خلاصه داستان قسمت ۶۸ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر

در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶۸ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریال‌های جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جاده‌های خطرناک پر از آزمون‌های شور، اشتیاق، انتقام و قلدری می‌پردازد که یک شبه تغییر می‌کند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آک‌گول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال می‌باشند.

قسمت ۶۸ سریال ترکی یاقوت کبود
قسمت ۶۸ سریال ترکی یاقوت کبود

قسمت ۶۸ سریال ترکی یاقوت کبود

آتش با فرایه تو کافه قرار میزاره تا باهاش حرف بزنه. آنجا در حال حرف زدنن که از فرایه میخواد از فرصت استفاده کنه و به خارج از کشور بره برای کار و تحصیل یهو یامان به اونجا میره و با آتش دعوا میکنه که چرا از فرایه دور نمیمونه و داره تلاش میکنه اونارو از هم دور کنه و بعد از بهم ریختن اونجا میره. فرایه با آتش حرف میزنه و آتش بهش میگه به خودتون نگاه کنین فقط عشق و علاقه مهم نیست باید بتونین حال همو خوب کنین باید بتونین به هم اعتماد کنین! وگرنه اون زندگی واستون سمه و باید ازش دوری کنین! فرایه بهش فکر میکنه. یامان رفته پیش گونش و بهش میگه باید چیزی بگم بهت آتش یه نفرو کشته و ماجرای کشتن کسی که میخواست وورال را بکشه میگه گونش شوکه شده و بعد از رفتن یامان تو فکر میره. فرایه به خانه رفته و شروع میکنه تو اتاقش گریه کردن و میگه من خیلی دوست دارم یامان ولی نمیتونم نزدیکت بشم باید برم. شرمین برای تحت تأثیر قرار دادن عمر الکی خشاب خالی قرص را رو تخت گذاشته و خودشو به حال بدی زده نسرین با دیدنش میترسه و شرمین بهش میگه برو به عمر بگو بیاد عمر با دیدنش استرس میگیره و میگه باشه فردا میریم ازدواج میکنیم و میخواد ببرتش بیمارستان که شرمین میگه نه استراحت کنم خوب میشم و دراز میکشه.

آتش میره به خانه اش که میبینه گونش اونجاست. گونش میگه یامان همه چیزو برام تعریف کرد ازت میخوام راست بگی بهم تو اون مردو کشتی؟ آتش جا خورده و چیزی نمیتونه بگه که گونش میگه پس حقیقت داره! آتش میگه از قصد نبوده گونش میگه میدونی خودتو تو چه منجلابی انداختی؟ سپس بعد از زدن حرفاش میگه نمیخوام دیگه ببینمت تموم شد و میره. فردای آن روز شرمین و عمر باهم عقد میکنن و نسرین و چتین شاهد میشن. آتش به عمارت میره و با دیدن فرایه میگه باید حرف بزنیم بریم دور از اینجا فرایه قبول میکنه یامان آنها را میبینه و تعقیبشون میکنه. انها به دره عشاق میرن و آتش فیلم اعتراف یامان را به کشتن بورا نشونش میده و میگه دیگه جمیله نمیتونه تهدیدت کنه فرایه خوشحال میشه که آتش میگه ولی در ازاش نباید ازم جدا بشی فرایه شوکه شده و میگه چی؟ آتش میگه باید جلوی همه نشون بدیم که زن و شوهریم با یامان هیچ ارتباطی نداشته باشی و حتی به عنوان زنم بیای تو عمارت باکرجی ها ولی و اتاق های جداییم تا در ازاش یامان زندان نیوفته! فرایه عصبی میشه و باهاش دعوا میکنه که همان موقع یامان میاد و فرایه را صدا میزنه فرایه جا خورده….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکیه یاقوت کبود + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا