خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی حلقه + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی حلقه می باشید. این سریال ترکیه ای درام عاشقانه و اکشن در سال های ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ ساخته شده است. شرکت تولیدکننده سریال حلقه Es Film است و کارگردان آن زیبا و پلیسی ولکان کوچاترک می باشد. نویسندگان سریال نیز Aziz Tuna C و Selim Bener و Ali Demirel هستند. به نظر می رسد در این سریال شاهد درگیری شخصیت ها با موضوعاتی همچون پول، عشق، مرگ و قتل خواهیم بود. خلاصه اینکه، این سریال به نظر یک درام عاشقانه و جنایی جذاب با مضامین پیچیده اجتماعی به نظر می رسد.

قسمت ۴۸ سریال ترکی حلقه
قسمت ۴۸ سریال ترکی حلقه

قسمت ۴۸ سریال ترکی حلقه

ایلهان و اسکندر و خیاط به نمایشگاه رفتن و وکیل بهشون میگه بی دماغ کشته شده و از خیاط میپرسه کار تو بوده؟ خیاط میگه نه وکیل میگه پس کار بالاییاست اونا وارد عمل شدن، خیاط میگه یعنی روحی اومده تو کار! روحی سراغ سعدلله رفته و بعد از کمی حرف زدن بهش میگه بهم گفتن تو خیلی حرف میزنی و در آخر اونو هم میکشه. جهانگیر با چاتای به سالن بوکسش رفتن و جهانگیر میگه یعنی تا وقتیکه حافظه ام برگرده باید پیش هم باشیم؟ چاتای میگه خسته شدی؟ و شروع میکنه باهاش حرف زدن و اونو میبره پیش آلتان جهانگیر  اول جا میخوره اما بعد از چند دقیقه آلتان باهاش درباره اون روزا حرف میزنه که جهانگیر چیزهایی یادش میاد ولی اسم داداش چاتای را نه. جهانگیر میگه پس بریم سراغ امتحان بعدی و دکتر بیرون میاد. جهانگیر با دیدن او عصبی نیشه و میگه اگه دستش به من بخوره زنده اش نمیزارم! چاتای میگه میخواد یکسری دارو بهت بده تا به یاد بیاری به این فکر کن که واسه نجات جون کان انجام میدی جهانگیر قبول میکنه. دکتر با اوستا به بهونه چکاب کان به محل نگهداریش میرن. اما همان موقع کان موفق شده به بیرون بره که آدم میبینتش.

و وقتی میفهمه اون خودش اومده میگه اون اوستا الان گیر میوفته و باهم به داخل میرن و دستای نگهبنارو میبندن. همان موقع درمان جهانگیر داره شروع میشه که آدم بهش زنگ میزنه اما چاتای رد تماس میده. سپس کان با گوشی ادم های چاتای به چاتای زنگ میزنه و میگه چیه توقع نداشتی صدای منو بشنوی؟ جهانگیر متوجه میشه که وضعیت عادی نیست و بهم ریختگی چاتای را میبینه و میگه از کان خبری شده؟ نکنه فرار کرده؟ و بهشون حمله میکنه و از اونجا فرار میکنه. جهانگیر پیش کان میره و بعد از چند دقیقه حمیرا به اونجا میاد و با دیدن کان بغلش میکنه و خوشحال میشه سپس جهانگیرو بغل میکنه و ازش تشکر میکنه. وکیل هارچ با خیاط میرن پیش چاتای و ازشون میخواد تا توضیح بدن. آنها خبر از مرگ بی دماغ میدن و میگن که کار اون بالاییاست و دارن میان پایین این اصلا خوب نیست. خیاط میگه هممونو میتونن نابود کنن! وکیل میگه برنامه خانوادگیتونو بندازین عقب به این کار برسین یه جلسه ترتیب میدم چاتای قبول میکنه. کان پیش بهار رفته که او با دیدن کان حسابی خوشحال میشه و بغلش میکنه و ازش معذرت خواهی میکنه.

جمال پیش کان میره و با دیدنش خوشحال میشه سپس کان بهش میگه که آلتان نمرده آنها جا میخورن که کان میگه جلوی خودم نشست باهام حرف زد جمال ازش میخواد تعریف کنه. حمیرا به دعوت گولای به خانه آنها رفته و باهم صحبت میکنن که گولای از نورتن هم میخواد بشینه پیششون. بهار با کلن حرف میزنه و بهش میگه فرمانده جمال داره یه چیزیو ازمون مخفی میکنه میگفت اطلاعاتو از بخش مواد مخدر گرفته ولی اونا خبر نداشتن، کان و بهار تو فکر میرن. چاتای با خیاط و وکیل هارچ میرن به نمایشگاه که با روحی قرار ملاقات دارن. اونجا روحی میگه دو روز دارم گندکاری های تورو تمیز میکنم و به طرف وکیل هارچ پاکتی میگیره. او میخونه و متوجه میشن که مدیریت حلقه از چاتای فعلا سلب شده و به صورت مشترک با وکیل هارچ باید برگردونه تا پیدا شدن پسر دوم چنگیزخان! بعد از رفتن حمیرا، او به نورتن پیامی میفرسته و ازش میخواد تا اگه تو خونه جهانگیر چیزی داره بره تمیز کنه چون گولای بهشون مشکوک شده، نورتن سریعا به طرف خونه میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی حلقه + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا