خلاصه داستان قسمت ۸۱ سریال ترکی قهرمان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۱ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان  سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.

قسمت ۸۱ سریال ترکی قهرمان

خلاصه داستان سریال قهرمان

فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…

قسمت ۸۱ سریال ترکی قهرمان

بالاخره مدیر برنامه دوکا به همراه فردی از دبلیو بی سی به سمت ظفر و کادو فیرات می روند و می گویند مسابقات کنسل شده چون طبق آزمایش هایی که انجام داده اند، مشخص شده که فیرات دوپینگ انجام داده است. ظفر و فیرات که از این خبر شوکه شده اند به هم خیره می شوند. این خبر در تلوزیون هم پخش می شود و سونا و کرم و نسلی آشفته شده و نمی دانند چه کنند. تانسل بقیه پول مردی که این تله را برای فیرات گذاشته را می دهد و در ضمن به او میسپارد تا این خبر در فضای مجازی پخش کند تا مردم هم بدانند که فیرات حقه باز بوده است. فیرات به همراه سونا و ظفر و وکیلشان اجه دور هم نشسته اند. اجه می گوید که تا وقت دادگاه سه روز مهلت دارند و در طی این سه روز باید مدام آزمایش بگیرند تا مشخص بشود که فیرات دوپینگ نکرده و از طرفی اضافه می کند که این کار حتما زیر سر کسی است تا اسم فیرات و ظفر لکه دار بشود. همه می دانند که این کار، کار تانسل است و فیرات با عصبانیت می گوید: «من به خاطر اینکه همه آبرو و اعتبار من بین لب های این بی شرفه خیلی عصبانیم! » ظفر از او می خواهد آرام باشد و خودش را کنترل کند. سونا هم فورا از پیش انها می رود و به تانسل زنگ می زند. تانسل لبخندی می زند و آدرس را به او می دهد تا خودش را برساند.

نورهان به سلوی زنگ می زند و می گوید که برای شب اماده بشود تا به مهمانی مورد نظر بروند و در ضمن اضافه می کند که طراح مد ایتالیایی و یک طراح شرکت معروف ترکیه هم در این مهمانی حضور دارند و اگر سلوی بتواند با طرح هایش آنها را شگفت زده کند حتی ممکن است طرح هایش به خارج از کشور هم راه پیدا بکند. سلوی خیلی خوشحال می شود اما وقتی مشغول امتحان کردن لباس هایش برای شب می شود، لباسی که در جشن نامزدی اش پوشیده بود را می بیند و غصه می خورد. بعد پیش مادرش می رود و از تلوزیون می شنود که به خاطر دوپینگ، فیرات و ظفر تا اخر عمر از ورزش و حرفه شان منع شده اند. سلوی با شنیدن این خبر نگران ظفر می شود. سونا به سمت تانسل می رود و یقه او می چسبد و با عصبانیت می گوید: «چطور تونستی همچین کاری کنی؟ فیرات هیچ وقت دوپینگ نمیکنه خودتم میدونی. » تانسل در کمال بیخیالی می گوید: «تنها راه نجات قفقاز اینه که تو با من ازدواج کنی. تصمیمتو بگیر و سه روز دیگه قبل دادگاه فیرات بیا با من عقد کن تا هم ظفر و هم فیرات نجات پیدا کنن! »

سلوی آماده می شود و بیرون می رود تا سوار ماشین راننده ای که نورهان دنبالش شده بود بشود اما با خود نورهان روبرو می شود و نورهان از زیبایی و شیک پوشی اش تعریف می کند و با ذوق به او خیره می شود که باعث معذب شدن سلوی می شود. سونا به فیرات می گوید: «همه ی این کارهای تانسل به خاطر منه. اگه وارد زندگیت نمیشدم این اتفاق نمی افتاد. » فیرات که خودش هم این را می داند با مهربانی می گوید: «فرق من با بقیه بوکسورها اینه که اونا برای اینکه پیروز بشن و چیز بیشتری به دست بیارن مبارزه میکنن اما من به خاطر اینکه چیزایی که دارم رو از دست ندم میجنگم. من عزیزانم و تورو از دست نمیدم. این حرف هارو فراموش نکن سونا. » صبح روز دادگاه، سونا به محل قرارش با تانسل می رود و در حالی که گریه می کند با بیچارگی می گوید: «خدایا کمکم کن.. یه معجزه میخوام فقط.. » سونا و کرم همراه گونش در خانه هستند. گونش مدت زیادی است که خوابیده و وقتی بیدار می شود زخم های روی بدنش را به نسلی نشان می دهد و می گوید که زخم ها خیلی می خارند و درد می کنند. نسلی و کرم با نگرانی به هم خیره میشوند و نمیدانند چه کنند. کرم سعی می کند با سونا تماس برقرار کند اما سونا که خودش هم در شرایط سختی است جوابش را نمی دهد. نورهان پیش سلوی میرود و خبر روزنامه را که عکس سلوی در آن همراه نورهان است و سلوی به عنوان استعداد تازه ی مد معرفی شده را نشان او می دهد. اما سلوی متوجه خبر پایان رسیدن حرفه ی ظفر و فیرات می شود و خوشحالی اش فروکش می کند. از طرفی، ظفر هم در روزنامه این خبر را می بیند و عصبی می شود.

بالاخره فیرات و ظفر و اجه مقابل قاضی و دکتر مسابقات می روند تا پرونده شان بررسی بشود. با وجود تمام مدارک و شواهد، نظر دادگاه بر این است که ظفر و فیرات برای همیشه از بوکس محروم میشوند و همه مدارک حرفه ای شان هم باطل می شود. هر سه با این خبر شوکه می شوند و کمی بعد ظفر فکری می کند و می گوید که او به خاطر حرصی که برای پیروزی داشته بدون اینکه فیرات خبر داشته باشد، درون مکملش ماده دوپینگ ریخته است. فیرات با تعجب و نگاهی پرسشگر به او خیره می شود.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا