی میشه و میگه اینجا چخبره؟ فاروق ازش میخواد آروم باشه تا حرفشو بزنه. فاروق میگه من و سراپ میخوایم ازدواج کنیم همگی شوکه شدن و نیسان میگه چی؟ معلوم هست داری چی میگی؟ و با فاروق و سراپ دعوا میکنه و از اونجا میزنه بیرون. تو حیاط جم اونو میبینه که میپرسه چیشده؟ نیسان میگه نمیتونم نفس بکشم منو از اینجا ببر و باهم میرن. ایپک با فاروق تنهایی حرف میزنه و میگه چیشده؟ ماجرا چیه؟ فاروق از ازدواج صوری چیزی نمیگه و فقط میگه یه تصمیم گرفتم ازت میخوام احترام بزاری اگه میخوای کنارم باش! ایپک عصبی و کلافه شده.

نیسان با جم حرف میزنه و از ازدواج سراپ و فاروق میگه که جم جا میخوره نیسان میگه ناراحت شدی یا جا خوردی؟ جم میگه هرچی درباره سراپ قبلا بهت گفتم همون بوده و الان فقط جا خوردم نیسان بعد از کمی درد و دل کردن میره تو ماشین میشینه. ایپک حقو به نیسان میده و بعد از زدن حرفای دلش از اونجا میره. موقع رفتن ایپک با سراپ کل کل و بحث میکنه و در آخر بهش میگه حد و حدودتو بدون وگرنه بهت نشون میدم و از اونجا میره. مروت به آشپزخانه میره و ازدواج فاروق با سراپ را به هایریش، سردار و آیچا میگه که اونا هم شوکه میشن. آخرشب جم به سراپ زنگ میرنه و میگه نمیزارم پا تو این راه بزاری این راهی که داری میری راه تو نیست و قطع میکنه. فردای آن روز فاروق خبرنگار خبر میکنه تابا سراپ درباره ازدواجشون باهاشون حرف بزنن نیسان و جم که به خانه تازه رفتن با فهمیدن این موضوع نیسان سریعا میره سمت خبرنگارها و جم با کلافگی به ماشین تکیه میده….

بیشتر  بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی نامادری + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا