خلاصه داستان قسمت ۳۴۶ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۴۶ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۴۶ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۴۶ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۴۶ سریال ترکی خواهران و برادران

آسیه وقتی می‌بینه عمر دیر کرده با سوسن و اوگولجان به دنبالش میرن که او را روی زمین درازکش پیدا می‌کنند آنها ازش می‌پرسند که چی شده؟! عمر میگه هیچی چنگیز آدماشو فرستاده بود تا تهدیدم کنن که شکایتمو پس بگیرن اما با این کارشون میرم کلانتری و یک بار دیگه ازشون شکایت می‌کنم آنها کمک می‌کنند و عمر را به خانه خودشان می‌برند. اورهان به زخم‌های عمر رسیدگی می‌کنه و ازش می‌خواد که شکایتشو پس بگیره تا دیگه باهاش کاری نداشته باشند اما عمر قبول نمی‌کنه و میگه از شکایتم صرف نظر نمی‌کنم! امل به آنها میگه که فاطما همه چیزو به یاد آورد اوگولجان هیجان زده میشه و ازش درباره پول‌ها می‌پرسه فاطما بهش میگه یادم اومد که پول‌ها رو کجا گذاشتم ولی اورهان میگه یه مشکلی هست اونم اینکه پول‌ها سر جاش نیست. آنها جا می‌خورند و میگن یعنی چی فاطما ماجرا رو برایشان تعریف می‌کنه فردای آن روز سوزان وقتی از خواب بیدار می‌شه می‌بینه با یامان روی کاناپه خوابشان برده یامان بهش میگه بعد از خونه خودم اینجا اولین جایی بود که احساس راحتی می‌کردم سوزان می‌خواد بره صبحانه بیاره که یامان نمی‌ذاره و میگه خودم از بیرون سفارش میدم تو استراحت کن سپس بهش پیشنهاد ازدواج میده سوزان جا می‌خوره و ذوق زده میشه.

اوگولجان با عمر قبل از مدرسه به خانه تولگا میرن اوگولجان شروع می‌کنه به گشتن که وقتی تولگا از عمر می‌پرسه ماجرا چیه با فهمیدن موضوع از اوگولجان ناراحت میشه که  فکر می‌کنه پول‌هاشو او برداشته و بهش نداده و اونو دزد می‌دونه سپس با ناراحتی به اتاقش میره. تو مدرسه برک با پدرش حرف می‌زنه و می‌فهمه که جایی که می‌موند را از دست داده او بهش پیشنهاد میده بیاد تو خونه اونا زندگی کنه اتاق زیاد دارن گوکان خوشحال میشه و قبول می‌کنه. شوال به کلاس درس بچه‌ها میره و میگه براتون یه پروژه دارم باید با روشی که به عهده خودتون گذاشتیم برای تحصیل بچه‌های بی‌سرپرست پول جمع کنید و یه برنامه مفرح و شاد هم براشون ترتیب بدین آنها تصمیم می‌گیرند که بازارچه‌ای راه بیندازند و وسایلی که کهنه نیست را بفروشند و با پولش برای تحصیل بچه‌های بی‌سرپرست کمک کنند و تئاتری کودکانه هم اجرا کنند. موقع رفتن تولگا اوگولجان جلوشو می‌گیره ازش معذرت خواهی می‌کنه و می‌خواد که او را ببخشه اما تولگا باهاش آشتی نمی‌کنه و میره.

نباهت به کلوب رفته می‌بینه آکف نشسته داره صبحانه می‌خوره او باهاش بحث می‌کنه که بره سر پستش وایسه یامان به اونجا میاد که با دیدن آکف بغلش می‌کنه و ازش تشکر می‌کنه وقتی ازش می‌پرسن دلیل این کارهاش چیه یامان میگه جلوی یه اشتباه بزرگو گرفت و خبر میده که قراره با سوزان ازدواج کنه انها اول جا می‌خورند سپس خوشحال میشن نباهت وقتی می‌فهمه آکف همچین کاری کرده حدس می‌زنه که برای دور کردن یامان از ثریا رفته حقیقتو گفته و از دستش عصبانی میشه. تو مدرسه صرب با گوکان دعوا می‌کنه که چرا به جای تمیز کردن مدرسه وایساده و داره چای می‌خوره برک از رفتار و لحن حرف زدن صرب خوشش نمیاد و بلهاش دعوا می‌کنه تولگا میاد و آنها را جدا می‌کنه. نباهت وقتی به خانه‌اش میره اورهان و فاطما به اونجا میرن و درباره عروسک صحبت می‌کنند سپس نگابت عروسک بهار را که شبیه عروسک امل هست میاه غمی‌کنه تا ببینه عروسک‌ها جابجا شدن یا نه اما پول را آنجا پیدا نمی‌کنن. آسیه به محل کارش رفته که می‌بینه ایاس به اونجا اومده تا به بهانه کمک کردن باهاش وقت بگذرونه. اوگولجان از اینکه تولگا باهاش آشتی نمی‌کنه کلافه است…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا