خلاصه داستان قسمت ۷۴ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۷۴ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.
قسمت ۷۴ سریال ترکی زندگی شاهانه من
همه تو مراسم عروسی شرکت کردن اونور به همراه ملیسا وارد جمع میشن دیدم با دیدن اونور کنار ملیسا به هم میریزه و سعی میکنه با خوردن نوشیدنی خودشو آروم و ریلکس کنه. همه آنها را تشویق میکند شهردار از اونور میپرسه که ملیسا را به عنوان همسر خودش انتخاب میکنه یا نه او تایید میکنه ما وقتی به ملیسا میرسه او میکروفونو میگیره و درباره اینکه تمام این سالها که به عشق اونور زندگی میکرده و الان پشیمونه فهمیده که چقدر اشتباه میکرده حرف میزنه سپس به احمد میگه که پخش کن. همه جا میخورن و یک دفعه فیلم شبی که اونور خونه دیدم بوده را به همه نشون میدن همگی شوکه میشن سپس ملیسا به شهردار میگه شما ازم پرسیدین که اونور را به همسری قبول میکنم یا نه؟ الان بهتون میگم نه قبول نمیکنم سپس به احمد با خنده میگه منو از اینجا بدزد احمد او را میبوسد و بغلش میکنه و از اونجا میبرتش. شبنم میره پیش دیدم و بهش میگه این چی بود الان؟ بهت گفته بودم که سومین اشتباهتو دیگه نمیبخشم ولی فکر نمیکردم همچین فاجعهای باشه و با همدیگه دعوا میکنن دیدم میخواد از اونجا بره که آیسل جلوشو میگیره و اونم سرزنشش میکنه و میگه دمیر نشد حالا با اونور؟ تو از جون ما چی میخوای؟ و بعد از کوچیک کردنش اونو از خونش بیرون میکنه.
اونور وقتی بعد از رفتن همه به خونه برمیگرده با مادرش بحث میکنه که همتون هر کاری دلتون میخواد میکنین هر اشتباهی که میخواین انجام میدین اما به من که میرسه همه گارد میگیرین و بعد از کمی صحبت کردن میگه که من از اینجا میرم سپس به هتل میره. او به دیدم زنگ میزنه که بره پیشش و با همدیگه حرف میزنند سپس بهش میگه که من یه مدت تو هتل میمونم تا بعد ببینم چی میشه دیدم او را شیر میکنه که به خونه خودش برگرده و خونه را از شبنم بگیره اونور تو فکر میره. فردای آن روز دیدم وقتی به مانژه میره به آیدین میگه که به خاطر اتفاقات دیشب میخوام از همه معذرت خواهی کنم میتونی یه برنامه زنده واسم جور کنی؟ آیدین قبول میکنه اما وقتی دیدم میره جلوی دوربین بدون معذرت خواهی کردن خط و نشون میکشه برای شبنم و خودشو جعبه سیاه اون معرفی میکنه و میگه اگه دست از سر من برندارین چیزهایی که نباید بگمو به همه میگم. ملیسا که خونه شبنمه با همدیگه این برنامه را میبینند شبنم عصبی میشه و نقشهای میکشه او با احمد کارهای حقوقی مانژه را انجام میده و باهاش میره اونجا. شبنم تو مانژه با دیدم دعوا میکنه و بهش میگه که اینجا دیگه مال منه و تو جایی نداری الانم از مکان من گمشو برو بیرون دیدم جا میخوره و وقتی قراردادو میبینه به هم میریزه. اونور میخواد خونه را پس بگیره اما موقع امضا کردن کارهای حقوقیش به بورا میگه بزار عجله نکنیم بچههام اونجارو خیلی دوست دارن باید قبلش باهاشون حرف بزنم. دیدم وقتی از مانژه بیرون میره به اونور زنگ میزنه و ماجرارو میگه اونور بهش میگه فعلاً کار دارم بعداً بهت زنگ میزنم. ملیسا میره خونه آیسل تا وسایلشو جمع کنه آیسل میگه تو باید همین جا بمونی نمیذارم جای دیگهای بری. اونور دیگه تو هتل میخواد بمونه و با هم درد و دل میکنن….