خلاصه داستان قسمت ۵۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۵۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۵۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۵۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من

شبنم به الیف زنگ میزنه و میخواد باهم برار بزارن که الیف میگه امشب نمیشه تو شرکت جلسه داریم باشه یه وقت دیگه. احمد به شبنم زنگ زده و بهش میگه که آیسل ۱٪ به ملیسا سهام داده تا تو هیئت مدیره تو رأی گیری بیاد. سپس احمد به خانه دمیر میره دمیر با دیدنش میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ احمد میگه به زودی میخوای رییس هیئت مدیره بشی اومدم تبریک بگم و بهش میگه که بیا باهم یه تیم بشیم و بگو چه نقشه ای داری دمیر میگه خیر باشه مگه سرباز شبنم نیستی؟ همان موقع دیدم میاد و احمد از اونجا میره. شبنم از دوربینی که احمد تو مونه دمیر کار گذاشته دیدم و دمیرو میبینه. او جلوی شرکت مسعود رفته و میخواد بره بالا تا اونارو غافلگیر کنه. الیف داره عطرهایی که ساخته را به مسعود نشون میده و عطر خودشم که روی گردنش زده میگه بهش که بو کنه شبنم همان موقع در حال رفتن به اتاقشونه و زنگ میزنه الیف میره درو باز میکنه که با دید شبنم جا میخوره شبنم میگه نتونستم تا فردا تحمل کنم و میره داخل. آنها باهم نشستن حرف میزنن که شام میاد و باهم شروع میکنن به شام خوردن.

بعد از خوردن شام شبنم میره که نمیخواد مسعود با الیف تنها باشه برمیگرده و به دروغ میگه روهو زنگ زده انگار خونه تو آب برداشته گفت بهت بگم باید سریع بری خونه و با مسعود میره که الیف حرص میخوره. شبنم تو راه با مسعود دعوا و بحث میکنه به خاطر تنها موندنش با الیف. فردای آن روز شبنم با دنیز و احمد میرن پیش وکیل یکی دیگه از سهامدارها که بورا راضیش کرده به دمیر رأی بده و بهش فیلمی از دمیر نشون میده تو خونه اش که به دیدم میگه رئیس بشم همه چیزو تغییر میدم و اون دایناسورهارو بیرون میکنم سپس شبنم بهش میگه بهتره با موکلت بیشتر حرف بزنی درباره رأی دادن و میره. او پیش آیسل میره و به خودشم نشون میده آیسل شوکه شده و بعد از رفتن آیسل میره با سرعت خونه و فیلمو به دمیر نشون میده سپس بعد از کمی بحث سیلی تو صورتش میزنه و میگه اینجوری میخواستی همیشه کنارم باشی؟ انها باهم حرف میزنن که در آخر آیسل میگه پیش خودم زندگی میکنی ولی به عنوان صاحب شرکت نمیتونم بزارم خرابش کنی اسمتو از کاندیدا حذف میکنم دمیر با کلافگی میره که آیسل به بورا زنگ میزنه و میگه به جای دمیر خودم کاندید میشم. این خبر به شبنم میرسه او میخنده و میگه خوبه از فرصت استفاده کرده سپس به راننده میگه برو زندان….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا