خلاصه داستان قسمت ۵۵ سریال ترکی قهرمان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۵ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.

قسمت ۵۵ سریال ترکی قهرمان

خلاصه داستان سریال ترکی قهرمان

فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…

قسمت ۵۵ سریال ترکی قهرمان

فیرات به هوش می آید و الیف با نگرانی به او می گوید که حالش خوب است یا نه؟ فیرات می گوید که خوب است اما وقتی بلند می شود دوباره چشمانش سیاهی می رود. ماموران پلیس به فیرات نزدیک می شوند و می پرسند که چه شده؟ الیسا زودتر می گوید که تصادف کرده اند و فیرات هم تایید می کند. الیف از روی زمین گوشی یکی از افراد تانسل را پیدا می کند و می فهمد که آن آدم ها از طرف تانسل آمده بودند. الیف فیرات را به خانه می رساند و فیرات به خاطر شب قبل که به او تهمت زده بودند معذرت خواهی می کند.

دومان سراغ تانسل می رود و می گوید که آدرس صندوق را پیدا کرده اما رمزش را نمی داند. تانسل کمی عصبی می شود و از او می خواهد که فورا آدم هایش را به آدرس مورد نظر بفرستد. دومان در آخر می گوید که فکر می کند الیف زیادی روی فیرات حساس است و نسبت به او ضعف دارد. سونا که فکرش درگیر الیف است به تانسل زنگ می زند و از او می خواهد همدیگر را ببینند. او از تانسل می خواهد که اطلاعاتی درمورد الیف برایش پیدا کند. تانسل هم به خاطر اینکه هنوز هم او را دوست دارد قبول می کند. ظفر همه ی تلاشش را می کند تا مسابقه ی دیگری برای فیرات جور کند اما کسی به او و قفقاز مسابقه نمی دهد. ظفر هم با خود می گوید که هرطور شده فیرات را راضی به مسابقه با استایگر خواهد کرد!

نسلی وارد باشگاه می شود و متوجه می شود که شاهین تمرین نمی کند. شاهین با ناراحتی برای او تعریف می کند که دیگر بوکس را کنار گذاشته. نسلی حرف های او را باور نمی کند و با زور او را به بیمارستان می برد تا با گوش های خودش از سونا بشنود. سونا می گوید که فقط امید خیلی کمی به اینکه دوباره دست های شاهین مثل اولش کار بکند هست اما هزینه ی خیلی بالایی دارد و در خارج از کشور انجام می شود و احتمالش ۵۰ ۵۰ است. نسلی چشمانش پر از اشک می شود اما خوشحال می شود که حداقل امیدواری کوچکی دارند. کرم مشغول تمرین برای مسابقه ی پیش رویش است. او به کادو می گوید که تانسل مثل قبل نیست و انگار واقعا دارد تغییر می کند. اما کادو که تانسل را خوب میشناسد می داند که باز نقشه ی جدیدی در سر دارد! موجلا در حیاط خانه ی یامان، با دیدن او به سمت می رود و با گریه و التماس به او می گوید که با سرهات حرف بزند تا طلاق نگیرد چون بچه هایش گناه دارند. یامان به حرف های او توجهی نمی کند و می گوید که با وجود او زندگی سرهات جهنم می شود. اما وقتی التماس های او را می بیند می گوید که با سرهات صحبت خواهد کرد.

افراد تانسل بدون داشتن رمز نمی توانند صندوق را باز کنند. همان موقع الیف به تانسل زنگ می زند و می گوید که می داند حمله ی اخیر به او توسط افراد تانسل بوده و تهدیدش می کند که با لو دادن مدارکی که علیه تانسل دارد او را بدبخت خواهد کرد. تانسل فکری می کند و می گوید: «هردومون رازهایی داریم الیف! تو هم چیزی هست که نمیخوای قفقاز بدونه و چهره ی واقعی تورو بشناسه! به نظر من ما میتونیم یه توافقی کنیم و راهی پیدا کنیم که به نفع هردومون باشه! » الیف هم قبول می کند شب به دیدن او برود. فیرات متوجه می شود که نسلی خیلی ناراحت است و دلیلش را می پرسد. نسلی می گوید که امیدی برای بوکس دوباره ی شاهین است اما هزینه ی خیلی زیادی دارد و از پسش برنمی آیند. فیرات خوشحال می شود و می گوید که همه تلاششان را می کنند تا شاهین دوباره بتواند بوکسور بشود. او به فکر فرو می رود و تمام شب مسابقات استایگر را تماشا می کند و صبح هم به ظفر می گوید که مسابقه را قبول کند. ظفر با خوشحالی به هوا می پرد و او را در اغوش می گیرد چون می داند که این مسابقه به نفع همه شان است و با پولی که از ان به دست می آورند همه مشکلاتشان حل می شود.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا