خلاصه داستان قسمت ۵۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان را می توانید مطالعه کنید. این سریال ترکیه ای که یکی از پربیننده ترین و پربحث ترین سریال های شبکه تی آر تی محسوب می شود، بر اساس داستانی واقعی درباره بیماران یه روانپزشکی به نام گولسرن بوداییجی اغلو می باشد. پخش سریال ترکی آپارتمان بی گناهان در ژانر هیجان انگیز و درام در شبکه های ترکی از ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ بود و از شبکه های جم تی وی از شهریور ۱۴۰۰ روی آنتن رفت.

قسمت ۵۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان
قسمت ۵۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

خلاصه داستان قسمت ۵۵ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

حصیبه سعی می کند در مغز صفیه نفوذ کند و عذابش بدهد و حتی با خریدن ترحم می خواهد که صفیه به او توجه کند اما صفیه لبخند به لب بدون این که به او نگاهی بیندازد به خیال مادرش بی توجهی می کند.
گلرو به ناجی می گوید: «یه دلیل داشت که تو دخترتو تنها بذاری و بری! » ناجی حال تومریس را می پرسد و گلرو با خشم می گوید: «حالش خوب نیست. الان از دوری تو اصلا حرف نمیزنه. میدونم منو نمیخوای اما دخترت چی؟ آدم به بچه ش پشت میکنه؟! »
اینجی با دیدن پدرش با عصبانیت رو به ممدوح و اگه می گوید: «عقلتون رو از دست دادین؟ اون چرا اینجاست؟! » ممدوح می گوید: «اینجی بذار داخل صحبت کنیم. » اینجی اجازه نمی دهد و با عصبانیت رو به هالوک می گوید: «با کدوم رو اومدی اینجا؟! » اگه برای حمایت از پدرش می گوید: «اینجا همونقدری که خونه تو هست خونه منم هست و من میخوام بابام با ما زندگی کنه. » اینجی مخالفت می کند. هالوک می گوید که برود بهتر است و اگه هم همراهی اش می کند.

صفیه مقابل آیینه نشسته و موهایش را شانه میزند. گلبن با ذوق سر میرسد و می گوید: «آبجی بذار موهات باز باشه اینجوری خیلی خوشگلتره. » صفیه بعد از رفتن او به خودش در آیینه لبخند میزند.
گلبن با دیدن پرنده ای که صفیه روی پنجره چسبانده هان را صدا میزند و می گوید: «آبجیم واسه ناجی نشونه گذاشته! » صفیه عصبانی و خجالت زده می گوید: «اینطور نیست من برای قشنگی اونو اونجا چسبوندم! » هان و گلبن خنده شان گرفته و سر به سرش می گذارند. صفیه از عصبانیت پایین می رود تا حساب اینجی را برسد. هان هم دنبالش می رود و درست وقتی که در مورد هالوک بحث بالا گرفته سر میرسند و فضولی صفیه گل می کند. تا هالوک قدمی به بیرون می گذارد حالش بد می شود و ممدوح و اگه او را داخل می برند و اینجی هم چیزی نمی تواند بگوید و به خاطر همین با عصبانیت وسایلش را جمع می کند تا از آن خانه برود.
گلبن فکری به سرش زده و بایرام را صدا میزند تا آن وسیله ی گرانی که می خواهد را برایش بخرد. وقتی بایرام می گوید که صفیه خبر دارد یا نه؟ گلبن می گوید: «نه اگه بفهمه نمیذاره بیاد تو خونه! آنتنشو تو وصل کن. نیفتی ها ناراحت میشم. » گلرو مدام سر ناجی غر میزند که باید حواسش به اجی فقط می گوید: «باشه بهش زنگ میزنم. » و در اتاقش را باز می کند تا گلرو برود.

گلبن با خوشحالی دور خانه چرخ می زند تا ببیند بهترین جا برای گذاشتن تلویزیون کجاست. صفیه عصبانی می شود که نمی تواند تلویزیون وارد خانه بکند. گلبن می گوید: «اون قبلا بود که نمیشد تو این خونه بیاریمش. الان همه چیز عوض شده. تو عوض شدی. زندگی اونقدرها هم ترسناک نیست مگه نه؟ » صفیه می گوید: «چیزی عوض نشده. » گلبن عصبانی می شود و برای لج جلو می رود تا پرنده ی کاغذی صفیه را از روی پنجره پاره کند که چشمش به زنی در اتاق ناجی می افتد و فورا پرده را می کشد تا صفیه این صحنه را نبیند. صفیه که به رفتار او مشکوک شده جلو می رود و پرده را کنار میزند اما گلرو رفته.
اینجی حال خوبی ندارد و نفرت از پدرش او را بیشتر اذیت می کند. او برای هان با گریه درددل می کند و می گوید: «قهقهه آخرش هنوز تو گوشمه! مستی تو سرش بود و رانندگی میکرد! کم مونده بود تصادف کنیم. مامانم هیچ وقت از دوست داشتنش دست نکشید. بابام هیچکدوممون رو دوست نداشت. » هان برای آرام کردن او در آغوشش می گیرد.
ناجی همراه گلرو به اتاق هتل آنها می رود تا تومریس را ببیند. دختر ده ساله ی ناجی با دیدن او با خوشحالی در آغوشش می گیرد و با بغض می گوید: «همه مامان و باباشون طلاق میگیرن اما بابای کسی نمیره… تو دیگه دوستم نداری؟ » ناجی می گوید: «تو این دنیا کسیو بیشتر از تو دوست ندارم. » و دست دخترش را در دست میگیرد.

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا