خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۲۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۲۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۲۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من

اونور با بچه ها به خانه میرن و ازشون میپرسه که چرا همچین کاری کردن؟ سپس میگه هرچند میدونم کی بهت یاد داده و ازشون میخواد که دیگه این کارو نکنن اجه بهش میگه مامانم خبر نداشت من رفتم چون نمیخوام این زن اینجا باشه از وقتی اومده مامانم رفته و دیگه زندگیمون مثل قبل نیست! مادربزرگش میگه چی فرق کرده دخترم؟ همه چیز همون جوریه بابات هست من هستم مامانتونم میبینین قرار نیست نبینینش که! اجه میگه نه نیست چی شبیه قبله؟ من میفهمم و با عصبانیت به اتاقش میره که ملیسا میخواد بزه که اونور میگه بمون نظرم عوض شده میخوام بمونی همینجا. شبنم شروع کرده به دنبال وکیل گشتن و به هرکی زنگ میزنه یا میگن نمیتونیم به پرونده تون رسیدگی کنیم یا بهونه میارن و میپیچونن یا کلا قطع میکنن شبنم بهم میریزه و خودشو دلداری میده که قوی بمونه سپس به زنی به نام اجه زنگ میزنه و میگه وضع اضطراریه به کمکت احتیاج دارم. فردای آن روز زنی با قدرت و پولدار به همراه بادیگاردهاش به اتاق شبنم تو هتل میره. شبنم با دیدنش لبخند میزنه. شبنم به یاد میاره که قبل از ازدواجش با اونور تو یه طلافروشی کار میکرد که اجه اونجا جواهر میخرید یه روز که اجه را میبینه عکسی از شوهرش کنار یه زن تو هتلی که شبا کار میکنه نشون میده و به اجه کمک میکنه تا طلاق بگیره به همراه نصف اموال اون مرد.

آنها موفق میشن و اجه بهش میخواد پول بده که شبنم میگه پول نمیخوام میخوام مثل شما قدرت مند و پولدار باشم چیکار کنم؟ رازش چیه کمکم کن. اجه به داخل اتاق هتل میره و به شبنم میگه قوانینی رعایت نکردی واسه همینه که به مشکل خوردی. سپس قرار میشه اجه به شبنم کمک کنه تا بچه هاشو و قدرتشو پس بگیره. ییلدریم پیش مسعود میره و مدرکی بهش نشون میده و میگه قاتل نیازی پیدا شد اونجا یه دی ان ای پیدا شده که متعلق به رزاقی برادر سلوعه. مسعود بهش میگه بچه هارو جمع کن یه جلسه میزاریم تو اتاق بعد میریم. اجه اول میره به دفتر کار آیسل و باهاش کمی خوش و بش میکنه سپس با شبنم قرار میزاره و باهم میرن به رستوران که همه با دیدن آنها باهم جا میخورن. اجه دیدم را سرزنش میکنه که چرا شبنم را تو راه تنها گذاشته و بهش میگه کسی که تو راه مارو تنها بزاره همون جا میمونه سپس شبنم میگه قهوه بیاره واسشون که دیدم تأیید میکنه و میره. مسعود با آدمهاش به اونجا میان و رزاقی را دستبند زده میبرن. آخرشب دیدم با سلو دعوا میکنه به خاطر آبرو ریزی و پلیس اومدن تو محل کارش و ازش میخواد بره بیرون از رستوران نمیخواد حرف بزنه. مسعود میره به لابی هتل و با شبنم حرف میزنه و میگه که فکر نکن تونستی منو بپیچونی! و بهش میگه که فهمیده اون نیازیو کشته ولی چون مدرک خیلی معتبری نداره نمیتونه کاری کنه اونور به هتل رفته که با دیدن اونا جا میخوره و از دور به شبنم زنگ میزنه و میگه کجایی تنهایی؟ شبنم وقتی میگه هتلم آره تنهام بهم میریزه که داره دروغ میگه سپس به بهونه مدل پیتزا مورد علاقه بچه ها قطع میکنه و از دور اونارو میبینه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا