خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۴۲ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۴۲ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۴۲ سریال ترکی زندگی شاهانه من

جلسه دادگاه طلاق شروع شده و وکیل ها از موکلشون دفاع میکنن. مسعود وقتی به کلانتری برمیگرده همه اونو تشویق میکنن و بهش تبریک میگن که بالاخره موفق شد و بوراک را پیدا کرد. رئیس پلیس به مسعود میگه بره پیشش وقتی به اتاقش میره بهش میگه درسته کار بزرگی کردی ولی بازم باید بازجویی بشی چون تعلیق بودی نباید اونجا می بودی مسعود پاکتی میده و میگه می‌خوام استعفاء بدم کارم تموم شده دیگه. تو دادگاه قاضی میخواد جلسه رو به یه روز دیگه موکول کنه اما همان موقع ملیسا میاد و اعتراف میکنه که هم دوست دختر اونور هستش هم حامله ست اونور و آیسل با وکیلشون شوکه شدن و بهم ریختن از طرفی شبنم خوشحال میشه قاضی به صورت موقت حضانتو میده به شبنم تا حقایق معلوم بشه. شبنم با خوشحالی میره پیش مسعود و خبر خوبی بهش میده آنها از خوشحالی همدیگرو بغل میکنن. اونور وقتی به خانه میره با عصبانیت میره سمت گلخانه که مادرش سعی میکنه آرومش کنه وقتی ملیسا میاد باهاش دعوا میکنه که چطور اینکارو باهام کردی؟ او صدای ضبط شدشونو واسش پخش میکنه و میگه تو میخواستی منو بفرستی خارج؟

و باهم کمی بحث میکنن اونور میگه خوب حالا که اینارو فهمیدی میخوای چیکار کنی؟ میخوای بری؟ برو خوب! ملیسا به آیسل میگه جایی که منو نخوان نمیمونم فقط از من و بچه ام فاصله بگیره! و میره. شبنم دنبال بچه ها اومده و موقع رفتن اونور میگه این بردت کامل نیست دادگاه هنوز تموم نشده! مسعود میره به ملاقات فردی به اسم عثمان و ازش میخواد رزقیو تو زندان زیر نظر داشته باشه و بره بهش بگه که داداشش مرده. اون این کارو میکنه و رزقی حسابی عصبانی میشه و میره تو دستشویی زنگ میزنه به شبنم و میگه مدارکی ازت دارن که میدم به شوهرت میدونم کار تو بوده مرگ داداشم! شبنم به مسعود زنگ میزنه و خبر میده او میگه نگران نباش با من. عثمان به مسعود زنگ میزنه و خبر میده مه اول یه زنو تهدید کرد بعد به یکی با اسم جمیل یه آدرس داد. شب اونور به حرفاش با شبنم فکر میکنه و بهم ریخته شبنم با بچه هاش و دیدم و وکیلش سر میز شام هستن و شبنم عکس میگیره و برای اجه میفرسته او واسش فیلمی از آیسل و دوست پسرش فرستاده که شبنم دیدم را صدا میزنه و به اون نشون میده وکیل کمی شک میکنه. ساعت ۱۲ شب رزقی به اونور زنگ میزنه و میگه واست یه آدرس میفرستم فردا برو یه فیلم هست که درباره رازهاییه که ازت مخفی کردن و قطع میکنه. فردا اونور میره سر قرار و فلشو ازش میگیره….

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا