خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۲۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۲۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۲۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من

اونور به اتاق بچه هاش میره و باهاشون حرف میزنه اجه میگه که مامان همه چیزو واسمون تعریف کرده مگه چیشده؟ همه چیزو که نباید تعریف کرد مشکل کجاست؟ اونور سعی میکنه مجابشون کنه که اجه میگه خوب الان یعنی چی؟ از هم طلاق میگیرین؟ امره میگه یعنی مامانمو دیگه نمیبینم؟ اونور میگه معلومه که میبینی این چه حرفیه دیگه! همونجوری که من پدرتونم اونم مادرتونه اجه میگه ولی من میخوام با مامانم زندگی کنم امره هم میگه منم همینطور اونور با کلافگی میره. همه مردم به خاطر فیلمی که شبنم از خودش به اشتراک گذاشته نظرشون درباره اش تغییر کرده و به شبنم حق میدن و ازش دفاع میکنن. ملیسا عصبی میشه و میگه باید یه کاری کنم! جواب آزمایش جسدی که زیر خاک پیدا شده را به دست مسعود میرسونن او متوجه میشه که جسد نیازیه سپس وقتی زمان تخمینی دفنشو میبینه میگه تا دوربینارو چک کنن از طرفی یادش میاد که وقتی به ویلا شبنم و اونور تو ازمیر رفته بودن حدودا مال همون زمانه و شبنم یه شب شبانه رفته بود بیرون او خودش میره فیلم دوربین همون تاریخو چک میکنه و متوجه میشه که شبنم خاکش کرده بوده و بهم میریزه و نمیتونه باور کنه اما در آخر به ییلماز دستیارش میگه نیروهارو آماده کن آدرسی که که میفرستم بیاین اونجا.

او خودش به شبنم زنگ میزنه و باهاش قرار میزاره. ملیسا چمدان به دست به خانه اونور میره که آیسل با دیدنش شوکه میشه و میگه این موقع شب با اون همه خبرنگار دم در اومدی اینجا؟ اونم با چمدون؟ و سرزنشش میکنه واسه این کارش. اونور میاد و با فهمیدن موضوع بهش میگه امشب میتونی بمونی ولی فردا برگرد. وقتی ملیسا با آیسل تنها میشه بهش میگه که از قصد این کارو کرده تا به گوش شبنم برسه و اون کاری کنه تا نقطه ضعف نشون بده. اجه حرفاشو میشنوه و میره پیش امره و میگه ملیسا اومده اما نه به عنوان مهمان فکرهایی داره تو سرش! مسعود پیش شبنم رفته و باهم حرف میزنن شبنم میگه که تو دوران نوجوانیش همون دختریه که بهش پول داد تا بره سینما مسعود جا میخوره و لبخند میزنه سپس بعد از کمی حرف زدن همدیگرو میبوسند. مسعود از دور میبینه که ییلماز و نیروها دارن میان واسه همین شبنم را فراری میده و با خودش میبره خونه اش تا گیر مأمورها نیوفته و کسی نفهمه اون قاتل نیازیه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا