خلاصه داستان قسمت ۳۹۹ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۹۹ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۹۹ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۹۹ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۹۹ سریال ترکی خواهران و برادران

تو کلاس استاد بوراک میاد و میگه یه مسابقه ست درباره اطلاعات عمومی و از مدرسه ما هم یه تیم باید برن که ما اعضاءشو انتخاب کردیم، عمر و ایاس و آیبیکه و سوسن. عمر میگه من نمیام اسم منو خط بزنین به جاش تولگا میاد اونجا همه میفهمن که میونه سوسن و عمر شکرآبه و باهم بهم زدن. نباهت با آیلا رفته به کلوب و باهم حرف میزنم و بهش میگه که حامله ست آیلا میگه خوب الان میخوای چیکار کنی؟ به آکیف میگی؟ او میگه نه واسه چی؟ که به خاطر بچه بیاد سمتم؟ نمیخوام، ببین چه بدبختی گیر کردم تا خواستم یه زندگی بدون آکیف واسه خودم درست کنم فهمیدم حامله ام آیلا میگه بهش بگو شاید اصلا واسه همین بچه هم که شده یه زندگی جدید درست کردین باهم! نباهت میگه نه بابا دیگه چی! یاسمین تو مدرسه از صرب و ایاس میپرسه که ماجرا چیه؟ صرب میگه که نارو زده بهم ایاس هرچی میگه او باور نمیکنه که ایاس بهم بریزه و میگه باشه و از روی لج صرب میره پیش جانسو و باهاش شب تو کتابخانه قرار میزاره جانسو خوشحال میشه و قبول میکنه صرب حرص میخوره. موقع رفتن سوسن میاد و میگه گروه اینجوری خیلی ضعیف شده میخوام برم بگم من انصراف میدم به جاش عمر بیاد.

عمر میگه لازم نیست واسه من تصمیم بگیری این واسه قبل بود سرت تو کار خودت باشه و میره. اوگولجان به تولگا میگه امشب که میخوای مطالعه کنی به جات من برم رو تاکسی کار کنم؟ او قبول میکنه الیف ازش دلیلشو میپرسه او میگه جانسو کفشش پاره شده منم پول قبضارو گم کردم خاله آیتن پولی که میخواست کفش واسه جانسو بگیره رو داد به من میخوام واسش کفش بگیرم الیف میگه که چقدر تو خوبی. شب شوال و آکیف رفتن به جنگل تا گوکان را از زیر خاک دربیارن وبا بستن سنگ به پاش بندازن ته دریا که میبینن دو سه نفر اونجا کمپ زدن. آکیف میگه چادر تو ماشین دارم منم اینجا میمونم و نمیزارم اینجا تنها بمونن اعصابشونو خورد میکنم تا برن ما هم به کارمون برسیم. صرب برای اینکه نزاره ایاس بره سر قرار با جانسو تو قهوه اش قرص خواب میریزه. صرب میره به جای مادرش به جلسه همسایه ها که جانسو به ایاس زنگ میزنه و ایاس میگه الان میام دنبالت سپس تو مسیر انقدر خواب آلوده که تعادلشو از دست میده و با موتور میخوره زمین…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا