خلاصه داستان قسمت ۳۹۷ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۹۷ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۹۷ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۹۷ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۹۷ سریال ترکی خواهران و برادران

صرب به جانسو زنگ میزنه تا به بهونه تکلیف ببینه کجاست او میگه بیرونم چند دقیقه دیگه ایاسو میبینم صرب جا میخوره و میگه ایاس؟ جانسو میگه آره حالا بعدا میبینمت میگم. بعد از قطع تماس ایاس از خونه میخواد بره ببرون که صرب میگه کجا میری؟ او میگه با نور دوستم قرار دارم و میره. صرب پوزخند میزنه و میگه باشه و تعقیبش میکنه. جلوی در کافه ایاس را میبینه با جانسو داره حرف میزنه و خوش و بش میکنه و فکر میکنه اونا باهم قرار داشتن صرب ازشون عکس میگیره و میگه فقط مونده بود از تو نارو بخورم! و میره. ایاس به جانسو میگه من منتظر دوستم نورام همان موقع نورا میاد و با هم میرن سر یه میز میشینن جانسو هم چون تنها گیرش نیاورده بعد از چند دقیقه از اونجا میره. سوسن پیش امل رفته تا در نبود عمر و یاسمین که سرکارن تنها نباشه. گلتن به اونجا میره و میگه از آشناهای دور عمرم و بهش فلشی میده و میگه اینم از کادو عروسیتون و میره سوسن فیلم داخل فلشو میبینه و میفهمه که مادرش سوزان را کشته و بهم میریزه و گریه میکنه با اومدن عمر و یاسمین به بهونه کار داشتن میره خونه. آکیف و ثریا درباره کلکی که به گلتن زدن میگن و میخندن که سوسن میاد و فلشو نشون میده و میگه چطور تونستی این کارو بکنی؟ و باهاش دعوا میکنه ثریا و آکیف میگن که از روی قصد نبوده.

همان موقع عمر به سوسن زنگ میزنه که سوسن میگه من الان بهش چی بگم؟ تو زندگیمو نابود کردی! و میخواد به طرف مادرش حمله کنه که آکیف جلوشو میگیره و ازش میخواد آروم باشه. او باهاش حرف میزنه و میگه از روی قصد و عمد نبوده میخوای مادرت بیوفته زندان؟ سپس ازش میخواد تا آروم باشه و فلشو بهش بده سوسن فلشو میده و میره تو اتاقش. ایاس وقتی به خونه میره صرب باهاش دعوا میکنه و عکسو نشونش میده ایاس هرچی میگه اون باور نمیکنه که باهم دعواشون میشه. فردای آن روز تو مدرسه میفهمن که سوسن نیومده و گفته حالش خوب نیست. صرب به ایاس مدام متلک میندازه و اونم برای حرص درآوردن  بعد از مدرسه عمر میره دم در خانه ثریا تا حال سوسن را بپرسه. او میره دم در اتاقش و وقتی میبینتش میخواد بغلش کنه که سوسن عقب میکشه عمر جا میخوره و میگه نترس مریض نمیشم سوسن میگه مریض نیستم دروغ گفتم به استاد بوراک سپس بهش میگه من فکرامو کردم ما نمیتونیم باهم ازدواج کنیم عمر جا میخوره و میگه چرا؟ همه چیزو درست میکنیم من نمیخوام ازت جدا بشم! سوسن حلقه رو پس میده و عمر را از اونجا میره. سوسن گریه میکنه و عمر حالش خوب نیست و با حالی داغون میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا