خلاصه داستان قسمت ۶ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر
در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریالهای جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جادههای خطرناک پر از آزمونهای شور، اشتیاق، انتقام و قلدری میپردازد که یک شبه تغییر میکند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آکگول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال میباشند.
قسمت ۶ سریال ترکی یاقوت کبود
هازال بعد از رفتن یامان با آلینا از شوک درمیاد و میره پیش فرایه و ازش میپرسه اینجا چخبره؟ فرایه میگه بریم بیرون همه چیزو واست تعریف کنم. آلینا تو ماشین مدام درباره عروسی و چیزهایی که دوست دارد باهاش حرف میزنه اما یامان اصلا بهش توجهی نمیکنه و فکرش درگیر فرایه ست. یامان عصبیه که با سرعت بالا رانندگی میکنه و یه جا نزدیک بود که تصادف کنن اما یامان سریع ترمز میکنه آلینا حسابی ترسیده که یامان پیاده میشه و صورتشو تو دستش میگیره و میبینه که صدمه دیده یا نه آلینا با ذوق میگه اولین باره که منو لمس میکنی یامان سریع دستشو میکشه و سوار ماشین میشه. فرایه و هازال تو خیابان دختر عمه هازال که هم خونه هازال هم هست میبینن. هازال دعواش میکنه که چرا شب نیومده خونه که مجبور بشه به عمه اش دروغ بگه؟ سپس میخواد ازش که سریع برگرده خونه. تو کافه فرایه همه جیزو واسش تعریف میکنه که هازال شوکه شده فرایه میگه که ۱۲ هفته ست که بارداره و نمیدونه باید چیکار کنه هازال ازش میخواد برنپیش دکتر تا معاینه و بررسی بشه بچه و ویتامین بخوره. آلینا و یامان جلوی شهرداری رفتن و یامان میگه که عقد کنن آلینا تعجب میکنه و توقع داره او سورپرایزش کنه و لباس عروس تو ماشین داشته باشه اما یامان میگه لباسی درکار نیست.
آلینا از اینکه کسی باهاشون نیست ناراحته یامان میگه مجبورم چون خانواده ام قبول نمیکنن باید اول ازدواج کنیم بعد بریم به همه بگیم آلینا قبول میکنه و خیلی خوشحاله اما یامان اصلا خوشحال نیست. فرایه و هازال به سونوگرافی رفتن و بچه را میبینن و خوشحال میشن. چند مرد شبانه به جنگل رفت که اونجا بورا را میبینن رو زمین افتاده و به پلیس و اورژانس زنگ میزنن. یامان آلینا را به رستوران برده و به بهونه کار از پیشش میره و تو ماشین میمونه بعد از چند دقیقه برمیگرده و میگه که برن خونه دیگه. هازال و فرایه نقشه کشیدن بعد از تموم شدن دانشگاه به خانواده اش بگه برای کار در یه کارخانه نساجی به استانبول باید بره. آلینا و یامان به عمارت میرن و یامان سند ازدواجو نشون میده و میگه ازدواج کردن همگی شوکه شدن، فرایه هم اونجاست و گلفم با عمر با آلینا بدرفتاری میکنن. که جمیله میگه او دیگه عروس این خانواده ست و حق ندارن باهاش بد رفتار کنن! عمر بهش میگه با دخترش گورشو گم کنه و از اونجا بره. تو خونه آلینا گریه میکنه که جمیله میگه تو نباید بیای اینجا باید بری عمارت و صحنه رو خالی نکنی باید بری تو اتاق یامان بمونی دیگه.
مامورین اورژانس بورارو که ایست قلبی کرده به زندگی برمیگردونن. عمر با یامان دعوا میکنه و درباره قرارداد ازدواج حرف میزنن یامان میگه اصلا به فکرم نرسید عمر سرزنشش میکنه و میگه زیر یه سال طلاق میگیره و طلب مال و اموال میکنن یامان میگه چیزی به اسمم نیست و اتفاقی نمیوفته آتش پشت یامان را میگیره و از عمر میخواد دست از سرش برداره. عمر بهش میگه باید با باده ازدواج کنی آتش میگه هیچ وقت این کارو نمیکنم! یامان تو حیاط سراغ فرایه میره و جلوی دهانش را میگیرد و با گریه ازش معذرت خواهی میکنه او سیلی بهش میزنه و میگه نه دیگه باهاش حرف بزنه و نه دیگه دست بزنه بهش. آتش با یامان دعوا میکنه و میگه چرا از اول بهش نگفته تا کاراشو پیش ببره یامان ناراحتیشو سر او خالی و باهاش بحث میکنه. آلینا تو اتاق یامان منتظرشه که وقتی یامان میره به بهونه خستگی روی مبل میخوابه که آلینا تعجب میکنه. گلفم به خانه پیش جمیله و محسن رفته و باهاشون دعوا میکنه و بعد از تهدید کردن از اونجا میره. او به عمارت برمیگرده که عمر بهش میگه باید به آلینا نزدیک بشی تا اونجوری بیرونش کنیم از زندگیمون. فرایه به خاطراتش با یامان فکر میکنه و یامان هم به ویس های فرایه گوش میده….