خلاصه داستان قسمت ۲۳ سریال نیکان از شبکه سه سیما + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۳ سریال نیکان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. سریال‌ نیکان ملودرامی اجتماعی در ۳۰ قسمت به کارگردانی علی سراهنگ و تهیه‌کنندگی کامران مجیدی محصول جدید مرکز سیمافیلم است که از ۱۲ خرداد ماه پخش خودش را از شبکه سه سیما آغاز کرده است. این سریال هر شب ساعت ۲۰:۳۰ بروی آنتن شبکه سه می رود و تکرار آن ۰۰:۰۰ بامداد، ۰۹:۳۰ صبح و ۱۴:۱۰ ظهر می باشد.

قسمت ۲۳ سریال نیکان
قسمت ۲۳ سریال نیکان

خلاصه داستان قسمت ۲۳ سریال نیکان

نیکان از دور طوبی را میبینه که حسابی حالش بده و رو پاهاش نمیتونه وایسه. نیکان به هم میریزه و از اونجا میره. مهتاب وقتی میخواد از خانه مامان پری بره همزمان نیکان وارد میشه. آنها از دیدن ظاهر پریشون نیکان جا میخورن و میگن چیشده؟ نیکان بهشون میگه که بابای طوبی مرد و با ناراحتی گریه میکنه و به داخل میره. نیکان با صفحه مجازی پدرش درد و دل میکنه. فردای آن روز نیکان به جلسه امتحانش نمیره و به جاش با مامان پری به سر خاک پدر طوبی و تراب میرن. تراب با دیدنشون ازشون گلگی میکنه که اونجا چیکار میکنن مامان پری سعی میکنه تا تراب را آروم کنه و میگه که دختر من اصلا نمیتونه همچین کاری با پدر شما بکن! اون زورش به مورچه هم نمیرسه اما تراب ازش میخواد تا از اونجا برن. نیکان به طوبی میگه منم بیشتر از تو نباشه کمتر از تو دیشب گریه نکردم! حال منم بده! طوبی ازش میخواد دیگه اونجا نیاد تا نبینتش و میره. تراب و طوبی به دادگاه میرن، قاضی بهشون میگه که پدر شما بیماری دیگه نداشت؟ تراب میگه نه سالم بود اینا کشتنش! قاضی بهشون میگه ولی پرونده نشون میده که بیماری قلبی داشته و قرص میخورده.

بعد از رفتن آنها سیما و ارژنگی پیش قاضی میرن و قاضی درباره آقای نریمانی که تو شرکت اونا کار میکرده میپرسه سیما میگه نمیدونم کجاست بعد از کمی حرف زدن ارژنگی به قاضی میگه که من اینجوری برداشت کردم که فکر میکنین خانم اعلایی تو تولید و پخش دست داشته درسته؟ قاضی میگه هنوز چیزی ۱۰۰٪ نیست . سیما جلوی نیکان به ارژنگی میگه میفهمی چه بلایی سرم میاد؟ یه کاری بکن اگه ثابت بشه مفسد فی الارضم حکمم اعدامه! نیکان خشکش میزنه و با ارژنگی برمیگرده اما از یه جایی دیگه تنهایی میره و گریه میکنه. برای جهان به پیتزا میاد که وقتی درشو باز میکنه میبینه یکی باهاش ساعت ۹شب قرار گذاشته مهتاب همان موقع پیشش میره و بهش ماجرای سیمارو میگه که خیلی حساس شده و تو خطر افتاده. مهتاب به جهان مشکوک شده و وقتی از شرکت میره اونجارو ترک نمیکنه و از دور جهان را زیر نظر داره تا تعقیبش کنه.

جهان شب لباساشو عوض میکنه و تو ماشین مخفی میشه سپس از شرکت بیرون میره مهتاب وقتی میبینه جهان نیست دنبالش نمیکنه. جهان به یه رستوران سنتی طوری میره که اونجا نریمانی بهش زنگ میزنه و باهاش تلفنی حرف میزنه جهان میگه تو کجایی؟ نریمانی خودشو نشون میده و بهش میگه که من میدونم مسعود کجاست سپس قبول میکنه تا او را ببره پیش مسعود. آنها راهی میشن اما وقتی جهان تو یه اتاق میره و چشمش به مسعود میوفته شوکه میشه و میگه مسعود! تویی! زنده ای! و با لبخندی بهش میگه چقدر دنبالت گشتم، همان موقع جهان را آدم های نریمانی میگیرن و میبرن نریمانی با لبخندی در اتاق را روی مسعود میبنده. مسعود تو فکر فرو میره و از دیدن جهان شوکه شده….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال نیکان از شبکه سه سیما

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا