خلاصه داستان قسمت ۴۱ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر

در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۱ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریال‌های جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جاده‌های خطرناک پر از آزمون‌های شور، اشتیاق، انتقام و قلدری می‌پردازد که یک شبه تغییر می‌کند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آک‌گول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال می‌باشند.

قسمت ۴۱ سریال ترکی یاقوت کبود
قسمت ۴۱ سریال ترکی یاقوت کبود

قسمت ۴۱ سریال ترکی یاقوت کبود

اوکان میگه اینجا چخبره؟ بورا میگه حوصله ام سر رفته گفتم شاید تو هم دلت واسم تنگ شده باشه و اسلحه شو درمیاره و میگه راه بیوفت. یامان به فرایه میگه اگه کسی نفهمه اینجاییم باید بمونیم تا صبح سپس فرایه سردشه که یامان کتشو میده بهش و بغلش میکنه که گرمتر بشه، آتش از دوربینی که تو اون اتاق گذاشته اونارو زیر نظر داره و حرص میخوره. بورا اوکان را به جایی برده و اونو تو محفظه ای تنگ و در بسته میزاره و اونجارو پر از آب میکنه و میگه اگه بعد از سه ساعت زنده بودی تو بردی و میره اوکان میگه بگو کنار بابام دفنم کنن. محفظه کم کم پر آب میشه و اوکان ترسیده و بورا را صدا میکنه. یامان وقتی فرایه خوابش برده بهش میگه تو کی از عشقمون دست کشیدی؟ سپس بعد از چند دقیقه یامان خوابش میبره و فرایه بیدار میشه که به خودش میگه من هیچ وقت از عشقت دست نکشیدم خواهش میکنم تو هم دست نکش و میخواد ببوستش که آتش با تعجب از فیلم بهش نگاه میکنه ولی فرایه منصرف میشه و میخوابه. آتش با کلافه گی میره سمت آتلیه دانشگاه. بورا میره سمت اوکان و بهش میگه دوام آوردی آفرین و بیرون میارتش. اوکان میگه داشتم میمردم! بورا میگه خوب بودی بزار ببینیم داداشتم دوام میاره چون سراغ اونم میرم!

آلینا وقتی میبینه خبری از یامان نیست میره سراغ همان دختری که قبلا سراغش رفته بود و فکر میکنه یامان اونجاست سپس ازش میشنوه که با یه دختر خوشگل تو آتلیه ست. آلینا با عصبانیت به خانه رفته و به مادرش ماجرارو میگه و عصبانیه چون نمیدونه یامان با کی رفته و داره چیکار میکنه. آتش رفته به آتلیه و قفل درو باز میکنه و میره آتش و یامان وقتی میبینن در باز شده به سمت عمارت میرن. وقتی به عمارت میرسن تو حیاط آلینا با فرایه دعوا میکنه و میگه با شوهر من تا این موقع شب چیکار میکردی؟ اون زن تویی آره؟ تو با شوهر من رابطه داری؟ آره دیگه از بچگی هم باهم دوست بودین! همه به حیاط میان و عمر با آلینا دعوا میکنه و جمیله به خاطر حرف های آلینا تو گوشش میزنه و میگه خفه شو دیگه عمر به جمیله میگه دست دخترتو میگیری میری از اینجا باید از هم جدا بشن! آلینا داد میزنه کن من جدا نمیشم! جمیله به زور اونو از اونجا میبره. جو عمارت به شدت به ریخته و عمر با یامان حرف میزنه و میگه باید جدا بشین جمیله در حال فالگوش وایساده که آتش از پشت سر میاد و جمیله به بهونه ای از اونجا سریعا میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکیه یاقوت کبود + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا