خلاصه داستان قسمت ۷۰ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۷۰ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.
قسمت ۷۰ سریال ترکی زندگی شاهانه من
ملیسا رفته کنار آیسل تو تراس نشسته و آیسل را دلداری میده آیسل از ملیسا میپرسه که بچه چطوره؟ نکنه اتفاقی واسش افتاده؟ دکتر چی گفت؟ ملیسا لبخند میزنه و میگه دختره آیسل خوشحال میشه و بهش تبریک میگه. الیف به احمد میگه داریم کجا میریم؟ خیلی دور نشدیم از شهر؟ اینجا کجاست دیگه؟ او میگه رسیدیم میفهمی نزدیکیم میخوایم حرف بزنیم باید مخفی بمونه وقتی میرسن میرن داخل یه سوله میرن که اونجا الیف شبنم را میبینه که منتظر الیفه. او با دیدن شبنم جا میخوره و میگه چخبره؟ اینجوری منو میاری؟ خوب بهم میگفتی خودم میومدم، شبنم میگه این کیفش بیشتره سپس باهاش حرف میزنه درباره اینکه مخفیانه اومده بوده خونه مسعود و نوشته گذاشته بود سپس سیلی تو صورتش میزنه و شروع میکنه با کیف کتک زدنش و میگه دیگه تو باشی بیای پنهانی خونه مسعود و یادداشت بزاری! در آخر الیف میگه بیچاره ات میکنم واسا! شبنم میگه برو بکن میخوای چیکار کنی؟ شکایت کنی؟ کی حرف تورو باور میکنه آخه! وقتی میخواد بره یه سیلی دیگه هم میزنه و میگه اینم واسه گذشته که با پول رفتی سوئیس حق منو خوردی و میره که بعد از رفتنش الیف کلافه شده و با عصبانیت میشینه که مردی میاد روبروش و دستشو دراز میکنه تا بلند بشه الیف جا میخوره و میگه تو کی هستی؟ مسعود رفته تو کلانتری و از دوستاش متوجه شده که پلاک ماشینی که با اونور قرار گذاشته بوده تا پولارو بگیره کرایه ای بوده و با اونور میرن به نمایشگاه.
اونجا اونور با دادن رشوه میفهمن که یه نفر به اسم هولدینگ گوموشجو اون ماشینو کرایه کرده که جا میخورن. اون مرد الیف را برده پیش ماجد و او درباره شبنم و اونور ازش میپرسه اونم ماجرای جدا شدنش از اونور برای رسیدن به مسعودو بهش میگه. ییلدریم رفته به خونه آیسل و بهش میگه که شواهد ثابت کرده که دمیر پسرتون کسیه که میخواسته شبنم خانم و بچه هاشو بکشه حتی اثر انگشتش هم پیدا شده آنها جا خوردن و آیسل بهم ریخته. اونور و مسعود رفتن به شرکت و از اتاق بایگانی متوجه میشن که احمد اون ماشینو کرایه کرده بوده. آیسل پیش ماجد میره و میگه باورم نمیشه پس مون این کارو کرده باشه باید پیداش کنیم و به پلیس تحویلش بدیم اینجوری نمیشه! و باهم بحث میکنن. الیف میره تو مانژه و به همه میگه که شبنم کتکم زده ببینین به چه روزی منو انداخته؟ اما کسی باورش نمیکنه که او عصبی میشه و اونجازو میریزه بهم که آیدین فیلم میگیره ازش سپس آرزو اونو از اونجا میبره…
