خلاصه داستان قسمت ۳۳۷ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۳۷ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۳۷ سریال ترکی خواهران و برادران
الیف با عصبانیت از آن مرد میپرسد که چرا به آنجا اومده چه جوری آزاد شده؟ آن مرد بهش میگه آزادی مشروط داشتم از همسایهها فهمیدم که سرپیل مرده و ازشون آدرس تورو گرفتم و اومدم اینجا الیف به برک اشاره میکنه و میگه این همون بچهایه که فروختی خوب نگاش کن! سپس بعد از کمی گلگی کردن با عصبانیت پدرشو از خونه بیرون میکنه. برک که تا آن موقع ساکت بود به دنبالش میره و میگه بعد از این همه مدت چرا اومدی؟ چه جوری به راحتی تونستی منو بدی به یک خانواده دیگه؟ آن مرد بهش میگه میدونم حق داری از دست من عصبانی باشی ولی بدهی خیلی سنگینی داشتم چارهای نداشتم و وقتی با خانواده جدیدت توافق کرده بودم دیگه نمیتونستم بیام ببینمت چند باری از دور اومدم دیدمت ولی نمیتونستم جلو بیام او بعد از کمی حرف زدن ازش میخواد تا او را ببخشه و چند روز دیگه از استانبول میره برای همیشه فقط خواست قبلش آنها را ببیند برک بهش میگه نه من هیچ وقت تو رو نمیبخشم و به خانه میره. پلیس جلوی اوگولجان و عمر را میگیرد و میگه گزارش شده موتور دزدیه!
اوگولجان به ایاس زنگ میزنه و وقتی او میاد به پلیسها میگه سوء تفاهم شده خودش موتورشو داده به اونا و وقتی اسم صرب را پلیس میآورد که او گزارش داده آنها عصبانی میشن ایاس ازشون میخواد تا بزرگش نکنن خودش به حساب او میرسه. شب وقتی همه به خانه میرن میبینن که فاطما اجاق گاز با تلویزیون و لپ تاپ خریده آنها جا میخورند که پولشو از کجا آورده فاطما میگه زمینی تو انحصار ورثه بود که به فروش رفته و سهم منو دادن سپس پیشنهاد میده که شب شام برن بیرون. ثریا و سوسن به کلوب میرن برای خوردن شام که میبینن لیدیا و یامان آنجا هستند دخترها وقتی میفهمند قرار از قبل تعیین شده بود عصبی میشن سپس وقتی میفهمند پدر و مادرشان با هم نامزد کردند به شدت عصبانی و کلافه میشن و بعد از گفتن اینکه با این ازدواج مخالفن از آنجا میرن. خانواده اورهان به رستورانی شیک رفتند اما همه به خاطر قیمتهای بالا نمیتونن چیزی سفارش بدن ولی فاطما برای همه غذاهای متنوعی سفارش میده که در کنارشان دسر هم هست.
اوگولجان که میدونه از دلارها داره خرج میکنه چیزی نمیگه. شوال پیش آکف رفته و میگه زن ساده اومده پیشم و داره برام دردسر میشه آکف میگه این مشکل توئه باید باهاش کنار بیای سپس ماجرای ازدواج و نامزدی یامان و ثریا را میگه که شوال برای از دست دادن یامان عصبی میشه. خانواده اورهان وقتی به خانه برمیگردند میبینند سوسن و برک اونجا تو حیات نشستن آنها ماجراهاشونو واسشون تعریف میکنند. آکف در خوردن نوشیدنی زیاده روی کرده و اصلاً تو حال خودش نیست سپس شروع میکنه به آهنگ خوندن که مشتریهای دیگه کلافه میشن و باهاش درگیر میشن آکف در حالی که رو زمین افتاده از گارسون میخواد گوشیشو برداره و به ثریا زنگ بزنه تا بیاد ثریا به اونجا میره و بهش میگه سری بعدی که تو دردسر افتادی به نباهت زنگ بزن سپس بهش میگه کا من دارم با یامان ازدواج میکنم و با تو هیچ آیندهای ندارم چون متاهلی و از آنجا میره. اوگولجان و فاطما به کمک همدیگه پولها رو در حیاط چال میکنند عمر به اونجا میاد و ازشون میپرسه چیکار میکنید آنها وانمود میکنند میکنن که واسه ورزش بیرون رفتن عمر شوکه میشه…