گفتگوی اختصاصی با سیما خضرآبادی : دوست دارم برای «بهرام بیضایی» بازی کنم!

سیما خضرآبادی متولد ۱۱ فروردین ۱۳۶۷، در تهران و دارای  کارشناسی بازیگری از دانشگاه سوره است. در کارنامه هنری او می توان به مجموعه های تلویزیونی «وضعیت سفید»، «رخنه»، «علی البدل»، «چک برگشتی» و فیلم های سینمایی «من و زیبا»، «کودک و فرشته» اشاره کرد. با سیما خضرآبادی که این شب ها سریال «بچه مهندس چهار» با هنرنمایی او در حال پخش است، گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.

گفتگو: عباسعلی اسکتی

عکس: مجتبی محسنی

*بازی در فصل چهارم سریال «بچه مهندس» چگونه پیش آمد و چرا آن را پذیرفتید؟

مثل همه کارها زنگ زدند و پیشنهاد دادند و من هفت قسمت اولیه را خواندم. تا قسمت پانزدهم شخصیت من شخصیتی است که بُعدهای دیگر آن را نمی بینیم، اما از قسمت شانزدهم ما می بینیم که شیوا چه داستانی دارد و چه اتفاق هایی برای او می افتد. داستان را برای من تعریف کردند و من پذیرفتند.

*استقبال از این سریال تا امروز چگونه بوده است؟

استقبال تا امروز تقریبا خوب بوده است و من در فضای مجازی خیلی فیدبک خوبی از آن دیده ام.

*جالبترین اتفاقی که در مواجهه با مردم تا امروز نسبت به این سریال داشته اید، چه بوده است؟

الان در شرایط کرونا هستیم و در واقعیت خیلی نمی توانیم بیرون برویم. نهایتا در مسیر محل کار و خانه قرار داریم و حتی در منزل کمتر هستیم، ولی اتفاق جالبی که افتاده، در فضای مجازی است و حدس هایی که مردم درباره نقش شیوا می زنند، نظریاتی که آنها می دهند، درباره اینکه چه اتفاقی برای شخصیت من می افتد که گاها درست یا غلط است، ولی چیزهایی که می گویند جالب است و به خودم می گویم، اگر این اتفاق هم می افتاد، جالب بود.

*تلویزیون هنوز مخاطب خودش را نسبت به گذشته دارد؟

بله، اگر کار خوبی ساخته شود و فیلمنامه و کارگردان قوی باشند، بازیگرها خوب باشند و در کل کار شسته رفته ای باشد، مردم می بینند.

*چرا «بازیگری» را انتخاب کرده اید؟

به دلیل اینکه پدر و مادر من در سینما کار می کنند. اولین بار که سر صحنه یکی از سریال های پدرم به اسم «مدرسه مادربزرگ ها» رفته بودم تا آن را تماشا کنم، کارگردان آن کار آقای غلامرضا رمضانی من را دید و بعد از یک سال چون چهره من در ذهنشان مانده بود، پیشنهاد بازی در یک سریال دیگر به اسم «فرزندم بزرگ شده است» را به پدر من دادند. قبل از آن کوچکترین علاقه ای به بازیگری نداشتم و اصلا به آن فکر نمی کردم، به این دلیل که فکر می کردم فضای سینما پدر و مادرم را از من دور کرده است، پس بازیگری برای من جذابیتی نداشت. بعد از آن ناخودآگاه به آن علاقه مند شدم و به عنوان حرفه اصلی و تخصصی آن را دنبال کردم.

چه ویژه گی هایی در یک نقش باعث می شود آن را بازی کنید؟

انتخاب نقش گاهی شاید منوط به یکسری شرایط باشد که بازیگر یکسری کارها را قبول کند، مثلا در رودبایستی یا اینکه یک آشنا آن نقش را به شما پیشنهاد بدهد، ولی در واقع برای من مهمترین ویژگی که بخواهم یک نقش را قبول کنم، فیلمنامه است. فیلمنامه باید جذابیت داشته باشد تا من آن کار را بپذیرم.

*از کار بازیگران و کارگردان های خارجی کدام را می پسندید؟

از میان بازیگران خارجی «پنه لوپه کروز» را دوست دارم و از بین کارگردان های خارجی «کریستوفر نولان» را می پسندم.

*و بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟

بیشتر دوست دارم نقش هایی را بازی کنم که یک مقدار از خودم دور باشد تا بتوانم تلاش کنم و از خودم خارج شوم. بتوانم شخصیتی را خلق کنم و این شکل نقش ها را دوست دارم.

*دوست دارید در کنار کدام هنرپیشه ها و برای کدام کارگردان بازی کنید؟

کارگردانی که دوست دارم با ایشان کار کنم، دیگر در ایران نیستند و فکر نمی کنم دیگر هیچ وقت بتوانم به این آرزو برسم؛ آقای بهرام بیضایی که خیلی برای من عزیز و دوست داشتنی هستند و از میان هنرپیشه های داخل ایران خیلی دوست داشتم زودتر به دنیا می آمدم و عمر آقای خسرو شکیبایی بیشتر به این دنیا بود تا می توانستم حتی یک کار کوچک در خدمت ایشان باشم.

*چقدر به ماندگاری فکر می کنید و در بین بازیگران امروز کسی را داریم که ماندگار شود؟

نمی دانم در میان هنرپیشه هایی که الان فعالیت می کنند، کسی وجود دارد که ماندگار شود یا خیر، اما برای من حامد بهداد از نظر بازیگری، بازیگر خیلی خوبی است. سال ها می شود که یک مقدار کمرنگ یا پررنگ حضور دارد. همچنین شهاب حسینی و به نظر من این دو نفر بازیگرهای خوبی هستند.

*نقشی بوده در میان فیلم های ایرانی که دوست داشته باشید بازی کنید؟

بله، نقشی که خیلی دوست داشتم آن را بازی کنم، نقش خانم باران کوثری در فیلم خون بازی بود. البته نمی دانم چقدر می توانستم این نقش را خوب در بیاورم، ولی مطمئن هستم خیلی تلاش می کردم، چون خیلی چنین نقش هایی را دوست دارم.

*موسیقی کجای زندگی شما قرار دارد و خواننده محبوب هم دارید؟

موسیقی جایگاه ویژه ای در زندگی من دارد، چون در زمان های ناراحتی و خوشحالی با موسیقی های مختلف می توانم حال خودم را بسازم. خواننده های محبوب من استاد محمدرضا شجریان، علیرضا قربانی و همایون شجریان هستند که خیلی آنها را دوست دارم.

*شهرت را دوست دارید؟

شهرت را دوست دارم و به این دلیل که شهرت را دوست دارم، بازیگر شده ام، ولی خب معنی شهرت از نظر من با خیلی ها متفاوت است. شهرت برای من مهم است، ولی نه آن شهرت که بین مردم شناخته شوم و از من عکس و امضا بگیرند، بلکه شهرتی که در بین آدم های سینما و آنهایی که برای من ارزشمند هستند شناخته شوم، من را به خوبی بشناسند و بازی من را دوست داشته باشند. این نوع شهرت را دوست دارم.

*اتفاقی افتاده که دوست نداشته باشید چهره مشهوری باشید؟

نه، تا حالا این اتفاق برای من نیفتاده که دوست نداشته باشم چهره مشهوری باشم، ولی خیلی وقت ها پیش آمده که مثلا در بین هنرمندان اتفاقی افتاده و من هم چون بخش کوچکی از این فضا هستم، بگویم کاش در این فضا نبودم.

*آخرین فیلم و کتاب خوبی که خوانده و دیده اید را معرفی می کنید؟

آخرین فیلمی که دیده ام و البته می دانم خیلی دیر دیده ام the room  بوده است و آخرین کتابی که خوانده ام کتاب دختری در قطار بود که آن را هم خیلی دوست داشتم.

*علاقه مندی ها و تفریحات شما چیست و زمان تنهایی بیشتر چه می کنید؟

در زمان تنهایی بیشتر دوست دارم فیلم ببینم، کتاب بخوانم و تفریحی که خیلی برای من جذاب است و خیلی حال من را خوب می کند، سوارکاری است.

*علاقه مندی شما بیشتر کارهای طنز است؟

دوست دارم کار طنز بازی کنم، ولی به نظر من مدیوم طنز، بازیگر خاص خودش را می خواهد. خیلی علاقه دارم در یک کار طنز فاخر خودم را نشان بدهم. من در سریال علی البدل طنز بازی کردم، هر چند کاراکتر جدی آن کار بودم.

*بهترین اتفاق سال گذشته برای شما چه بوده است؟

الان شرایط، شرایطی است که شما نمی توانید اتفاق خوبی اسم ببرید. برای من در سال گذشته اتفاق خوبی نیفتاده است، فقط کرونا و نگرانی و مریضی و شرایط بد اقتصادی بوده است. هر چه فکر می کنم اتفاق خوبی در سال ۹۹  نیفتاده است.

*یک نکته جالب از خودتان برای مخاطبان ما؟

واقعا نمی دانم چه بگویم!

*اگر با خودتان ملاقات کنید، از خودتان خوشتان خواهد آمد؟

گاهی اوقات خیلی زیاد خودم را دوست دارم و از خودم خوشم می آید و فکر می کنم اگر یک نفر من را ببیند، چقدر دوست دارد با من دوست شود، ولی گاهی اوقات آنقدر خودم را سرزنش می کنم و از خودم ناراحت می شوم که می گویم ای کاش یک شکل دیگر بودم، یک مدل دیگر که اینقدر آدم ها راحت نتوانند من را ناراحت کنند.

*چه توصیه ای برای علاقه مندان به «بازیگری» دارید؟

توصیه ای که برای علاقه مندان بازیگری دارم این است که خیلی ها به اشتباه فکر می کنند که این حرفه ای است که همه می توانند به آن وارد شوند، خیلی راحت است و نیاز به تخصص خاصی ندارد و تنها توصیه ام این است که اگر به بازیگری علاقه دارند، آن را به صورت آکادمیک ادامه بدهند و در این رشته تحصیل کنند.

*نظر مخاطبانتان مخصوصا در دنیای مجازی چقدر برایتان اهمیت دارد؟

نظر مخاطبان مهم است و ما فضای مجازی را برای این داریم که در این فضا برای مخاطبان پست و عکس و استوری بگذاریم تا نظر مخاطبانمان را بشنویم. تعریف که می کنند، خوشحال می شوم و انتقادهایی که می کنند را استفاده می کنم و برای من تاثیر مثبت داشته است.

*بیشترین دایرکتی که دارید، شامل چه می شود؟

بیشتر آن شامل تعریف هایی می شود که مردم لطف دارند.

*چهار شخصیتی که دوست دارید از نزدیک با آنها ملاقات داشته باشید؟

یکی از شخصیت هایی که دوست داشتم از نزدیک بینم «استیوجابز» بود و دوست دارم از نزدیک آقای «نولان»، «اسکورسیزی» و خانم «پنه لوپه کروز» را ببینم.

*چقدر اهل ورزش هستید؟

اهل ورزش هستم، استقلالی هستم و زیاد ورزش می کنم، باشگاه می روم و می توانم بگویم که در شش ماه اخیر با ورزش و رژیم غذایی نزدیک بیست کیلو کم کرده ام.

*بهترین تعریفی که از خودتان شنیده اید، چه بوده است؟

بهترین تعریف که آدم را خوشحال می کند، لطفی است که مردم دارند، اما وقتی در یک جمع می نشینید که یک تعداد آدم باسواد و اهل مطالعه حضور دارند، وقتی یک نفر در آن جمع که شما هم خیلی آن شخص را قبول دارید، از اطلاعات عمومی شما تعریف می کند، خیلی برای شما جذاب است.

*اگر یک دوست تخیلی انتخاب کنید، چه شخصیتی را انتخاب می کنید و خودتان شبیه کدام شخصیت کارتونی هستید؟

خیلی ها می گویند شبیه شخصیت بلفی در کارتون «بلفی و لی لی بیت» هستم و دوست تخیلی هم فکر می کنم از کارتون باب اسفنجی، شخصیت «پارتیک» را انتخاب کنم.

*اگر دوباره متولد شوید، دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی بیفتد؟

اگر دوباره متولد شوم، دوست دارم در کشور سوئیس و یک کافه وومن باشم.

*جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟

خیلی جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنم، هم جلوی آینه و هم در جمع دوستان این کار را انجام می دهم و خیلی برای من جذاب است.

*چند شماره در گوشی تان که وقتی به اسم آنها می رسید، حالتان خوب می شود؟

پدر، مادر و همسرم که البته اینها شخصیت های نزدیکی هستند که من آنها را هر روز می بینم، ولی یکسری شخصیت ها هستند که وقتی اسم آنها روی گوشی من می افتد، ناخودآگاه برای من جذاب است، مثلا من دوستی دارم به نام مونا احمدی که جزو کسانی است که وقتی به من زنگ می زند، حال من خوب می شود و از دیدن اسمش خوشحال می شوم.

*چند چیزی که به جزیره تنهایی خودتان می برید؟

کتابخانه ام، باکس فیلم هایم و گوشی!

*چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید، هستید؟

خیر، هنوز آن چیزی که دلم می خواست، نشده ام.

*چه برنامه های از پیش تعیین شده ای برای سال ۱۴۰۰ دارید؟

دوست دارم ۱۴۰۰ بهترین اتفاقات در فضای کاری برای من بیفتد از قبل تعیین کرده ام یک تعداد کارها را انجام بدهم که یکسری از آنها شخصی است و در مورد آنهایی که در مورد فضای کاری است، دوست دارم موفق باشم.

*یک سوال از خودتان بپرسید و پاسخ بدهید؟

از خودم می پرسم که تا الان که زندگی کرده ام، چقدر توانسته ام مفید باشم و جوابم این است که هفتاد درصد از زندگی حداقل برای خودم مفید بوده ام.

*فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟

نمی دانم کجا هستم، ولی فکر می کنم هر جایی باشم ان شاءا… بهتر از اینجا که هستم باشم.

*باشکوه ترین لحظه زندگی شما؟

لحظه ای که بتوانم دل یک نفر را شاد کنم. اینکه حال یک نفر را خوب کنم، برای من واقعا باشکوه است.

*یک اتفاق ایده آل همین الان برای شما چه می تواند باشد؟

یکی اتفاق ایده آل می تواند بازی در فیلم کارگردانی باشد که ایشان را خیلی دوست دارم و آن کارگردان آقای اصغر فرهادی است.

*اگر بخواهید برای این مصاحبه تیتر انتخاب کنید، پیشنهاد شما؟

نمی دانم، شما به من کمک کنید!

*حرف پایانی؟

الان مشغول ضبط پروژه بچه مهندس چهار هستم. تنها چیزی که می خواهم این است که خدا ما را از این کرونا حفظ کند و شاهد ناراحتی و مریضی کسی نباشیم، امیدوارم که فیلمبرداری به خیر و خوشی تمام شود و من از شما بابت این مصاحبه ممنون هستم.