خلاصه داستان قسمت ۳۲۸ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۲۹ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۲۸ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۲۸ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۲۸ سریال ترکی خواهران و برادران

پلیس‌ها به بانک میان و با اورهان صحبت می‌کنند تا اظهاراتشو ثبت کنند افراد داخل بانک اوهان را تشویق می‌کنند شنگول هم با افتخار دست اورهان را می‌گیرد و میگه شوهر منه اون یه قهرمانه. سوزان در حیاط کلوب در حال رسیدگی به بوته‌های گل هست یامان پیشش میره و از روحیه لطیفش خوشش میاد و ازش تعریف می‌کنه وقتی سوزان به داخل کلوب میره ثریا به آنجا میاد و به یامان میگه طبق گفته‌هایش با همدیگه با دخترهایشان شب شام برن بیرون یامان که کلاً این قضیه را فراموش کرده بود قبول می‌کنه ثریا متوجه شده که یامان دیگه مثل قبل مشتاق نیست. در مدرسه استاد بوراک به داخل کلاس میره و میگه امروز استادتون نیومده و این زنگ درس ندارین به جاش براتون معما طرح کردم که بیکار نباشین و بچه‌های کلاس را به دو گروه قرمز و آبی تقسیم می‌کند سپس بهشون راهنماهایی میده تا مسابقه را شروع کنند. فاطما مدام به شنگول دستور میده تا چه کارهایی بکند اما خودش رو صندلی نشسته و پاهایش را دراز کرده شنگول عصبانی می‌شه و می‌گه خودتم باید کار کنی سپس پیش آکف میره تا از فاطما گلگی کنه آکف میگه فاطما سنش زیاده و باید باهاش کمی مدارا کنه همان موقع فاطما به اونجا میاد و به آکف میگه به خاطر خستگی زیاد می‌خواد از خدمات ماساژ استفاده کنه و او قبول می‌کنه که شنگول شوکه و عصبی میشه.

سوسن به لیدیا میگه شب مادر من با پدر تو شام قرار گذاشتن و می‌خوان ما هم باهاشون باشیم به احتمال زیاد می‌خوان رابطه‌ای را شروع کنند و ما را هم در میان بزارن لیدیا مخالفت می‌کنه که سوسن میگه از قضا این دفعه منم باهات هم عقیده‌ام باید تا آخرش مخالفت کنیم و کم نیاریم. بعد از مدرسه آیبیکه به بچه‌ها میگه برک در یک گل فروشی مشغول به کار شده و می‌خوام روز اول کاریش برم پیشش آسیه هم میگه منم برم برای مصاحبه کاری که پیدا کردم اوگولجان از اینکه باید بره سر کار و کار کنه کلافه است و با عمر راهی میشه. نباهت در کلوب پیش سوزان رفته و درباره روزی که با یامان گذرونده ازش سوال می‌کنه و وقتی سوزان تعریف‌های یامان را از خودش به او میگه ازت خوشش اومده و میگه می‌خواد راهیو باز کنه که بهت نزدیک بشه. آیبیکه پیش برک رفته که او دسته گلی آماده کرده و با همدیگه سوار موتور میشن تا به صاحبش برسانند، آسیه به مصاحبه کاری رفته اما یه نفر دیگه را استخدام کرده بودند آسیه در ساحل دختری به نام آلینا را می‌بیند که گیتار می‌زنه و بهش پیشنهاد میده همراه او بخواند و هر پولی که درآوردن را نصف کند آلینا قبول می‌کنه و شروع به همکاری می‌کنند مردم دورشون جمع میشن.

عمر با سوسن در حال درس خواندنند که روی کتاب براش می‌نویسه دوست دارم سوسن با دیدن اون جمله خوشحال میشه و او را در آغوش می‌گیرد اوگولجان روی ماشین کثیفی قلب می‌کشه و عکسشو برای الیف می‌فرسته الیف با اینکه ذوق می‌کنه ولی ری اکشنی نشون نمیده از طرفی یاسمین برای تولگا پیامی می‌فرسته که باهاش قهر نکنه تولگا میگه مگه بچه‌ایم؟ خیالت راحت قهر نیستیم یاسمین خوشحال میشه. بعد از تموم شدن آهنگ آلینا پول را با آسیه نصف می‌کنه و ازش می‌پرسه که چرا کار می‌کنه با یونیفرمی که تنته معلومه پول لازم نداری آسیه میگه داستانش مفصله برای خرید کفش واسه خواهرم پول لازم دارم آلینا میگه بریم من پولشو میدم و کم کم از پولی که با خوندن در میاریم بهم پس میدی آسیه قبول می‌کنه. یامان شب در کلوب به ثریا میگه دخترها راضی نیستند به این رابطه و ما عجولانه تصمیم گرفتیم او فکر می‌کنه که او بچه‌ها را بهانه کرده آنها با هم صحبت می‌کنند که همان موقع سوزان از راه می‌رسه و توجه یامان بهش جلب میشه ثریا با عصبانیت از اونجا میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا