خلاصه داستان قسمت ۳۳۵ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۳۵ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۳۵ سریال ترکی خواهران و برادران
تو مدرسه همه بچه ها به استقبال استاد بوراک رفتن و اومدنشو جشن میگیرن استاد بوراک تشکر میکنه و خوشحال میشه سپس ازشون میخواد برگردن سرکارشون. بعد از مدرسه اوگولجان با عمر دفتر نظرسنجیو که به الیف داده بود میخونه و میگه مکانی که خیلی دوست داره فضاست من چیکار کنم الان؟ سپس بهش میگه سوزی هم جواب داده عمر کنجکاو میشه و جواباشو میخونه و متوجه میشه که یکی از لحظات رویایی که تو ذهنشه اینه که زیر آسمان سرسو رو شونه عمر بزاره و کوکی های قلبی شکلی که خود عمر درست کرده را بخورن عمر به خانه میره تا شروع کنه به پختن کوکی. اوگولجان تو مسیر خونه فاطما را میبینه که از محل کارش داره میره خونه سپس بهش میگه شنگول مادرت برای خواستگاری و عقد برادرش رفت شهرستان اوگولجان واسه داییش خوشحال میشه. او مبلی کنار کوچه میبینه و به فاطما میگه سالمه من میارمش خونه فاطما میگه نه کثیفه اما اوگولجان اعتنایی نمیکنه به حرفش و برمیدارتش. عمر با سوسن تو پارک قرار میزاره و کوکی هارو بهش میده او خوشحال میشه و متوجه میشه اون دفتر نظرسنجی اوگولجان را خونده و از طعم کوکی ها تعریف میکنه.
شب ایاس و صرب به شبگردی میخوان برن که یاسمین میخواد اونم ببرن اما صرب به اصطلاح سرشو شیره میماله و با ایاس سریعا از خانه بیرون میرن یاسمین دلخور میشه. اوگولجان در نبود الیف به خانه آیلا میره و ازش میخواد بزاره بره اتاق الیف چون واسش سورپرایز آماده کرده ایلا قبول میکنه. اوگولجان پروژکتوری طرح آسمان و کهکشان خریده و رو تخت الیف میزاره سپس به حیاط میره. نباهت و آکیف براب خوردن شام به رستوران پیرن که بعد از چند دقیقه یامان و ثریا باهم به اونجا میان و آکیف با دیدنشون جا میخوره. سپس یامان جلوی ثریا زانو میزنه و ازش خواستگاری میکنه که ثریا با خوشحالی میگه بله بله و همدیگرو بغل میکنن که آکیف حرص میخوره و نباهت رفتارشو درک نمیکنه سپس ازش میخواد تا برن بهشون تبریک بگن اکیف به ثریا طعنه میزنه که فکر میکردم به خاطر سوزان دیگه بیخیال شدی! یامان میگه ما درباره سوزان باهم حرف زدیم سپس از اکیف عصبی میشه که تو همچین شبی داره این حرفارو میزنه نباهت تبریک میگه و با خنده او را از اونجا میبره.
صرب و ایاس تصادفب به همان رستورانی میرن که آسیه و آلینا اونجا اجرا دارن بعد از خوندن اولین آهنگ یه پسر مزاحم آسیه میشه که ایاس با اون مرد دعوا میکنه که آسیه جداشون میکنه و از ایاس عصبی میشه که چرا دخالت کرده و از اون کمک نمیخواسته صاحب رستوران اونارو از اونجا بیرون میکنه که صرب ایاسو سرزنش میکنه و در آخر ایاس ازش میپرسه آسیه از چی خوشش میاد؟ صرب میگه از آدم های خوب انها باهم شرط میبندن سر تور کردن آسیه. الیف وقتی به اتاقش میره اوگولجان از تو حیاط با کنترل پروژکتور را روشن میکنه و او غافلگیر میشه و از آیلا میپرسه اینجا چخبره؟ آیلا میگه برو تو حیاط او با سرعت پیش اوگولجان میره و بهش میگه شوکه شده از این کار قشنگش سپس بالاخره جواب مثبت میده که اوگولجان خوشحال میسه و همدیگرو بغل میکنن. شوال پیش گلتن میره و میگه از کارت راضی نبودم نمیخواد فردا بیای دیگه اما او میگه من زن سادوام و نمیتونی به این راحتی اخراجم کنی! سپس تهدیدش میکنه که اگه اخراج بشه میره پیش پلیس اگه بلاییم سرم بیاد دوستم میره پسش پلیس شوال جا میخوره. اکیف که از نامزدی ثریا و یامان کلافه و ناراحته تو خونه شروع میکنه به خوردن نوشیدنی….